Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
vibrator
دستگاه ارتعاش
vibrators
دستگاه ارتعاش
Other Matches
tirl
ارتعاش صدای ارتعاش نخ یاکش
shivering
ارتعاش
reverberations
ارتعاش
vibrational
ارتعاش
libration
ارتعاش
vibratility
ارتعاش
reverberation
ارتعاش
vibrancy
ارتعاش
vibration
ارتعاش
tremolo
ارتعاش
plangency
ارتعاش
vibration sense
حس ارتعاش
shaking
ارتعاش
quivers
ارتعاش
shiver
ارتعاش
quivering
ارتعاش
shakes
ارتعاش
pallesthesia
حس ارتعاش
quiver
ارتعاش
quivered
ارتعاش
trembles
ارتعاش
planegency
ارتعاش
shake
ارتعاش
shivered
ارتعاش
tremble
ارتعاش
trembled
ارتعاش
twisting vibration
ارتعاش رقاصکی
resonator
اسباب ارتعاش
quaver
ارتعاش داشتن
quavered
ارتعاش داشتن
damped vibration
ارتعاش میرا
vibrator
وسیله ارتعاش
wagging vibration
ارتعاش جنبانهای
bending vibration
ارتعاش خمشی
neural reverbration
ارتعاش عصبی
vibrator
ارتعاش کننده
phonoscope
ارتعاش نما
molecular vibration
ارتعاش مولکولی
vibrational mode
شیوه ارتعاش
mode of vibration
شیوه ارتعاش
vibroscope
ارتعاش بین
vibratory
باعث ارتعاش
vibrative
باعث ارتعاش
oscillator
ارتعاش سنج
vibrational frequency
بسامد ارتعاش
vibration amplitude
دامنه ارتعاش
vibratility
: قابلیت ارتعاش
lattice vibration
ارتعاش شبکه
resonantly
با پیچش و ارتعاش
period of vibratio
دوره ارتعاش
vibrators
ارتعاش کننده
vibrators
وسیله ارتعاش
amplitude of vibration
دامنه ارتعاش
vibrating
ارتعاش داشتن
vibrated
ارتعاش داشتن
torsional vibration
ارتعاش پیچشی
stretching vibration
ارتعاش کششی
sound vibration
ارتعاش صوتی
quavers
ارتعاش داشتن
energy of vibration
انرژی ارتعاش
vibrates
ارتعاش داشتن
electron vibrations
ارتعاش الکترونها
vibrate
ارتعاش داشتن
seismicity
حالت ارتعاش
breathing vibration
ارتعاش تنفسی
damping
استهلاک ارتعاش
symmetry vibration
ارتعاش متقارن
quavering
ارتعاش داشتن
harmonic vibration
ارتعاش هماهنگ
frequency of vibration
تکرار ارتعاش
dingle
لرزیدن ارتعاش
fundamental vibration
ارتعاش اصلی
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
vibration absorption
میرایی نوسان یا ارتعاش
free harmonic vibration
ارتعاش هارمونیک ازاد
fundamental period vibration
دوره اصلی ارتعاش
insulation against vibration
حفافت در برابر ارتعاش
scissoring vibration
ارتعاش قیچی وار
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
shuddered
مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shuddering
مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shudder
مشمئز شدن ارتعاش Shrine
damping charactristics
مشخصات خفه شدن ارتعاش
shudders
مشمئز شدن ارتعاش Shrine
vibratile
قابل لرزش و ارتعاش جنبنده
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
quavered
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavers
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quaver
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavering
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
bumblebees
تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebee
تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
survey meter
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
team
یک دستگاه
organ system
دستگاه
appurtenance
دستگاه
mechanism
دستگاه
utensil
دستگاه
utensils
دستگاه
teams
یک دستگاه
device
دستگاه
apparatus
دستگاه
plant
دستگاه
systems
دستگاه
nervous system
دستگاه پی
nervous systems
دستگاه پی
system
دستگاه
instrument
دستگاه
plants
دستگاه
devices
دستگاه
equipment
دستگاه
appliance
دستگاه
machines
دستگاه
units
یک دستگاه
machined
دستگاه
units
دستگاه
appliances
دستگاه
installations
دستگاه
mechanisms
دستگاه
installation
دستگاه
device code
کد دستگاه
unit
یک دستگاه
unit
دستگاه
machine
دستگاه
setting up
دستگاه
set
دستگاه
sets
دستگاه
device driver
محرک دستگاه
device cluster
گروه دستگاه
device dependent
وابسته به دستگاه
jointing plane
رنده دستگاه
apparatus
الت دستگاه
giorgi system
دستگاه جورجی
device flag
پرچم دستگاه
device independence
مستقل از دستگاه
induction current instrument
دستگاه القائی
device independence
استقلال دستگاه
rhombohedral system
دستگاه لوزوجهی
rivet gun
دستگاه پرچ
device name
نام دستگاه
jack plane
رنده دستگاه
power plant
دستگاه تولیدنیروی
crystal system
دستگاه بلور
illuminator
دستگاه روشنایی
identification of friend from foe
دستگاه تشخیص
electrostatic system
دستگاه الکتروستاتیکی
instrumental accuracy
دقت دستگاه
instrumental error
خطای دستگاه
cyclon
دستگاه غبارگیر
cyclostat
دستگاه چرخش
i.f.f. system
دستگاه تشخیص
respiratory system
دستگاه تنفسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com