English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
regard رعایت توجه
regarded رعایت توجه
regards رعایت توجه
Other Matches
screamer اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
draw attention توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
favourites طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favorites طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
questionof interest پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
favourite طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
consideration رعایت
observingly با رعایت
observancy رعایت
considerations رعایت
respect رعایت
formally با رعایت
ovservation رعایت
respects رعایت
observance رعایت
observe silence رعایت سکوت
heed ملاحظه رعایت
disrespect عدم رعایت
non observance of ..... عدم رعایت .....
heeded ملاحظه رعایت
observes رعایت کردن
observe رعایت کردن
observing رعایت کردن
regardful رعایت کننده
legality رعایت قانون
observed رعایت کردن
regard for others رعایت دیگران
non compliance عدم رعایت
nonconformity عدم رعایت
to go through رعایت کردن
to pass by any thing رعایت نکردن
esteem رعایت ارزش
heeds ملاحظه رعایت
inobservance عدم رعایت
heeding ملاحظه رعایت
ceremoniousness رعایت تعارف
keep to رعایت کردن
regard رعایت راجع بودن به
economises رعایت اقتصاد کردن
economised رعایت اقتصاد کردن
observantly از روی ملاحظه و رعایت
regards رعایت راجع بودن به
formalism رعایت ائین و اداب
to go to رعایت کردن گذشتن از
fashionableness رعایت سبک پسندیده
formality رعایت اداب ورسوم
economization رعایت اصول اقتصادی
respectfulness رعایت احترام وادب
circuit discipline رعایت انضباط مدار
economising رعایت اقتصاد کردن
economize رعایت اقتصاد کردن
regarded رعایت راجع بودن به
Please behave yourself . Please be courteous. ادب را رعایت کنید
breach of propriety عدم رعایت اداب
observe silence سکوت را رعایت کنید
inobservance of a law عدم رعایت قانون
multitudinism رعایت حال توده
for short برای رعایت اختصار
economizes رعایت اقتصاد کردن
economized رعایت اقتصاد کردن
in deference to بملاحظه برای رعایت
gradualism رعایت اصول تدریج
to stand چیزیرادقیقا رعایت کردن
quite the thing رعایت کننده سبک روز
Protocol must be observed. تشریفات باید رعایت شود
welfare رعایت کردن خدمات اجتماعی
bluntness عدم رعایت نزاکت یاتعارف
moralism رعایت اصول اخلاق بطورطبیعی
roughly speaking تقریبا بدون رعایت دقت
unconventionality عدم رعایت اداب و رسوم
indelicately بدون رعایت نزاکت یا فرافت
indecorum عدم رعایت ایین معاشرت
without regard for decency بدون رعایت نزاکت یاادب
disregards اعتنا نکردن عدم رعایت
bureaucrasy رعایت تشریفات اداری بحدافراط
electronic security رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
bureaucracies رعایت تشریفات اداری بحدافراط
bureaucracy رعایت تشریفات اداری بحدافراط
hardshell سخت در رعایت ایین دینی
red tapism رعایت تشریفات اداری به حدافراط
disregarded اعتنا نکردن عدم رعایت
disregarding اعتنا نکردن عدم رعایت
disregard اعتنا نکردن عدم رعایت
ritualistic مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
to play the game رعایت قانون راکردن باشرافت رفتارکردن
bureaucrat فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
expressionist هنرپیشهای که درکارش رعایت حالت رامیکند
ceremonialism اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
expressionism هنرپیشهای که درکارش رعایت حالت رامیکند
prettyism اصول رعایت قشنگی درهنرهاو ادبیات
bureaucrats فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
internationalism عقیده بحفظ و رعایت مصالح عمومی ملل
red tapery رعایت تشریفات رسمی واداری بحد افراط
to respect oneself رعایت شرافت نفس نمودن خودراباشرف ومحترم نگاهداشتن
multitudinist کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
ceremonialist کسیکه پای بند رعایت ایین وتشریفات است
pact قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند
pacts قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند
p sexual relations امیزش جنسی بطورهرج مرج وبدون رعایت ائین عروسی
injunction دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
injunctions دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
military testament وصیتنامه فرد نظامی در جبهه جنگ که مشمول قواعد وصیتنامههای عادی نمیباشد و بدون رعایت تشریفات قانونی معتبراست
bureaucreacy رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
syntactic error خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
interfaces تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
interface تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
formulism رعایت کامل فرمول یا قاعده فرمول دوستی
listlessly بی توجه
mindfulness توجه
inattentive بی توجه
heeded توجه
attendance توجه
heed توجه
tendance توجه
heeding توجه
heeds توجه
listless بی توجه
mindfully با توجه
unresponsive بی توجه
noting توجه
oblivious بی توجه
notes توجه
keep توجه
note توجه
keeps توجه
attentiveness توجه
heedfully با توجه
attentions توجه
heedfulness توجه
regard توجه
regarded توجه
regards توجه
care توجه
cared توجه
cares توجه
advertency توجه
attention توجه
assiduity توجه
remark توجه
remarked توجه
remarking توجه
remarks توجه
advertence توجه
attention to orders توجه
attendances توجه
unconsidered بی توجه
turn to توجه
NB توجه!
adverence توجه
re با توجه به
re- با توجه به
communication مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
unwitting بی توجه بی هوش
cautions توجه کنید
observingly از روی توجه
welfare توجه کردن
notice توجه اطلاع
noticed توجه اطلاع
notices توجه اطلاع
cautions اخطار توجه
span of attention فراخنای توجه
wistfully با دقت و توجه
eye catcher چیزجالب توجه
notwithstanding بدون توجه
inattention عدم توجه
inattention فقدان توجه
auspice حسن توجه
devil may care بی توجه به مقام
considerations توجه مراعات
attention to orders توجه کنید
noticing توجه اطلاع
introversion توجه بدرون
consideration توجه مراعات
intentness سرگرمی توجه
yummy جالب توجه
liberal جالب توجه
liberals جالب توجه
detraction کاهش توجه
tents توجه کردن
hypoprosexia فقدان توجه
tent توجه کردن
nota bene قابل توجه
considerations توجه تامل
figure on توجه کردن
field of attention میدان توجه
attention span فراخنای توجه
favor توجه مرحمت
attention seeking توجه طلب
nota bene توجه شود
attention getting توجه طلب
attention deficit کاستی توجه
look after توجه داشتن به
consideration توجه تامل
at nurse در توجه دایه
hypoprosessis فقدان توجه
cautioning اخطار توجه
to drive at توجه داشتن به
strikingly قابل توجه
striking قابل توجه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com