Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (6 milliseconds)
English
Persian
sausage dam
دیواره تورسنگی
Other Matches
bulkheads
دیواره
bulkhead
دیواره
rims
دیواره
rim
دیواره
curtains
دیواره
barrier
دیواره
echal
دیواره
septum
دیواره
dissepiment
دیواره
causey
دیواره
parapets
دیواره
parapet
دیواره
escarpments
دیواره
escarpment
دیواره
barriers
دیواره
embankments
دیواره
embankment
دیواره
walls
دیواره
wall
دیواره
cliff
دیواره
bulwark
دیواره سد
cliffs
دیواره
bulwarks
دیواره سد
partition
دیواره
partitions
دیواره
banch wall
دیواره محافظ
collision bulkhead
دیواره ضد تصادم
parapet
محجر دیواره
arch-facade
دیواره ی مشبکی
basket dam
دیواره سبدی
bank genesis
پیدایش دیواره
parapets
محجر دیواره
wing wall
دیواره جانبی
snow fence
دیواره برفگیر
collision bulkhead
دیواره نشکن
banch wall
دیواره پشتیبان
approach wall
دیواره ورودی
bulwark
دیواره محافظ
groyne
سد یا دیواره ساحلی
cordon
سرپوش دیواره
bulwarks
دیواره محافظ
bulkhead
تیغه دیواره
bulkheads
تیغه دیواره
insulated wall
دیواره عایق
training wall
دیواره راهنما
guide wall
دیواره راهنما
levee
دیواره ساحلی رودخانه
ice foot
دیواره یخ درنواحی شمال
perforated cutoff
دیواره نیمه تراوا
hatch coaming
دیواره دور دریچه
positive cut off
دیواره اب بند کامل
coaming
دیواره دور دریچه ها
bank effect
اثر دیواره کانال
bullword
دیواره روی پل کشتی
chancel-rail
دیواره مشبک
[کلیسا]
heel
پاشنه پی دیواره حائل یا سد
heels
پاشنه پی دیواره حائل یا سد
choir-wall
[دیواره ی جداکننده جایگاه]
tambour
دیواره متحرک چوبی ساختن
fireback
دیواره عقبی کوره یابخاری
padeye
حلقه ثابت دیواره پل ناو
phlebitic
وابسته به اماس دیواره ورید
ice-foot
[دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
partitive
وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
bulkhead
دیواره عمودی روی قایق
petard
خرج تخریب دیواره و پایه پل
kickbacks
دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
bulkheads
دیواره عمودی روی قایق
gunwale
لبه بالایی دیواره قایق
kickback
دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
partitives
وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
scabbing
نفوذ بسکها درداخل دیواره هدف
uncased well
چاهی که دیواره جدار ان پوشش نشده باشد
lined well
چاهی که دیواره ان با سنگ پوشش شده باشد
scabbing
بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
toe
ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
toes
ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
integral tank
تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
tide mark
علامتی که مد به هنگام پائین رفتن از خود بر دیواره یاساحل میگذارد
open jet tunnel
تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
Crinkle
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crinkum
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crankum
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crankle
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
choire-enclosure
[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
choir-screen
[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
three cushion billiards
بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
vapor pressure
فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
scuppering
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
curbing
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbed
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curb
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbs
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
parapet
حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapets
حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
clair-voie
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
shields
بدنه محافظ دیواره محافظ
shield
بدنه محافظ دیواره محافظ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com