Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (10 milliseconds)
English
Persian
journalist
روزنامه نگار
journalists
روزنامه نگار
publicist
روزنامه نگار
publicists
روزنامه نگار
newspaperman
روزنامه نگار
newspapermen
روزنامه نگار
Search result with all words
diarist
روزنامه نگار وقایع نگار
diarists
روزنامه نگار وقایع نگار
Other Matches
staffer
مخبر روزنامه سردبیر روزنامه
staffers
مخبر روزنامه سردبیر روزنامه
graphs
نگار
hygrograph
نم نگار
graph
نگار
spirograph
دم نگار
pneumograph
دم نگار
images
نگار
image
نگار
monograph
تک نگار
monographs
تک نگار
papering
روزنامه
papers
روزنامه
journal
روزنامه
the daily paper
روزنامه
journals
روزنامه
newspaper
روزنامه
papered
روزنامه
paper
روزنامه
newspapers
روزنامه
myograph
عضله نگار
monotint
نگار یک رنگی
historify
وقایع نگار
kymograph
جنبش نگار
iconography
پیکر نگار
myocardiograph
قلب نگار
lithographer
سنگ نگار
idiographic
اندیشه نگار
heliograph
افتاب نگار
fontographer
فونت نگار
climatograph
اقلیم نگار
climograph
اقلیم نگار
climogram
اقلیم نگار
climate diagram
اقلیم نگار
climagraph
اقلیم نگار
climagram
اقلیم نگار
cinematograph
حرکت نگار
chronometer
گاه نگار
coronagraph
اکلیل نگار
coronagraph
خرمن نگار
film recorder
فیلم نگار
discharge recorder
تخلیه نگار
cumulative recorder
تراکم نگار
dictograph
بیان نگار
data recorder
داده نگار
course recorder
راه نگار
coronagraph
تاج نگار
chronometer
وقت نگار
mythographer
افسانه نگار
ondograph
موج نگار
sphygmograph
نبض نگار
tachometer
سرعت نگار
tambour
تنفس نگار
tambour
بنض نگار
topographer
مکان نگار
tremograph
رعشه نگار
type writer
حرف نگار
vibrograph
نوسان نگار
water level recorder
تراز نگار اب
spectrograph
بیناب نگار
oscillograph
نوسان نگار
oscilloscope
نوسان نگار
petrographer
سنگ نگار
pinacotheca
نگار خانه
plethysmograph
گنج نگار
portraitist
پیکر نگار
portrayer
پیکر نگار
prefacer
دیباچه نگار
rainfall recorder
باران نگار
seismographer
زلزله نگار
self cecording
خود نگار
spectrogaph
طیف نگار
spectrograph
طیف نگار
motifs
نقش و نگار
seismographs
لزره نگار
telegraphs
دور نگار
seismographs
لزله نگار
seismographs
زلزله نگار
seismographs
لرزه نگار
telegraphing
دور نگار
telegraphed
دور نگار
telegraph
دور نگار
biographer
زندگینامه نگار
biographers
زندگینامه نگار
motif
نقش و نگار
annalist
وقایع نگار
seismograph
لرزه نگار
anthologist
جنگ نگار
chronograph
زمان نگار
chromatographic
رنگ نگار
cathode ray oscillograph
موج نگار
logger
واقعه نگار
loggers
واقعه نگار
seismograph
لزله نگار
cardiograph
قلب نگار
autobiographer
خودزیستنامه نگار
designs
نقش نگار
seismograph
لزره نگار
seismograph
زلزله نگار
design
نقش نگار
autoscope
خودکاری نگار
automatograph
خودکاری نگار
photokymograph
جنبش نگار نوری
palmograph
خستگی نگار دستی
myograph
واکنش نگار ماهیچه
sportswriter
وقایع نگار ورزشی
raydit
رادار اقیانوس نگار
sound spectrograph
طیف نگار صوتی
spectro heliograph
خور طیف نگار
spirograph
دستگاه تنفس نگار
magnetic spectrograph
طیف نگار مغناطیسی
automatic water level recorder
تراز اب نگار خودکار
mass spectrograph
طیف نگار جرمی
cataloger
ثبات فهرست نگار
cataloguer
ثبات فهرست نگار
journalism
روزنامه نگاری
newsmen
روزنامه فروش
journals
دفتر روزنامه
