Total search result: 201 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
gun slide |
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ |
|
|
Other Matches |
|
sleighs |
درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع |
sleigh |
درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع |
sledge |
کشوی عاید و دافع توپ |
sledges |
کشوی عاید و دافع توپ |
recuperator |
دستگاه عاید |
counter recoil |
دستگاه عاید |
recoil system |
دستگاه دافع توپ |
rejecter |
دافع دستگاه دفع پارازیت |
rejector |
دافع دستگاه دفع پارازیت |
sleigh |
سرسره عاید ودافع |
sleighs |
سرسره عاید ودافع |
synchro |
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه |
rawin |
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو |
meteorograph |
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی |
attitude director indicator |
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند |
transponder |
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات |
directional gyro indicator |
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی |
prints |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
ac dc set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
print |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
semaphore |
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده |
printed |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
all mains set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
quad density |
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند |
equilibrator |
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه |
pulmotor |
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن |
compressors |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
compressor |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
facsimile recorder |
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل |
peripheral device |
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی |
magnetometer |
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان |
cold swaging machine |
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد |
performance factor |
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه |
rheostat |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
rheostatic |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
arresting gear |
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما |
transducer |
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری |
data transceiver |
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری |
plate milling stand |
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه |
cipher device |
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن |
lazier |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
laziest |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
lazy |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
dial test indicator |
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج |
units |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
unit |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
automatic search jammer |
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار |
computer controlled machine |
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی |
direct access storage device |
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم |
which transponder |
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است |
column grinder |
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی |
insulation testing apparatus |
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی |
intercept receiver |
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی |
survey meter |
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی |
telephone repeater |
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی |
laser linescan |
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری |
preset vector |
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب |
traversing mechanism |
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت |
declination constant |
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه |
moving iron instrument |
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان |
setting up |
دستگاه |
utensils |
دستگاه |
system |
دستگاه |
appliance |
دستگاه |
units |
دستگاه |
units |
یک دستگاه |
unit |
یک دستگاه |
appliances |
دستگاه |
utensil |
دستگاه |
nervous system |
دستگاه پی |
nervous systems |
دستگاه پی |
device |
دستگاه |
devices |
دستگاه |
apparatus |
دستگاه |
device code |
کد دستگاه |
instrument |
دستگاه |
plants |
دستگاه |
systems |
دستگاه |
team |
یک دستگاه |
teams |
یک دستگاه |
organ system |
دستگاه |
plant |
دستگاه |
appurtenance |
دستگاه |
sets |
دستگاه |
installations |
دستگاه |
machined |
دستگاه |
machines |
دستگاه |
equipment |
دستگاه |
unit |
دستگاه |
installation |
دستگاه |
mechanisms |
دستگاه |
mechanism |
دستگاه |
machine |
دستگاه |
set |
دستگاه |
robots |
دستگاه خودکار |
robot |
دستگاه خودکار |
appendages |
دستگاه فرعی |
curlers |
دستگاه فرزنی |
discrete device |
دستگاه گسسته |
curler |
دستگاه فرزنی |
prime movers |
دستگاه محرک |
x ray apparatus |
دستگاه رونتگن |
printer machine |
دستگاه چاپ |
logic device |
دستگاه منطقی |
appendage |
دستگاه فرعی |
welding set |
دستگاه جوش |
water still |
دستگاه تقطیر اب |
prime mover |
دستگاه محرک |
psychic apparatus |
دستگاه روانی |
virtual machine |
دستگاه مجازی |
punching machine |
دستگاه منگنه |
device independence |
استقلال دستگاه |
apparatus |
الت دستگاه |
punching machine |
دستگاه پانچ |
power plants |
دستگاه تولیدنیروی |
device name |
نام دستگاه |
power plant |
دستگاه تولیدنیروی |
device status |
وضعیت دستگاه |
device number |
شماره دستگاه |
guns |
دستگاه تزریق |
gun |
دستگاه تزریق |
active device |
دستگاه کنشی |
vestibular system |
دستگاه دهلیزی |
ventilatory system |
دستگاه تهویهای |
quantized system |
دستگاه کوانتایی |
retorts |
دستگاه تقطیر |
device |
شعار دستگاه |
device flag |
پرچم دستگاه |
devices |
شعار دستگاه |
puller |
دستگاه کشش |
device independence |
مستقل از دستگاه |
fifth column |
دستگاه جاسوسی |
electric machine |
دستگاه برقی |
electric apparatus |
دستگاه الکتریکی |
duplexing assembly |
دستگاه دو راهه |
duplexer |
دستگاه دوراهه |
low potential system |
دستگاه کم فشار |
transmitter |
دستگاه فرستنده |
transmitters |
دستگاه فرستنده |
pointing device |
دستگاه اشاره گر |
drilling machine |
دستگاه مته |
drill press |
دستگاه مته |
tape drive |
دستگاه نوارخوان |
permeameter |
دستگاه نفوذسنج |
overcurrent device |
دستگاه حفافت |
papalism |
دستگاه پاپ |
passive device |
دستگاه منفعل |
electrostatic system |
دستگاه الکتروستاتیکی |
agitator |
دستگاه بهم زن |
agitators |
دستگاه بهم زن |
electromagnetic system |
دستگاه الکترومغناطیسی |
peripheral device |
دستگاه جنبی |
tape drives |
دستگاه نوارخوان |
instrumental accuracy |
دقت دستگاه |
idiot box <idiom> |
دستگاه تلوزیون |
double column machine |
دستگاه دو ستونی |
predictor |
دستگاه مدبر |
automatic |
دستگاه خودکار |
automatics |
دستگاه خودکار |
accept machine |
دستگاه پذیرنده |
dividing attachment |
دستگاه مقسم |
display device |
دستگاه نمایش |
instrumental error |
خطای دستگاه |
nervous system |
دستگاه عصبی |
polyphase system |
دستگاه چندفاز |
retort |
دستگاه تقطیر |
drawing device |
دستگاه ترسیمه |
double v machine |
دستگاه ورق خم کن |
power saw |
دستگاه اره |
leverage |
دستگاه اهرمی |
nervous systems |
دستگاه عصبی |
table set |
دستگاه میزی |
rolling mill |
دستگاه نورد |
controllers |
دستگاه فرمان |
automatic controller |
دستگاه فرمان |
safety device |
دستگاه ضامن |
coordinates |
دستگاه مختصات |
controller |
دستگاه فرمان |
symbolic device |
دستگاه سمبلیک |
presses |
دستگاه فشار |
control gear |
دستگاه کنترل |
supercharge |
دستگاه تشدید |
subassembly |
مونتاژجزئی از یک دستگاه |
audio device |
دستگاه سمعی |
rivet gun |
دستگاه پرچ |
asynchronous device |
دستگاه غیرهمزمان |
lighting set |
دستگاه روشنایی |
jack plane |
رنده دستگاه |
armature winder |
دستگاه ارمیچرپیچ |
rhombohedral system |
دستگاه لوزوجهی |
system of units |
دستگاه واحدها |
system of units |
دستگاه یکانها |
system of forces |
دستگاه نیروها |
synchronous device |
دستگاه همزمان |
synchronous device |
دستگاه همگام |
asymmetric system |
دستگاه بی تقارن |
asynchronous device |
دستگاه ناهمگام |
storage device |
دستگاه انباره |
storage device |
دستگاه ذخیره |
bridging set |
دستگاه پلوار |