English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
dent دندانه بریدگی
dented دندانه بریدگی
denting دندانه بریدگی
dents دندانه بریدگی
Other Matches
cavitation بریدگی حاصله ازحرکت پروانه کشتی بریدگی شیار
rack and pinion میله دندانه دار و چرخ دندانه کوچک
saw edged دارای لبه دندانه دندانه
serrate leaves برگهای ارهای یا دندانه دندانه
feed روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
jaggy دندانه دندانه ناهمواری
nick دندانه دندانه کردن
nicked دندانه دندانه کردن
nicking دندانه دندانه کردن
dentate دندانه دندانه مضرس
cut gears دندانه دندانه کردن
nicks دندانه دندانه کردن
saw tooth دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
kerf بریدگی
gully اب بریدگی
gullies اب بریدگی
gulleys اب بریدگی
breaking بریدگی
rifts بریدگی
rift بریدگی
gashed بریدگی
kert بریدگی
incision بریدگی
hyphen بریدگی
incisions بریدگی
detruncation بریدگی
jag بریدگی
gash بریدگی
incisure بریدگی
gashes بریدگی
jaggedness بریدگی
gashing بریدگی
hyphens بریدگی
jaggy بریدگی
score بریدگی
scissor بریدگی
notch بریدگی
scored بریدگی
scores بریدگی
scission بریدگی
notches بریدگی
ground water trench بریدگی اب زیرزمینی
cut برش بریدگی
edge notched با بریدگی لبهای
cuts برش بریدگی
kert جای بریدگی با
dry gap bridge پل مخصوص اب بریدگی
cut تخفیف بریدگی
cuts تخفیف بریدگی
corner cut بریدگی گوشه
grips بریدگی برای گذراندن اب
gripped بریدگی برای گذراندن اب
nicks شکاف دادن بریدگی
nicking شکاف دادن بریدگی
grip بریدگی برای گذراندن اب
nicked شکاف دادن بریدگی
nick شکاف دادن بریدگی
gripping بریدگی برای گذراندن اب
boutonniere بریدگی یاشکاف جای دکمه
write protect notch شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
sight window بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
inlaid work [نقش تزئینی فقط با استفاده از یک نوع مواد در بریدگی، تورفتگی یا فرورفتگی دیوار]
joggle بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggled بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggling بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
cog دندانه
mordant دندانه
tooth دندانه
saw toothed دندانه دندانه
thread دندانه
notche دندانه
crinkling دندانه دندانه
cogs دندانه
nib دندانه
nibs دندانه
crinkle دندانه دندانه
nid دندانه
crinkled دندانه دندانه
crinkles دندانه دندانه
threads دندانه
sawtooth دندانه دندانه
indentation دندانه
denticle دندانه
dentation دندانه
cogging دندانه
undentate تک دندانه
jag دندانه
crenation دندانه دندانه
trifid سه دندانه
tine دندانه
jaggies دندانه ها
dentate دندانه
serration دندانه
bidentate دو دندانه
serrate دندانه دندانه
serra دندانه
indentations دندانه
denticulate دندانه دندانه
cams دندانه
dent دندانه
indented دندانه دندانه
pegs دندانه
cam دندانه
sheaths دندانه
nick دندانه
nicked دندانه
nicking دندانه
sheath دندانه
nicks دندانه
leaf دندانه
dented دندانه
denting دندانه
notch دندانه
notches دندانه
dents دندانه
peg دندانه
jaggy دندانه دار
helical tooth دندانه حلزونی
toothed cornice brick اجر دندانه
herringbone tooth دندانه ی جناغی
cogged دندانه دار
zigzag soldering لحیم دندانه
jagged دندانه دار
serrated دندانه دار
engrail دندانه دارکردن
gearwheel چرخ دندانه
denticulated دندانه دار
denticulation دندانه ریز
dentigerous دندانه دار
depth of tooth ارتفاع دندانه
toothier دندانه دار
toothiest دندانه دار
notched دندانه دار
engrailed دندانه دار
toothy دندانه دار
jaw clutch coupling درگیری دندانه
jaw clutch coupling پیوست دندانه
indenting دندانه دارکردن
indent دندانه دارکردن
tooth gap فاصله دندانه
serrulation دندانه داری
tooth clearance بازی دندانه
tooth flank دامنه دندانه
tooth gap شکاف دندانه
tooth form شکل دندانه
tooth pitch گام دندانه
indenting دندانه گذاری
pectinated دندانه دار
pectinate دندانه دار
indent دندانه گذاری
knurled دندانه دار
knurling tool دندانه ساز
laciniate دندانه دار
laciniated دندانه دار
monodentate ligand لیگاند تک دندانه
indents دندانه گذاری
indents دندانه دارکردن
nurl دندانه کنگره
tooth profile شکل دندانه
denticulate دندانه دار
cog دندانه دارکردن
indentations دندانه گذاری
cirrate دندانه دار
cirrose دندانه دار
dents دندانه کردن
denting دندانه کردن
cirhose دندانه دار
indentation دندانه گذاری
cogs دندانه دارکردن
cut teeth دندانه ساختن
toothless بدون دندانه
dentation دندانه بودن
root پای دندانه
dentate دندانه دار
dent دندانه کردن
roots پای دندانه
dented دندانه کردن
cut teeth دندانه دارکردن
racks میله دندانه دار
serrated shaft محور دندانه دار
wracked دندانه دار کردن
racks قطاع دندانه دار
wracked میله دندانه دار
peg tooth دندانه میخی یا تیز
pinioning چرخ دندانه پی نیون
pinions چرخ دندانه پی نیون
rip saw اره دندانه درشت
root circle دوره پای دندانه
external gear تاج دندانه خارجی
serrate دندانه دار کردن
sawthoot generator مولد دندانه ارهای
wracks قطاع دندانه دار
wracks میله دندانه دار
wracks دندانه دار کردن
wracked قطاع دندانه دار
tooth profile error خطای فرم دندانه
racks دندانه دار کردن
catch [latch] دندانه [چفت] [مهندسی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com