Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
starlight scope
دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
Other Matches
infrared viewer
دوربین دیدبانی شبانه
black out
حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
parlour boarder
شاگرد شبانه روزی که نزدخانواده رئیس شبانه روزی زندگی میکند
to live en pension
شبانه روزی شدن درمهمانخانه شبانه روزی زندگی کردن
sniper scope
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method
روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view
زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line
بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
synchroscope
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
the stars twinkle
ستارگان
star chart
نقشه ستارگان
nedula
سحاب ستارگان
star catalogue
فهرست ستارگان
an infinitude of stars
ستارگان بیشمار
variable stars
ستارگان متغیر
night vision
دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
asterism
برج دستهای از ستارگان
asterium
عنصر ویژه ستارگان
planetary influence
تاسیس ستارگان یا کواکب
sight
رصد کردن ستارگان
sights
رصد کردن ستارگان
main sequence stars
ستارگان رشته اصلی
circumpolar stars
ستارگان دور قطبی
interstellar
واقع در میان ستارگان
circumpolar stars
ستارگان پیرا قطبی
scintillation
چشمک زدن ستارگان
interstellar space
فاصله میان ستارگان
collimating sight
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
starfinder
وسیله شناسایی ستارگان در اسمان
astrophotography
عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
heliometry
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
sextant
وسیله اندازه گیری ارتفاع ستارگان مسافت سنج دریایی
nebula
تودههای عظیم گازو گرد مابین فواصل ستارگان جاده شیری
collective goods
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
lens distortion
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
nightly
شبانه
nocturnal
شبانه
nocturnally
شبانه
burglarize
شبانه دزدیدن
round-the-clock
شبانه روزی
quotidian
شبانه روزی
night interception
کمین شبانه
nocturnal
نمایش شبانه
nocturnal prayer
نماز شبانه
burglarized
شبانه دزدیدن
burglarizes
شبانه دزدیدن
cracksman
دزد شبانه
hostelry
شبانه روزی
moonshiner
قاچاقچی شبانه
d. and night
شبانه روز
night and day
شبانه روز
night interception
رهگیری شبانه
night schools
اموزشگاه شبانه
burglarizing
شبانه دزدیدن
he went by night
شبانه رفت
night order
دستور شبانه
night school
اموزشگاه شبانه
pavor nocturnus
وحشت شبانه
night operations
عملیات شبانه
vespertine
مربوط به شب شبانه
night landing
فرود شبانه
vespertinal
شبانه عشایی
hostel
شبانه روزی
night order
دستورات شبانه
nightlife
تفریحات شبانه
circadian
شبانه روزی
nighttide
جزر و مد شبانه
overnight
در مدت یک شب شبانه
hostels
شبانه روزی
sextant altitude
ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
nocturn
سحر خوانی شبانه
schoolwork
تکلیف شبانه دانشجو
hosteler
مقیم شبانه روزی
boarding schools
اموزشگاه شبانه روزی
watch and ward
حق نگهبانی روزانه و شبانه
circadian rythm
ریتم شبانه روزی
boarder
شاگرد شبانه روزی
nightlife
شرکت در تفریحات شبانه
nights
شب هنگام برنامه شبانه
night
شب هنگام برنامه شبانه
battle lights
چراغ خاموشی شبانه
moonlight fliting
اسباب کشی شبانه
night interception
استراق سمع شبانه
boarders
شاگرد شبانه روزی
floorshow
نمایش باشگاههای شبانه
boarding school
اموزشگاه شبانه روزی
first post
شیپور خبر شبانه
se'nnight
یکهفته هفت شبانه روز
sennight
یکهفته هفت شبانه روز
boarding
مهمانخانه شبانه روزی پانسیون
friars lantern
روشنایی شبانه بر روی باطلاق
night line
ریسمان ماهی گیری شبانه
witch moth
پروانه بید شبانه شب پره
night cap
گشتی رزمی هوایی شبانه
whippoorwill
مرغ شبانه پشه خوارمشرق امریکا
public school
دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
honky tonk
محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت
night clothes
لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
serenaded
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenading
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
juniorate
مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
serenades
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
dead time
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
vertical
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
freed
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
capacities
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
capacity
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
frees
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idles
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idle
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idlest
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
freeing
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idled
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
fourth generation computers
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
bitmap
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
composite demand
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
quad
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quads
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
bands
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
band
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
telescopes
دوربین
far sighted
دوربین
far-sighted
دوربین
long sighted
دوربین
binocular
دوربین
the penetration of a telescope
دوربین
longsighted
دوربین
night glass
دوربین شب
opera glasses
دوربین
telescope
دوربین
cameras
دوربین
presbyopic
دوربین
camera
دوربین
far seeing
دوربین
shareware
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
ieee
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
cover charges
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover charge
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
joint tenants
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
exerciser
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
duplex
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplexes
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
common use
مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
reflex sight
دوربین منشوری
box camera
دوربین قوطی
telescope
دوربین نجومی
box cameras
دوربین قوطی
lens
عدسی دوربین
surveillance camera
دوربین امنیتی
reticle
عدسی دوربین
camera-shy
بیزار از دوربین
optician
دوربین فروش
telescopes
دوربین نجومی
telescopy
فن استعمال دوربین
spyglass
دوربین کوچک
the penetration of a telescope
قوه دوربین
sight
دوربین دیدن
theodo;ite
دوربین مهندسی
vial
حباب دوربین
sights
دوربین دیدن
opticians
دوربین فروش
camera tube
دوربین تلویزیونی
cross hair
خط داخل دوربین
drawtube
لوله دوربین
surveillance camera
دوربین نظارت
closed-circuit camera
دوربین نظارت
CCTV camera
دوربین نظارت
miniature camera
دوربین مینیاتوری
CCTV camera
دوربین امنیتی
observation camera
دوربین امنیتی
director sight
دوربین هادی
security camera
دوربین نظارت
observation camera
دوربین نظارت
pickup tube
دوربین تلویزیونی
television camera tube
دوربین تلویزیونی
coarse sight
دوربین یدکی
color camera
دوربین رنگی
binocular
دوربین دو چشم
binocular
دوربین دوچشمی
closed-circuit camera
دوربین امنیتی
computing sight
دوربین محاسب
security camera
دوربین امنیتی
electron camera
دوربین الکترونی
gun sight
دوربین توپ
metascope
دوربین تک چشمی
kodak
دوربین عکاسی
hypermetrope
ادم دوربین
field glass
دوربین صحرایی
eye piece
عدسی سر دوربین
elbow telescope
دوربین بازویی
camera nadir
خط لولای دوربین
CCTV camera
دوربین مدار بسته
cameras
دوربین یا جعبه عکاسی
camera nadir
محورلولایی دوربین عکاسی
computing gunsight
دوربین محاسب توپ
camera
دوربین یا جعبه عکاسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com