Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
quirinal
دولت ایتالیا
Other Matches
identic notes
منظوریادداشتهایی با مضمون واحداست که چند دولت به یک دولت می دهند . چون این یادداشتها جداگانه تسلیم میشود عمل هر دولت فاهرا"مستقل از عمل دولت دیگراست تسلیم این یادداشتهاعمل غیردوستانه تلقی میشود
retorsion
عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
open market operation
عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
unfriendly act
هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
dependent state
دولت تابع و وابسته به دولت یا قدرت دیگر
federal state
دولت متحده یا دولت اتحادی
real will
مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
pay as you go principle
اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
social contract
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
authoritarainism
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
locarno treaty
ایتالیا
Italy
ایتالیا
campo santo
گورستان ایتالیا
quirinal
حکومت ایتالیا
Rome
پایتخت ایتالیا
italiot or ote
مقیم ایتالیا
tuscan
وابسته بتوسکانی در ایتالیا
sienna
نام شهری در ایتالیا
rubicon
رودی در شمال ایتالیا
big five
ایتالیا وژاپن اطلاق میشد
piedmont
ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
italianism
پیروی از اداب و رسوم مردم ایتالیا
cornicione
[قرنیز دیوار در سبک رنسانس ایتالیا]
podesta
رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا
e c s c (european coal & steel commissio
فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
quality
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
qualities
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
Italian stucco is world famous .
گچ برای ایتالیا شهرت جهانی دارد
major-domo
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major domo
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major-domos
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
exchange control
نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
a comparison of the tax systems in Italy and Spain
مقایسه سیستم های مالیاتی در ایتالیا و اسپانیا
scaramouch
دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
scaramouche
دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
Analogical architecture
[معماری بومی ایتالیا در سال هزار و نهصد و هفتاد]
Floreale
[سبک تزئینات منزل در معماری هنر نوی ایتالیا]
Italian Villa style
[سبک التقاطی مورد استفاده در قرن نوزدهم بومی ایتالیا]
gondolas
نوعی قایق که در کانالهای شهر ونیز ایتالیا معمول است
gondola
نوعی قایق که در کانالهای شهر ونیز ایتالیا معمول است
irredentist
طرفدار برگرداندن همه جاهایی که ایتالیایی حرف میزنند به ایتالیا
Cinquecento
[واژه ای که در قرن شانزدهم ایتالیا در هنر و معماری رنسانس بکار می رفته است.]
western european union
ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
Common Market
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
High Renaissance
[سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
rapallo treaty
قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
Medici Mamluk rug
قالی مدیسه مملوک
[این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
respublica
دولت
stating
دولت
powers
دولت
powering
دولت
powered
دولت
power
دولت
states
دولت
stated
دولت
governments
دولت
state
دولت
mammon
دولت
government
دولت
state-
دولت
fascism
نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
mandatary
دولت قیم
buffer state
دولت حایل
public debt
بدهی دولت
enemy state
دولت دشمن
Ottawa
دولت کانادا
lese majestyodhkj &odhkj fvqn
پادشاه یا دولت
puppet government
دولت پوشالی
pillars of the state
ارکان دولت
state government
دولت مرکزی
state property
دارائی دولت
territory of state
قلمرو دولت
the body politic
ملت و دولت
forfeit to the state
ضبط دولت
money bag
دارایی دولت
government treasury
خزانه دولت
military government
دولت نظامی
government stock
سهام دولت
government expenditures
هزینههای دولت
head of the state
رئیس دولت
state budget
بودجه دولت
government budget
بودجه دولت
public servant
مستخدم دولت
chief of state
رئیس دولت
independent state
دولت مستقل
the policy of the government
رویه دولت
cabinet
هیات دولت
cabinets
هیات دولت
stateless
بی دولت بی وطن
government department
وزارتخانه دولت
stating
دولت استان
loyalist
دولت دوست
loyalists
دولت دوست
official
کارمند دولت
officer
کارمند دولت
state
دولت استان
state-
دولت استان
stated
دولت استان
states
دولت استان
public officer
[American E]
کارمند دولت
civil servant
[British E]
کارمند دولت
the policy of the government
سیاست دولت
Warsaw
دولت لهستان
office-holder
کارمند دولت
Kremlin
دولت شوروی
national state
دولت ملی
vassal atate
دولت پوشالی
war state
دولت جنگی
mafias
دولت ستیزی
mafia
دولت ستیزی
Downing Street
دولت انگلیس
totaliarian state
دولت توتالیتر
office-holders
کارمند دولت
Whitehall
دولت انگلیس
nation-states
دولت ملی
ambassador
ماموررسمی یک دولت
nation-state
دولت ملی
govt
government دولت
nation state
دولت ملی
ambassadors
ماموررسمی یک دولت
european atomic energy community
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
secret service money
اعتبار سری دولت
mandatory powers
اختیارات دولت قیم
land grant
زمین اعطایی دولت
stratocracy
حکومت یا دولت نظامی
vassal atate
دولت دست نشانده
He rose against the regime.