sportswriter
خبرنگارورزشی روزنامه
newsman
روزنامه فروش
book of account
دفتر روزنامه
editor
سردبیر روزنامه
gazetteer
روزنامه نویس
day book
دفتر روزنامه
daily news paper
روزنامه یومیه
daybook
دفتر روزنامه
paper boy
روزنامه فروش
paper boy
روزنامه رسان
paper boys
روزنامه فروش
paper boys
روزنامه رسان
columns
ستون روزنامه
local paper
روزنامه محلی
news vendor
روزنامه فروش
newspaperman
روزنامه فروش
news agent
روزنامه فروش
dailies
روزنامه یومیه
daily
روزنامه یومیه
journal
دفتر روزنامه
logbook
روزنامه دریاپیمایی
newspaper columns
ستونهای روزنامه
newsstand
روزنامه فروشی
column
ستون روزنامه
cutting
برش روزنامه
official jurnal
روزنامه رسمی
official gazette
روزنامه رسمی
newsprint
طبع روزنامه
shoran
شورن رادار اب نگار بردکوتاه
editoress
مدیره روزنامه یامجله
unit journal
دفتر روزنامه یکان
trade journal
روزنامه یا مجله بازرگانی
a newspaper's political affiliation
وابستگی سیاسی روزنامه ها
journalistic
وابسته به روزنامه و روزنامهنگاری
name plates
نام و آرم روزنامه
commonly read paper
روزنامه کثیر الانتشار
journal
دفتر روزنامه یکان
news stand
جایگاه فروش روزنامه
news-stands
جایگاه فروش روزنامه
journals
دفتر روزنامه یکان
newspaper
روزنامه نگاری کردن
headliner
نویسنده سرمقاله روزنامه
semi monthly
روزنامه یامجله دوهفتگی
newspapers
روزنامه نگاری کردن
news room
اطاق روزنامه خوانی
newspapermen
صاحب وگرداننده روزنامه
purchase journal
دفتر روزنامه خرید
news-stand
جایگاه فروش روزنامه
gazette
مجله رسمی روزنامه
sales d.
دفتر فروش روزنامه
newsprint
ماشین چاپ روزنامه
newspaperman
صاحب وگرداننده روزنامه
newsboy
پسر روزنامه فروش
newsstand
دکه روزنامه فروشی
head line
عنوان سرصفحه روزنامه
intelligence journal
دفتر روزنامه اطلاعات
back issue
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
back copy
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
tabloid
روزنامه نیم قطع و مصور
newsstand
دکه یا کیوسک روزنامه فروشی
he writes for the papers
برای روزنامه هامقاله مینویسد
city article
گزارش مختصرمالی یاتجاری در روزنامه
editorial board
هئیت مدیره یا کارکنان روزنامه
tabloids
روزنامه نیم قطع و مصور
feuilleton
پاورقی قسمت پایین روزنامه
phonographic
صدا نگار دستگاه ضبط صوت گرامافون
phonographs
صدا نگار دستگاه ضبط صوت گرامافون
electrocardiograph
دستگاه برقی ضربان نگارقلب تپش نگار
seismogram
منحنیهای ترسیم شده بوسلیه زلزله نگار
phonograph
صدا نگار دستگاه ضبط صوت گرامافون
offprint
مقاله نقل شده از روزنامه یامجله
scraps
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
press campaingn or stunt
مبارزه سیاسی بوسیله مقاله نویسی در روزنامه ها
scrap
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrapped
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrapping
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
there is a rush for the papers
مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
shirt-tail
اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tails
اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
tear sheet
قطعه یا مقاله پاره شده ازمجله یا روزنامه
an open letter
نامهای که بوسیله روزنامه به کسی عنوان شود
balaam
موادکوتاه برای پرکردن جاهای خالی در روزنامه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com