English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (4 milliseconds)
English Persian
cuts بریدن
cuts گسیختن
cuts گسستن چیدن
cuts زدن
cuts پاره کردن
cuts قطع کردن
cuts کم کردن
cuts تراش دادن
cuts عبور کردن گذاشتن
cuts برش
cuts چاک
cuts شکاف معبر
cuts کانال
cuts جوی
cuts تخفیف بریدگی
cuts بریده
cuts تقلیل دادن
cuts خاکبرداری
cuts کند
cuts برش بریدگی
cuts تغییر سمت سریع
cuts حذف بازیگر پس ازازمایش
cuts ضربه قوس دارپرتاب به پشت میله ها
cuts کات
cuts توپ قوسداربلند
cuts فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
cuts درو زدن ژیمناست
cuts روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
cuts حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود
cuts حذف یک قطعه از فایل
cuts قطعه حذف شده از فایل
Other Matches
wage cuts کاهش دستمزد
to draw cuts بوسیله چوبهای کوتاه وبلندقرعه کشیدن
tax cuts کاهش مالیات
beef cuts قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
cold cuts گوشت سرد با پنیر یخ زده کالباس واغذیه مشابه
short cuts راه میان بر
crew cuts اصلاح سربطوری که موهاکوتاه شده وشبیه ماهوت پاک کن شود
cold cuts گوشت پخته سرد
The tongue is not steel , yet it cuts. <proverb> زبان اگر چه فولاد نیست اما برنده است .
He has no influence . He cuts no ice. He carries no weight دیگر کلاهش پشم ندارد ( فاقد نفوذ است )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com