بر ضد دولت قیام کرد
protected state
دولت تحت الحمایه
plateform
اعلامیه سیاست دولت
peculation
دستبرد در مال دولت
office-holders
صاحب منصب دولت
non serverign acts
اعمال تصدی دولت
office-holder
صاحب منصب دولت
cabinets
کابینه هیئت دولت
government transfer payments
پرداختهای انتقالی دولت
dependent state
دولت غیر مستقل
secret services
دستگاه محرمانه دولت
bounties
کمک اقتصادی دولت
colonial government
دولت یا حکومت مستعمراتی
federal council
مجلس دولت متحده
welfare state
دولت بهبود بخش
most favoured nation
دولت کامله الوداد
secret service
دستگاه محرمانه دولت
federal authorities
قدرت دولت متحده
civil servants
مستخدم یا کارمند دولت
family allowances
کمک دولت به خانوارها
subsidy
کمک بلاعوض دولت
cabinet
کابینه هیئت دولت
interpellate
استیضاح کردن دولت
federalism
اصل دولت ائتلافی
civil servant
مستخدم یا کارمند دولت
federalist
طرفدار دولت فدرال
tour de france
مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
mafias
سازمان سری دولت ستیز
To accord recognition to a new government.
دولت جدیدی را برسمیت شناختن
porte
باب عالی دولت عثمانی
the sublime porte
باب عالی دولت عثمانی
confedration of states
دولت جدیدی تشکیل نمیشود
mafia
سازمان سری دولت ستیز
hand-out
<idiom>
پاداش ،معمولا از طرف دولت
export incentive
تشویق دولت در جهت صادرات
federal constitution
قانون اساسی دولت متحده
commissioners
مامور عالی رتبه دولت
commissioner
مامور عالی رتبه دولت
subject to the british rule
تحت تسلط دولت انگلیس
confiscation
مصادره و ضبط توسط دولت
war state
دولت نظامی declaration preventivetotal
subsidies
مکهای مالی دولت , سوبسید
quotas
کمیت تعیین شده توسط دولت
quota
کمیت تعیین شده توسط دولت
coat of arms
نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
Utopia
دولت یا کشور کامل و ایده الی
Utopias
دولت یا کشور کامل و ایده الی
coats of arms
نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
bounties
تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
statism
تمرکز قدرت اقتصادی در دولت مرکزی
bank annuities
سهام قرضه دولت بریتانیا که کنسول
bank holiday
ایامی که به دستور دولت بانکها بستهاند
residents
نماینده سیاسی دولت استعمارگر در کشورمستعمره
state midicine
سیستم پزشکی تحت نظارت دولت
resident
نماینده سیاسی دولت استعمارگر در کشورمستعمره
jacobin
عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
hall mark
دولت روی سیمینه وزرینه میگذارن
White Papers
گزارش هیئت دولت نامه سفید
governments
فرمانداری طرز حکومت هیئت دولت
monetization
پرداخت بدهی دولت از طریق انتشارپول
price support
قیمت حمایت شده از طرف دولت
sovereign
دولت مستقل و دارای اعتبار والامرتبه
government
فرمانداری طرز حکومت هیئت دولت
sovereigns
دولت مستقل و دارای اعتبار والامرتبه
guild socialism
اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
purges
تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
purged
تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
purge
تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
White Paper
گزارش هیئت دولت نامه سفید
subvention
اعانه نقدی دولت به بنگاه عام المنفعه
state to which one belongs
دولت متبوعه siege-neutralized-neutral-buffer
residency
محل اقامت نماینده دولت استعمارگر در کشورمستعمره
state aid
کمک دولت به موسسات عام المنفعه وغیره
eminent domain
مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com