English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (4 milliseconds)
English Persian
team گروه
team گروهه
team دسته
team دست جفت
team یک دستگاه
team تیم
team دسته درست کردن
team بصورت دسته یاتیم درامدن
team گروهان تقویت شده
team تیم گروهانی
Other Matches
team up تشریک مساعی
team up توحید مساعی کردن
first team تیم اصلی
team up هم دست شدن [در کار]
team teaching تدریس گروهی
team roping مسابقه تیم 2 نفره گاوبازی جهت کمنداندازی و بستن گاودر حداقل وقت
team pursuit مسابقه تعقیبی تیمی
team line up به صف ایستادن تیم
team game بازی گروهی
team foul خطای مهم
team area محدوده بین دو خط 53 یاردی در هر دو طرف زمین فوتبال امریکایی
specialty team تیم ذخیره ها
special team تیم ذخیره ها
programming team تیم برنامه نویسی
pararescue team تیم تجسس و نجات
team tennis بازیهای مختلف تنیس
triple team سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
prosecution team تیم دادرسی
crisis team گروه ضد بحران
work team گروه کار
work team دسته
team spirit روحیهوفاداریمابینیکتیم
team shirt لباستیم
team bench نیمکتبازیکنان
team-mates یار
team-mates همگروه
team-mate یار
team-mate همگروه
company team تیم گروهانی
combat team گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
company team تیم مرکب
double team تیم دونفره
expansion team تیم تازه وارد به لیگ
factory team تیم کارخانه اتومبیل سازی
four man team تیم چهار نفره
functional team تیم اجرایی
combat team تیم رزمی
functional team تیم عمل کننده
boat team تیم سوارشونده در یک قایق در عملیات اب خاکی
helicopter team تیم سوار بر هلی کوپتر
embarkation team تیم یا قسمت مخصوص کمک به سوار شدن یا بارگیری
boat team تیم قایق اب خاکی
battalion landing team تیم پیاده شونده گردانی
combat control team تیم کنترل رزمی
chief programmer team سرپرست یک تیم برنامه نویسی
central planning team تیم طرح ریزی مرکزی
battalion landing team تیم ساحلی گردان
brigade landing team تیم پیاده شونده تیپی
Both of us will make a good team. ما دو تا تیم خوبی میسازیم.
combined arms team تیم مرکب
member of the national team عضو تیم ملی
light fire team تیم دو هلی کوپتره
light fire team تیم اتش سبک
heavy fire team تیم اتشهای زمینی سنگین
team handball court زمین بازی هند بال
team handball court مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
control and assessment team تیم کنترل و ارزیابی نتایج تک ش م ر
mobile training team تیم اموزشی سیار
combined arms team تیم رستههای مرکب
army assault team تیم هجومی نیروی زمینی
The future of the team is shrouded in uncertainty. آینده این تیم بلاتکلیف است.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com