English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
impedance unbalance finder دستگاه یابنده امپدانس نامتعادل
Other Matches
impedance unbalance measuring set دستگاه اندازه گیری امپدانس نامتعادل
impedance measuring set دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance meter دستگاه اندازه گیری امپدانس
out of balance نامتعادل
unbalance نامتعادل
unbalancing نامتعادل
unbalances نامتعادل
unbalanced نامتعادل
unbalanced growth رشد نامتعادل
tendered قایق کوچک نامتعادل
tender قایق کوچک نامتعادل
tenderest قایق کوچک نامتعادل
tendering قایق کوچک نامتعادل
simple wing طرح تهاجمی با خط نامتعادل
unbalanced rolling masses بارهای غلطان نامتعادل
trover یابنده
detectors یابنده
discoverer یابنده
detector یابنده
discoverers یابنده
finder یابنده
getter یابنده
finder یابنده فایندر
stretchers بسط یابنده
intuent با فراست یابنده
stretcher بسط یابنده
ameliorative بهبود یابنده
pointers سگ شکاری یابنده شکار
viewfinder adjustment keys دکمه یابنده هدف
circulative انتشار دهنده یا یابنده
diminishing returns بازده کاهش یابنده
pointer سگ شکاری یابنده شکار
who seeks will find جوینده یابنده است
impedance bridge پل امپدانس
line impedance امپدانس خط
impedance امپدانس
remittent تخفیف یابنده موقتا تسکین دهنده
output impedance امپدانس خروجی
impedance converter مبدل امپدانس
impedance balancing تقارن امپدانس
high impedance امپدانس بالا
impedance of grid امپدانس شبکه
impedance transformer مبدل امپدانس
impedance matrix ماتریس امپدانس
impedance characteristic مشخصات امپدانس
impedance meter امپدانس متر
impedance coupling پیوست امپدانس
impedance balancing تعادل امپدانس
impedance function تابع امپدانس
impedance corrector مصصح امپدانس
image impedance امپدانس تصویر
impedance irregularity غیریکنواختی امپدانس
impedance relay رله ی امپدانس
zener impedance امپدانس زنر
generator impedance امپدانس ژنراتور
input impedance امپدانس ورودی
coupling impedance امپدانس تزویج
impedance transformation تبدیل امپدانس
impedance ratio نسبت امپدانس
internal impedance امپدانس داخلی
impedance protection حفافت امپدانس
impedance comparator تطبیق دهنده امپدانس
impedance feedback پیوست برگشت امپدانس
low impedance input ورودی اولیه با امپدانس کم
impedance transforming filter صافی تبدیل امپدانس
high input impedance circuit مدار با امپدانس ورودی زیاد
impedance مقاومت جریان متناوب امپدانس
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
bimestrial هر دوماه یکبار دوماه ادامه یابنده
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
choke impedance امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
impedance مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
three state logic : بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
units دستگاه
system دستگاه
units یک دستگاه
systems دستگاه
organ system دستگاه
appurtenance دستگاه
team یک دستگاه
apparatus دستگاه
plant دستگاه
plants دستگاه
teams یک دستگاه
mechanism دستگاه
device code کد دستگاه
set دستگاه
sets دستگاه
equipment دستگاه
setting up دستگاه
machine دستگاه
mechanisms دستگاه
installations دستگاه
installation دستگاه
machines دستگاه
nervous systems دستگاه پی
instrument دستگاه
devices دستگاه
unit دستگاه
nervous system دستگاه پی
machined دستگاه
appliances دستگاه
unit یک دستگاه
utensils دستگاه
utensil دستگاه
appliance دستگاه
device دستگاه
predictor دستگاه مدبر
absorption apparatus دستگاه جذب
nervous systems دستگاه عصبی
prime movers دستگاه محرک
safety device دستگاه ضامن
curler دستگاه فرزنی
separator دستگاه تجزیه
leverage دستگاه اهرمی
shock inducer دستگاه ضربه زن
nervous system دستگاه عصبی
automatic دستگاه خودکار
fifth column دستگاه جاسوسی
sequential device دستگاه ترتیبی
power saw دستگاه اره
devices شعار دستگاه
automatics دستگاه خودکار
active device دستگاه فعال
prime mover دستگاه محرک
curlers دستگاه فرزنی
retort دستگاه تقطیر
punching machine دستگاه پانچ
retorts دستگاه تقطیر
quantized system دستگاه کوانتایی
power plants دستگاه تولیدنیروی
radio set دستگاه رادیو
power plant دستگاه تولیدنیروی
rail cambering machine دستگاه ریل خم کن
respiratory system دستگاه تنفسی
apparatus الت دستگاه
receiving set دستگاه گیرنده
recording instrument دستگاه ضبط
reference frame دستگاه مقایسهای
recording instrument دستگاه ثبات
guns دستگاه تزریق
recuperator دستگاه عاید
rivet gun دستگاه پرچ
rolling mill دستگاه نورد
punching machine دستگاه منگنه
appendage دستگاه فرعی
abrasive cutting machine دستگاه برش
printer machine دستگاه چاپ
abel closed tester دستگاه ابل
psychic apparatus دستگاه روانی
telegraphs دستگاه تلگراف
telegraphing دستگاه تلگراف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com