Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
synchrotron
دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
Other Matches
telephone repeater
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
cascade impactor
دستگاه جداسازی پی در پی ذرات
sferics
دستگاه الکترونی کشف طوفان هوا شناسی
multiplier
دستگاه تقویت کننده
lat machine
دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
stereophonic
دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
knee flexion and extension machine
دستگاه بدن سازی برای تقویت عضلات ساق پا
relayed
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relays
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
video amplifier
دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
relay
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
electron multiplier
چند برابر کننده الکترونی افزاینده الکترونی
cyclotron
دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
intermoleculary
بین ذرات در داخل ذرات
ingredients
ذرات
ingredient
ذرات
electron sheath
پوسته الکترونی
electron shower
رگبار الکترونی
electron telescope
تلسکوپ الکترونی
electron theory
نظریه الکترونی
electron microscope
میکروسکپ الکترونی
electron gun
تفنگ الکترونی
electron ray
اشعه الکترونی
electron hole
حفره الکترونی
electron particle
ذره الکترونی
electron lens
عدسی الکترونی
electron lens
لنز الکترونی
electron mirror
اینه الکترونی
electron theory
تئوری الکترونی
electron tube
لامپ الکترونی
electronic formula
فرمول الکترونی
electronic rectifier
یکسوساز الکترونی
electronic microscope
میکروسکوپ الکترونی
electronic radiation
تشعشع الکترونی
electronic rectifier
یکسوکننده الکترونی
electronic structure
ساختار الکترونی
electronic switch
سوئیچ الکترونی
electronic transition
جهش الکترونی
electronic flash
فلاش الکترونی
electronic excitation
تحریک الکترونی
electron wave
موج الکترونی
electronic current
جریان الکترونی
electronic density
چگالی الکترونی
electronic tuning
تنظیم الکترونی
tube
لامپ الکترونی
electron configuration
ارایش الکترونی
electron cloud
ابر الکترونی
electron cascade
ابشار الکترونی
electron capture
جاذبه الکترونی
electron capture
ربایش الکترونی
electron camera
دوربین الکترونی
electron bombardment
بمباران الکترونی
computer
حسابگر الکترونی
one electron atom
اتم تک الکترونی
electron beam
اشعه الکترونی
electron beam
پرتوی الکترونی
electron microscope
میکروسکوپ الکترونی
electron avalanche
بهمن الکترونی
electron physics
فیزیک الکترونی
tubes
لامپ الکترونی
electron could
ابر الکترونی
computers
حسابگر الکترونی
electron gas
گاز الکترونی
electron flow
جریان الکترونی
guns
تفنگ الکترونی
gun
تفنگ الکترونی
electron diffraction
پراش الکترونی
electron density
چگالی الکترونی
electron cutting
برش الکترونی
electron coupling
پیوست الکترونی
electron coupling
تزویج الکترونی
barrier layer
بند الکترونی
electron current
جریان الکترونی
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
sand blasting
ذرات سنگ
roily
پر از ذرات رسوبی
fundamental particles
ذرات بنیادی
allergen
ذرات الرژی زا
weight of solids
وزن ذرات
radioactive rays
ذرات رادیواکتیو
particle physics
فیزیک ذرات
intermolecular
بین ذرات
intermolecular
در داخل ذرات
planetesimal
ذرات سیارهای
molecular attracticm
جاده ذرات
metal foulings
ذرات فلز
elementary particles
ذرات بنیادی
denseness
تراکم ذرات
blood corpuscles
ذرات خون
cosmic particles
ذرات کیهانی
barrier penetration by particles
نفوذ ذرات در سد
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
electron beam generator
مولد اشعه الکترونی
multidentate atom
اتم چند الکترونی
electron microscope
ذره بین الکترونی
depletion layer capacitance
فرفیت بند الکترونی
phosphor
معمولا اشعه الکترونی
barrier layer capacitance
فرفیت بند الکترونی
electron beam cutting
برش با اشعه الکترونی
electron beam welding
جوشکاری با اشعه الکترونی
glass type tube
لامپ الکترونی شیشهای
welding by electron beam
جوشکاری با اشعه الکترونی
gas filled valve
لامپ الکترونی گازی
electronic lens
عدسی یا لنز الکترونی
density of an electron beam
چگالی اشعه الکترونی
forbidden transition
جهش الکترونی ممنوع
electron disintegration
فرو ریزش الکترونی
eniac
ماشین حساب الکترونی
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
emulsioning
ذرات چربی دراب
emulsion
ذرات چربی دراب
pollinium
توده ذرات گرده گل
emulsioned
ذرات چربی دراب
particle physics
فیزیک ذرات اتمی
emulsions
ذرات چربی دراب
thershold temperature
استانه دمای ذرات
scattering of alpha particles
پراکندگی ذرات الفا
particulate
دارای ذرات ریز
segregation
تفکیک ذرات بتن
absorption of charged particles
جذب ذرات باردار
planetesimal hypothesis
فرضیه ذرات سیارهای
effective size of grain
قطر موثر ذرات
nebulize
تبدیل به ذرات کردن
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
electron beam focusing
تمرکز دهی اشعه الکترونی
octal glass type tube
لامپ الکترونی هشت پایهای
electron beam deflection system
سیستم شکست پرتو الکترونی
output circuit
مدار خروجی لامپ الکترونی
thermoelectron
الکترونی که در اثر گرماصادر شود
input circuit
مدار ورودی لامپ الکترونی
beam current at a specified point
شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
get a fix on something
<idiom>
نامه الکترونی دریافت کردن
fall out
ذرات رادیواکتیوی که از جو بزمین میریزد
dispersion
متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات
granulate
دارای ذرات ریز کردن
emulsified
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
cohesion
التصاق یا قوه جاذبه ذرات
polymerization
ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
emulsifies
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
isometric
دارای ذرات ریز متساوی
emulsify
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
isometrics
دارای ذرات ریز متساوی
emulsifying
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
leucocytosis
افزودگی ذرات سفید خون
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
mu
فاکتور شدت نیروی لامپ الکترونی
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
achondrite
سنگ الماس بدون ذرات گرد
kinetic theory
فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
nucleon
ذرات اتم مثل نوترون وپروتون
cohesion
نیروی جاذبه بین ذرات همگن
suspensoid
محلول سریشمی دارای ذرات معلق
vacuist
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
beam
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
beams
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
electron gun
بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
bread-boards
لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
bread-board
لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
dispersoid
پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
lenticulate
ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
micronize
بصورت ذرات ریز وپودر ماننددر اوردن
grain size classification
طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
schiller
تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
grain orientation
طرز قرار گرفتن ذرات نسبت به یکدیگر
protoxide
ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
atomised
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomises
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomising
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomize
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomizes
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomized
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
amylose
مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
haze
غبارها یا ذرات ریزی که دراتمسفر پراکنده شده اند
electrophoresis
حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
texture
طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
textures
طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
charge neutrality
تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
diatomite
ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
atomizing
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
emulsion
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
mist
کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
emulsioning
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com