Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
filum	رشته لیفی
Other Matches
null	رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fills	حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fill	حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fibroid	لیفی
filomentose	لیفی
fibrous	لیفی
libriform	لیفی
fibrillary	لیفی
fiberize	لیفی کردن
fibroma	اماس لیفی
fibroin	جرم لیفی
filamentary	لیفی رشتهای
fibreglass	شیشه لیفی
filamentous	لیفی رشتهای
fibro cartilage	غضروف لیفی
phloem	بافت لیفی
fibrous membrance	غشای لیفی
inoma	اماس لیفی
thready	رشته رشته باصدای باریک
fibreglass sheet	ورق شیشه لیفی
fibro chondritis	اماس غضروف لیفی
fibrosis	ورم انساج لیفی
bast	پوست لیفی درختان
buffy coat	پرده لیفی خون
fibro chondritis	ورم غضروف لیفی
filum	ساختمان لیفی ورشتهای
fibrosis	افزایش بافت لیفی
silkweed	انواع جلبکهای لیفی نرم
fiberize	رشته رشته کردن
threads	رشته رشته شدن
fibrillation	رشته رشته سازی
thread	رشته رشته شدن
universal	قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
sierra	رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
artery	رشته
funicle	رشته
ghaut	رشته
strand	رشته
thread	رشته
threads	رشته
strands	رشته
sequence	رشته
coneatenation	رشته
reeve	رشته
suites	رشته
suite	رشته
seriated	رشته رشته
catena	رشته
filaria	رشته
arteries	رشته
range	رشته
filament	رشته
chains	رشته
chain	رشته
filaments	رشته
ranges	رشته
ranged	رشته
fiber	رشته
sequences	رشته
unifilar	یک رشته
string	رشته
fibre	رشته
fibres	رشته
tatter	رشته رشته
branch	رشته
line	رشته
lines	رشته
series	رشته
yarn	رشته
yarns	رشته
fields	رشته
train	رشته
trained	رشته
field	رشته
trains	رشته
fielded	رشته
branches	رشته
branch	رشته [دانشی]
alphabetic string	رشته الفبائی
barbicel	رشته باریک پر
macaroni	رشته فرنگی
copper strand	رشته مسی
commentary	رشته یادداشت
guinea worm	کرم رشته
field	رشته [دانشی]
character string	رشته دخشهای
craftsman trade	رشته فنی
area	رشته [دانشی]
commentaries	رشته یادداشت
empty string	رشته خالی
character string	رشته کاراکتری
bit string	رشته بیتی
bit string	رشته ذرهای
bit stream	رشته ذره یی
division	رشته [دانشی]
train of thought	رشته افکار
hair worm	کرم رشته
incandescent filament	رشته ملتهب
strobilation	تشکیل رشته
string variable	متغیر رشته
lighting filament	رشته ملتهب
string manipulation	دستکاری رشته
main sequence	رشته اصلی
noodle	رشته فرنگی
null string	رشته پوچ
null string	رشته تهی
optical fiber	رشته اپتیکی
spinnerete	رشته ساز
search string	رشته جستجو
spinneret	رشته ساز
sequence of events	رشته حوادث
stup string	رشته تنظیم
ghat	رشته سلسله
string handling	بکارگیری رشته
string length	طول رشته
pasta	رشته فرنگی
filament resistor	مقاومت رشته
the province of science	رشته علمی
the province of science	رشته علوم
symbolic string	رشته علائم
filiform	رشته مانند
finespun	نازک رشته
finite series	رشته کراندار
symbol stringe	رشته نمادی
solid wire	سیم تک رشته
quartermasters	سر رشته دار
fibres	رشته علفی
ranks	قطار رشته
trains	رشته سلسله
trained	یک رشته موج
trained	رشته سلسله
train	یک رشته موج
train	رشته سلسله
branches	رشته ساقه
branches	شعبه رشته
branch	رشته ساقه
branch	شعبه رشته
ridge	رشته تپه
ridges	رشته تپه
computing	رشته کامپیوتر
specialities	رشته اختصاصی
speciality	رشته اختصاصی
ranked	قطار رشته
trains	یک رشته موج
heater	رشته گرمساز
sequences	رشته ترتیب
sequence	رشته ترتیب
tracts	رد بپا رشته
tract	رد بپا رشته
specialty	رشته اختصاصی
system	سلسله رشته
systems	سلسله رشته
systems	رشته دستگاه
range	رشته کوه
ranged	رشته کوه
ranges	رشته کوه
vermicelli	رشته فرنگی
discipline	رشته علمی
disciplines	رشته علمی
disciplining	رشته علمی
system	رشته دستگاه
quartermaster	سر رشته دار
hot-wire	رشته حرارتی
hot-wired	رشته حرارتی
hot-wires	رشته حرارتی
hot-wiring	رشته حرارتی
majoring	رشته اصلی
majored	رشته اصلی
major	رشته اصلی
yarns	رشته طناب
yarn	رشته طناب
lines	رشته بند
line	رشته بند
string	رشته کردن
string	رشته خالی
hot wire	رشته حرارتی
spaghetti	رشته فرنگی
fibre	رشته علفی
rank	قطار رشته
nerve	رشته عصبی
nerves	رشته عصبی
heaters	رشته گرمساز
campaigns	یک رشته عملیات جنگی
string	برچسب مشخصات یک رشته
string processing languages	زبانهای پردازش رشته
string	اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
flight	یک رشته پلکان سلسله
mycelium	رشته رشدکننده قارچ
metal filament	[رشته مارپیچ فلزی]
main sequence stars	ستارگان رشته اصلی
arcade	رشته طاق یاطاقها
ligature	شریان بندی رشته
ligation	رشته یاوسیله بستن
laid up in bed	پیشه ویژه رشته
continuum	رشته مسلسل تسلسل
heater voltage	ولتاژ رشته گرمساز
campaigning	یک رشته عملیات جنگی
heater current	جریان رشته گرمساز
campaigned	یک رشته عملیات جنگی
suite	رشته مسلسل اپارتمان

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com