English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
rolometer دستگاه دورسنج یا غلط سنج
Other Matches
tachometer دورسنج
lachometer دورسنج
tachogenerator دورسنج الکتریکی
telemeter دورسنج مسافت سنج
induction tachogenerator دورسنج الکتریکی- القائی تاکو ژنراتور القائی
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
unit یک دستگاه
setting up دستگاه
units یک دستگاه
sets دستگاه
appliances دستگاه
systems دستگاه
appliance دستگاه
appurtenance دستگاه
team یک دستگاه
teams یک دستگاه
unit دستگاه
machines دستگاه
installation دستگاه
installations دستگاه
plant دستگاه
equipment دستگاه
mechanism دستگاه
device دستگاه
machined دستگاه
instrument دستگاه
utensil دستگاه
nervous system دستگاه پی
nervous systems دستگاه پی
device code کد دستگاه
utensils دستگاه
mechanisms دستگاه
machine دستگاه
devices دستگاه
units دستگاه
plants دستگاه
system دستگاه
apparatus دستگاه
organ system دستگاه
set دستگاه
idiot box <idiom> دستگاه تلوزیون
bradyscope دستگاه کندنما
blooming roll دستگاه نوردشمشه
breating apparatus دستگاه تنفس
instrumental accuracy دقت دستگاه
counter recoil دستگاه عاید
blasting machine دستگاه ترکش
breating apparatus دستگاه دم زدن
rolling mill دستگاه نورد
communication device دستگاه ارتباطی
control gear دستگاه کنترل
coordinates دستگاه مختصات
carpenter's bench دستگاه نجاری
classical system دستگاه کلاسیک
c.g.s. system دستگاه سگث
bridging set دستگاه پلوار
bracing system دستگاه مهاربندی
brick moulding دستگاه خشتزنی
breech mechanism دستگاه کولاس
blasting machine دستگاه انفجار
crystal system دستگاه بلور
blanck cutting دستگاه منگنه
bistable device دستگاه دوپایا
metal detecting device دستگاه فلزیاب
metal detection device دستگاه فلزیاب
appendage دستگاه فرعی
retort دستگاه تقطیر
retorts دستگاه تقطیر
devices شعار دستگاه
gun دستگاه تزریق
guns دستگاه تزریق
apparatus الت دستگاه
power plant دستگاه تولیدنیروی
power plants دستگاه تولیدنیروی
robots دستگاه خودکار
leverage دستگاه اهرمی
automatic دستگاه خودکار
automatics دستگاه خودکار
nervous system دستگاه عصبی
nervous systems دستگاه عصبی
fifth column دستگاه جاسوسی
prime mover دستگاه محرک
prime movers دستگاه محرک
curler دستگاه فرزنی
curlers دستگاه فرزنی
appendages دستگاه فرعی
robot دستگاه خودکار
pointing device دستگاه اشاره گر
anaglyphoscope دستگاه ژرفانما
anaglyptoscope دستگاه ژرفانما
analog device دستگاه قیاسی
analog device دستگاه انالوگ
anti interference device دستگاه ضد تداخل
armature winder دستگاه ارمیچرپیچ
asymmetric system دستگاه بی تقارن
asynchronous device دستگاه ناهمگام
asynchronous device دستگاه غیرهمزمان
audio device دستگاه سمعی
automatic controller دستگاه فرمان
automatic machine دستگاه خودکار
air exhausting plant دستگاه خلاء
after burner دستگاه پس سوز
telegraph دستگاه تلگراف
telegraphed دستگاه تلگراف
telegraphing دستگاه تلگراف
telegraphs دستگاه تلگراف
abel closed tester دستگاه ابل
abrasive cutting machine دستگاه برش
absorption apparatus دستگاه جذب
active device دستگاه فعال
active device دستگاه کنشی
aerator دستگاه بخور
aerometeorograph دستگاه هوانگار
binary device دستگاه دو حالته
limbic system دستگاه کناری
mimeograph دستگاه تکثیر
subassembly مونتاژجزئی از یک دستگاه
mksa system دستگاه مکثا
mobile plant دستگاه متحرک
storage device دستگاه انباره
monoclinic system دستگاه تک شیب
monocyclic system دستگاه تکدور
storage device دستگاه ذخیره
storage device دستگاه انبارش
non quantized system دستگاه ناکوانتایی
non quantized system دستگاه کلاسیک
null instrument دستگاه صفر
obsolescence free دستگاه متروک
oil press دستگاه عصاری
milling machine دستگاه فرز
supercharge دستگاه تشدید
mental apparatus دستگاه ذهن
synchronous device دستگاه همگام
link trainer دستگاه پروازاموز
logic device دستگاه منطقی
low potential system دستگاه کم فشار
lymphatic system دستگاه لنفاوی
machine accessory متعلقات دستگاه
machine foundation پایه دستگاه
machine frame چارچوب دستگاه
machinery saw دستگاه اره
symbolic device دستگاه سمبلیک
magneto دستگاه مولدبرق
mapping device دستگاه نگاشت
mass storage device دستگاه تل انبارش
operating signal سیگنال دستگاه
orsat apparatus دستگاه رسا
output device دستگاه خروجی
puller دستگاه کشش
punching machine دستگاه منگنه
punching machine دستگاه پانچ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com