Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (5 milliseconds)
English
Persian
path
باریک راه
path
جاده
path
راه
path
مسیر طریقت
path
جاده مال رو
path
مسیر
path
گذرگاه
path
پیاده رو
path
محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
path
لیست زیر دایرکتوریها که سیستم عامل باید دنبال فایل نامدار بگردد
path
مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری
path
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
path
فرمان PATH
path
[corridor]
for emergency vehicles
راه
[باز شده در جاده]
برای وسایل اورژانس
Other Matches
I have been down that path.
مزه اش را چشیده ام ( بسرم آمده است )
the f. path
جاده پیش یاجلویی
by path
جاده فرعی
path name
نام مسیر
f. this path
ازاین راه برو
path analysis
تحلیل مسیر
path of expansion
مسیر توسعه
nerve path
گذرگاه عصبی
motor path
گذرگاه حرکتی
path of expansion
مسیر گسترش
mean free path
مسافت ازاد میانگین
mean free path
مسافت ازاد متوسط
lightning path
مسیر برق
light path
مسیر نور
leakage path
مسیر خزش
magnetic path
مسیر خطوط قوا
path of flight
مسیر پرواز
to beat a path
کوبیدن یک جاده
time path
مسیر زمانی
the primrose path
عیش و نوش جویی
scan path
مسیر پیمایش
roller path
ریل دواربرجک توپ
roller path
صفحه بلبرینگ
primrose path
راه تسلیم ورضا
primrose path
راه عیش وخوشی
path sweeping
مین روبی مسیر دریایی
path sweeping
پاک کردن مسیر
path of flight
مسیر هواپیما
train path
اجازه عبور ترن روی یک خط
leakage path
مسیر نشت
glide path
مسیر پرواز در حال سرخوردن
critical path
مسیربحرانی
critical path
مسیر بحرانی
bicycle path
راه دوچرخه رو
base path
مسیر بین پایگاهها
bridle path
راه باریک
current path
مسیر عبور جریان برق
expansion path
مسیر گسترش
expansion path
مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
flight path
مسیر پرواز
glide path
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
glide path
مسیر فرود ازاد
foot path
کوره راه
bridle path
جاده اسب رو
bicycle path
مسیر دوچرخه سواری
attenuation mean free path
مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free path absorption
مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
absorption mean free path
مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
His path was strewn with flowers .
مقدم اورا گلباران کردند
mean free path for attenuation
مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
critical path analysis
تحلیل مسیر بحرانی
magnetic path length
طول مسیر خطوط قوا
scattering mean free path
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
critical path method
سی پی ام
critical path method
روش مسیر بحرانی
critical path analysis
تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
critical path analysis
منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
critical path analysis
استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
To be itching fo r a fight . To be on the war path.
سر دعوا داشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com