Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
infrared viewer
دوربین دیدبانی شبانه
Other Matches
night vision
دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
sniper scope
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
snooper scope
دوربین تعقیب و دیدبانی
starlight scope
دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
black out
حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
bilateral spotting
دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
spots
پیداکردن محل نقاط با دیدبانی دیدبانی کردن
spot
پیداکردن محل نقاط با دیدبانی دیدبانی کردن
scan
دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
scanned
دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
scans
دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
parlour boarder
شاگرد شبانه روزی که نزدخانواده رئیس شبانه روزی زندگی میکند
to live en pension
شبانه روزی شدن درمهمانخانه شبانه روزی زندگی کردن
infinity method
روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view
زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line
بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
synchroscope
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
collimating sight
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
flank observation
دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
lens distortion
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
nocturnally
شبانه
nightly
شبانه
nocturnal
شبانه
vespertinal
شبانه عشایی
vespertine
مربوط به شب شبانه
burglarizing
شبانه دزدیدن
night school
اموزشگاه شبانه
hostels
شبانه روزی
hostel
شبانه روزی
cracksman
دزد شبانه
burglarizes
شبانه دزدیدن
circadian
شبانه روزی
night schools
اموزشگاه شبانه
quotidian
شبانه روزی
nightlife
تفریحات شبانه
nocturnal
نمایش شبانه
burglarize
شبانه دزدیدن
burglarized
شبانه دزدیدن
round-the-clock
شبانه روزی
d. and night
شبانه روز
hostelry
شبانه روزی
he went by night
شبانه رفت
night interception
کمین شبانه
night interception
رهگیری شبانه
nighttide
جزر و مد شبانه
nocturnal prayer
نماز شبانه
night operations
عملیات شبانه
moonshiner
قاچاقچی شبانه
night order
دستور شبانه
night order
دستورات شبانه
pavor nocturnus
وحشت شبانه
overnight
در مدت یک شب شبانه
night and day
شبانه روز
night landing
فرود شبانه
observation
دیدبانی
observations
دیدبانی
espial
دیدبانی
night interception
استراق سمع شبانه
nights
شب هنگام برنامه شبانه
night
شب هنگام برنامه شبانه
moonlight fliting
اسباب کشی شبانه
nightlife
شرکت در تفریحات شبانه
watch and ward
حق نگهبانی روزانه و شبانه
boarder
شاگرد شبانه روزی
boarding school
اموزشگاه شبانه روزی
hosteler
مقیم شبانه روزی
boarding schools
اموزشگاه شبانه روزی
floorshow
نمایش باشگاههای شبانه
battle lights
چراغ خاموشی شبانه
schoolwork
تکلیف شبانه دانشجو
circadian rythm
ریتم شبانه روزی
boarders
شاگرد شبانه روزی
nocturn
سحر خوانی شبانه
first post
شیپور خبر شبانه
observing sector
منطقه دیدبانی
watch tower
برج دیدبانی
army of observation
عده دیدبانی
observation sector
قطاع دیدبانی
beacons
برج دیدبانی
observations
دیدبانی اتش
watchtowers
برج دیدبانی
observing sector
قطاع دیدبانی
radar quardship
دیدبانی بارادار
direct observation
دیدبانی مستقیم
o o line
خط دیدبانی سپاه
o o line
خط تقسیم دیدبانی
bilateral observation
دیدبانی مضاعف
astronomic observation
دیدبانی نجومی
visual observation
دیدبانی با چشم
air observation
دیدبانی هوایی
aerial observation
دیدبانی هوایی
visual observation
دیدبانی بصری
ground observation
دیدبانی زمینی
bilateral observation
دیدبانی دوجانبه
beacon
برج دیدبانی
flank observation
دیدبانی جناحی
observation post
پست دیدبانی
watchtower
برج دیدبانی
reported
گزارش دیدبانی
observation
دیدبانی اتش
neglect
دیدبانی نکنید
neglected
دیدبانی نکنید
observing
دیدبانی کردن
neglecting
دیدبانی نکنید
observed
دیدبانی کردن
observe
دیدبانی کردن
reports
گزارش دیدبانی
neglects
دیدبانی نکنید
observes
دیدبانی کردن
loopholes
سوراخ دیدبانی
loophole
سوراخ دیدبانی
loop-hole
سوراخ دیدبانی
report
گزارش دیدبانی
night line
ریسمان ماهی گیری شبانه
witch moth
پروانه بید شبانه شب پره
se'nnight
یکهفته هفت شبانه روز
sennight
یکهفته هفت شبانه روز
night cap
گشتی رزمی هوایی شبانه
boarding
مهمانخانه شبانه روزی پانسیون
friars lantern
روشنایی شبانه بر روی باطلاق
radar beacon
برج دیدبانی رادار
ground observation
دیدبانی ازروی زمین
terrain spotting
دیدبانی کردن زمین
observed fire
تیر دیدبانی شده
astronomic station
ایستگاه دیدبانی نجومی
tog method
روش دیدبانی محوری
apex angle
زاویه راسی دیدبانی
optical
مربوط به دیدبانی بصری
scope
وسیله دیدبانی یا بینایی
surveillance
دیدبانی و مراقبت از منطقه
pilothouse
اطاق دیدبانی کشتی
whippoorwill
مرغ شبانه پشه خوارمشرق امریکا
public school
دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
folded optics
وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
weather observation
مشاهدات هواشناسی دیدبانی جوی
observed chart
طرح تیر دیدبانی شده
visibility range
شعاع عمل دیدبانی یا دید
spotting
دیدبانی کردن دید زدن
air spot
تنظیم تیربا دیدبانی هوایی
tog method
روش دیدبانی در خط توپ هدف
honky tonk
محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت
night clothes
لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
snooper
هواپیمایی که در حال تعقیب یا دیدبانی است
air spot
تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
spotting
تنظیم تیر و دیدبانی اتش درتوپخانه دریایی
serenading
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
juniorate
مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
serenaded
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenades
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
neglecting
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
pibal
دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
neglects
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglected
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
spotting line
خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
neglect
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
far sighted
دوربین
far seeing
دوربین
far-sighted
دوربین
telescopes
دوربین
long sighted
دوربین
presbyopic
دوربین
longsighted
دوربین
opera glasses
دوربین
cameras
دوربین
camera
دوربین
binocular
دوربین
night glass
دوربین شب
the penetration of a telescope
دوربین
telescope
دوربین
cover charge
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover charges
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
intermediate area
منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
metascope
دوربین تک چشمی
security camera
دوربین نظارت
closed-circuit camera
دوربین نظارت
security camera
دوربین امنیتی
observation camera
دوربین امنیتی
surveillance camera
دوربین امنیتی
CCTV camera
دوربین امنیتی
surveillance camera
دوربین نظارت
observation camera
دوربین نظارت
miniature camera
دوربین مینیاتوری
closed-circuit camera
دوربین امنیتی
CCTV camera
دوربین نظارت
theodo;ite
دوربین مهندسی
vial
حباب دوربین
camera-shy
بیزار از دوربین
box cameras
دوربین قوطی
the penetration of a telescope
قوه دوربین
telescopy
فن استعمال دوربین
spyglass
دوربین کوچک
reflex sight
دوربین منشوری
reticle
عدسی دوربین
box camera
دوربین قوطی
coarse sight
دوربین یدکی
sight
دوربین دیدن
electron camera
دوربین الکترونی
elbow telescope
دوربین بازویی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com