Dictiornary-Farsi | راه بادو جاده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
dual carriageway road	راه بادو جاده


Other Matches

florin	پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
spare	انداختن هر 01 میله بولینگ بادو پرتاب
florins	پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
spared	انداختن هر 01 میله بولینگ بادو پرتاب
bi fuel	موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
divided highway [American E]	شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpasses	مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpass	مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
emerging traffic	جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
road screen	پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
merging traffic	ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
going	وضع جاده زمین جاده
service road	جاده کناری جاده سرویس
track clearer	جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
road distance	مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
roadable	جاده رو
tracked	جاده
invious	بی جاده
track	جاده
roadways	جاده
roadway	جاده
roads	جاده
roadless	بی جاده
tracks	جاده
turnpike	جاده
pathways	جاده
route	جاده
routes	جاده
pathway	جاده
hard core	پی جاده
way	جاده
turnpikes	جاده
road	جاده
causeway	جاده
blocking	سد جاده
road block	سد جاده
line	جاده
lines	جاده
road bed	کف جاده
road blocks	سد جاده
ruts	رد جاده
rut	رد جاده
pad	جاده
path	جاده
pads	جاده
causeways	جاده
roadability	جاده رو
paths	جاده
roadbed	کف جاده
concrete pavement	جاده بتنی
by the side of the road	در کنار جاده
collective goods	مانند جاده
by way	جاده پرت
clearing iron	جاده پاک کن
roadhog	خوک جاده
chip spreader	جاده صاف کن
commercial vehicle	وسیلهحملکالاومسافردر جاده
roadhogs	خوک جاده
byroad	جاده فرعی
wayless	بدون جاده
backway	جاده پرت
bypath	جاده فرعی
road building	جاده سازی
bypath	جاده پرت
to beat a path	کوبیدن یک جاده
third class road	جاده درجه سه
asphalt paving	جاده سازی
the road was impaired	جاده خراب شد
by path	جاده فرعی
access road	جاده دسترسی
spur track	جاده فرعی
backway	جاده فرعی
trackless	بی جاده بی ریل
uneven road	جاده ناهموار
axial road	جاده طولی
operational route	جاده رزمی
road roller	جاده صاف کن
profile of the road	نیمرخ جاده
operational route	جاده عملیاتی
open route	جاده باز
molecular attracticm	جاده ذرات
lateral route	جاده عرضی
jacob's ladder	جاده شیری
overhead roadway	جاده هوایی
pack road	جاده مال رو
road capacity	فرفیت جاده
road builder	جاده ساز
road junction	تقاطع جاده
raod bed	بستر جاده
road net	شبکه جاده ها
provincial road	جاده محلی
post road	جاده پستی
pathless	بدون جاده
roadwheel	چرخ جاده
route reconnaissance	شناسایی جاده
diverticulum	جاده فرعی
steam roller	جاده صاف کن
cross trail	جاده عرضی
the impediment of a road	موانع جاده
cross road	تقاطع جاده
cross country	خارج از جاده
the impediment of a road	پا گیرهای جاده
criterium	مسابقه جاده
double flow route	جاده دوطرفه
double flow route	جاده دو خطه
high road	جاده عمده
hard core	زیرسازی جاده
screed	شمشه جاده
secondary road	جاده درجه دو
frontage road	جاده کناری
single carriageway road	راه با یک جاده
single flow	جاده یک مسیره
drive way	جاده خیابان
road clearance	تخلیه جاده
alignments	مسیر جاده
galaxy	جاده شیری
sidetrack	جاده فرعی
sidetracked	جاده فرعی
spur	جاده انشعابی
spurring	جاده انشعابی
spurs	جاده انشعابی
street	خیابانی جاده
streets	خیابانی جاده
main road	جاده اصلی
main roads	جاده اصلی
wayside	کنار جاده
galaxies	جاده شیری
superhighways	جاده وسیع
path	جاده مال رو
alignment	مسیر جاده
paths	جاده مال رو
bridle path	جاده اسب رو
bridle paths	جاده اسب رو
traffic on public roads	ترافیک [جاده]
street traffic	ترافیک [جاده]
superhighway	جاده وسیع
sea lane	جاده دریایی
tracked	خط اهن جاده
road ditch	خندق جاده
road construction	جاده سازی
roadside	کنار جاده
causeway	جاده سنگفرش
berm	لبه جاده
roadsides	کنار جاده
To make roads .	جاده کشیدن
tracks	خط اهن جاده
sea lanes	جاده دریایی
track	خط اهن جاده
crash barrier	حصار کنار جاده
Straight hair (road,line).	موی ( جاده و خط ) صاف
You're on the wrong way.	جاده را اشتباهی آمدید.
road reconnaissance	عملیات شناسایی جاده ها
road contractor	مقاطعه کار جاده
road embankment	خاک ریزی جاده
road engineer	مهندس جاده سازی
lane	یک خط جاده برای یک مسیر
driving lane	یک خط جاده برای یک مسیر
road haulage	حمل از طریق جاده
traffic lane	یک خط جاده برای یک مسیر
The roads are obstructed.	جاده ها مسدود هستند.
road movement	حرکات روی جاده
crossroads	تقاطعدر جاده یا خیابان
road side	کنار جاده یا خیابان
road time	زمان عبور از جاده
outgoing traffic	جاده به راستای بیرونی
steam roller	جاده کوب غلتک
subgrade	قشر بستر جاده
road ditch	راه آب [کنار جاده]
the road was impaired	جاده خراب بود
To construct( build ) roads and buildings.	جاده وساختمان ساختن
skid road	جاده لیز ولغزنده
secondary road	جاده فرعی یا درجه 2
the f. path	جاده پیش یاجلویی
roadblock	وسیله انسداد جاده
toby	خیابان جاده اصلی
to stand across the road	درمیان جاده ایستادن
commercial road traffic	ترافیک جاده تجاری
router	دستگاه جاده صاف کن
incoming traffic	جاده وسایل که می آیند
the road to tehran	راه یا جاده تهران
shoulders	دو طرف خاکی جاده
hairpins	پیچ تند جاده
hairpin	پیچ تند جاده
pathways	خط سیر جاده پیاده رو
pathway	خط سیر جاده پیاده رو
detours	جاده یا مسیر انحرافی
detour	جاده یا مسیر انحرافی
gravel walk	جاده سنگ فرش
highway engineering	مهندسی جاده سازی
speedway	جاده سریع السیر
highwaymen	راهزن وسارق جاده
highwayman	راهزن وسارق جاده
barricade	مهار هواپیما سد جاده
barricaded	مهار هواپیما سد جاده
barricades	مهار هواپیما سد جاده
shouldering	دو طرف خاکی جاده
shouldered	دو طرف خاکی جاده
shoulder	دو طرف خاکی جاده
verges	شانه خاکی جاده
verge	شانه خاکی جاده