Dictiornary-Farsi | دور شدن از ساحل | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 178 (11 milliseconds)

English	Persian
retract	دور شدن از ساحل
retracted	دور شدن از ساحل
retracting	دور شدن از ساحل
retracts	دور شدن از ساحل


Search result with all words

shelf	سراشیب ساحل دریا
seashore	ساحل دریا
seashores	ساحل دریا
in	نزدیک ساحل
in-	نزدیک ساحل
hard up	جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
hard-up	جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
bar	خور پیشرفتگی اب به ساحل
bars	خور پیشرفتگی اب به ساحل
soup	موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
soups	موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
catch	مانوردادن روی موج و رانده شدن موج سواربطرف ساحل
painter	طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
painters	طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
hinterland	زمین پشت ساحل
hinterlands	زمین پشت ساحل
inside	موج نزدیک ساحل
insides	موج نزدیک ساحل
waterside	متعلق به کناردریا ساحل
shore	کرانه ساحل
shore	ساحل دریا
shore	ساحل
shores	کرانه ساحل
shores	ساحل دریا
shores	ساحل
beachhead	پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
beachheads	پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
ashore	بکنار بطرف ساحل
ashore	به ساحل
mooring	نقطه مهار کردن قایق به ساحل
inshore	نزدیک کرانه نزدیک ساحل
inshore	بطرف ساحل جلو ساحل
inshore	به طرف ساحل
onshore	واقع در ساحل
onshore	روی ساحل متوجه بطرف ساحل
bank	ساحل
bank	صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
banks	ساحل
banks	صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
offshore	از جانب ساحل
offshore	دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
offshore	دور از ساحل
landing	پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landings	پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
dune	خاکریز یاتپه شنی ساحل که بادانها را جابجامیکند
bollard	تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
bollards	تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
wharf	لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
wharfs	لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
wharves	لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
river bank	ساحل رودخانه
river banks	ساحل رودخانه
piloting	ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
coast	ساحل
coasts	ساحل
touchdown	درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
touchdowns	درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
foreshore	لبه جلوی ساحل دریا
foreshores	لبه جلوی ساحل دریا
shoreline	خط ساحل یا خط ساحلی
shorelines	خط ساحل یا خط ساحلی
sandbank	ساحل شنی
sandbanks	ساحل شنی
beach	ساحل
beach	زدن به ساحل
beach	ساحل شنی
beached	ساحل
beached	زدن به ساحل
beached	ساحل شنی
beaches	ساحل
beaches	زدن به ساحل
beaches	ساحل شنی
alighting area	نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
approach lane	مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
approach line	خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
army landing forces	نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
attack force	نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
attack group	گروه تک به ساحل
back beach	ساحل جزرو مد
backshore	ساحل جزرو مد
backshore beach	ساحل جزرو مد
bank angle	زاویه شیب ساحل
bank line	نخ ماهیگیری وصل به ساحل
bank protection	حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
bank protection	ساحل داری
bank revetment	پوشش ساحل
bankside	شیب ساحل
barrier light	نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
barrier reef	صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
basegram	پیام از ساحل
beach marker	علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
beach party	تیم ساحل
beach party	گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
beaching gear	وسایل به ساحل کشیدن ناو
brae	ساحل
cabotage	کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
cabotage	کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
causey	ساحل
cay	ساحل مرجانی یاشنی درجزیره
coast defence	سازمان پدافنداز ساحل
Other Matches

ship to shore	حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
shore to shore movement	عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر
rivage	ساحل
sea shore	ساحل
landside	ساحل
littoral	ساحل
coral reef	ساحل مرجانی
coastwards	درامتداد ساحل
coastwise	درطول ساحل
hard beach	ساحل مستحکم
coastward	بطرف ساحل
coastward	درامتداد ساحل
coastwards	بطرف ساحل
coast guardsman	ساحل بان
land combat	نبرد در ساحل
sea coast	ساحل دریا
seacoast	ساحل دریا
shore duty	خدمت ساحل
stethe	ساحل رودخانه
near shore	نزدیک به ساحل
low lander	ساحل نشین
on shore	روی ساحل
riparian	ساحل رودخانه زی
river line	خط ساحل رودخانه
landing beach	ساحل پیاده شدن
lee shore	ساحل در معرض باد
near bank	ساحل نزدیک رودخانه
roadstead	لنگرگاه دور از ساحل
riverain	ساکن ساحل رودخانه
seebreeze	باد از دریا به ساحل
the waves beats or the shore	امواج به ساحل می کوبد
put out	از ساحل عازم شدن
shoring	پیاده شدن در ساحل
the wares beat the shore	خوردن امواج به ساحل
Ivory Coast	کشور ساحل عاج
coast in point	نقطه ورود به ساحل
offshore winds	بادخشکی بادهای دور از ساحل
shore break	موجهاییکه نزدیک ساحل می شکنند
landing attack	تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing forces	نیروها پیاده شونده به ساحل
to wash something up	بکنار ساحل شستن چیزی
debarkation net	پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
surf cast	قلاب اندازی از ساحل در موج
coasting	کشتی رانی در طول ساحل
skate boat	قایق بسته به ساحل در اغازمسابقه
to wash something ashore	بکنار ساحل شستن چیزی
point break	موجهاییکه با زاویه به ساحل نزدیک می شوند
coast in point	نقطه نزدیک شدن کشتی به ساحل
shore duty	ماموریت کار در ساحل یاپایگاه خودی
straight off	مستقیما درجلو موج روبه ساحل
council of entent	ساحل عاج نیجریه و ولتای علیا
liberty man	ملوانی که اجازه دارد به ساحل برود
landing party	گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
coastal refraction	تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
jolly boat	قایق بار کشی از کشتی به ساحل و بعکس
landing attack	تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
camp-shedding	[پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
mooring line	طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
scylla	صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
transfer area	در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transfer berth	دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
mooring penant	طناب کوتاه وصل به گوی شناور برای بستن قایق به ساحل
tac log group	گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
left slide	حرکت موج سوار روی موج بسمت چپ روبرو ساحل
disembarkation	به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
landing area	منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing approach	مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
hard beach	قسمت مستحکم ساحل یا اسکله اسکله روسازی شده
landing schedule	برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
naval landing party	تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
riverain	کرانه نشین ساحل نشین
riverine	داخل رودخانهای یا ساحل رودخانهای
coastal convoy	ستونهای حمل و نقل ساحلی ستونهای حمل بار از کشتی به ساحل
landing group	گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن