Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
phosphorescence	روشنایی شب تابی
Other Matches
iceblink	روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
it is insensitive to light	روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
impatience	بی تابی
phosphorism	شب تابی
bioluminescence	شب تابی
magniloquence	پر اب و تابی
luminescence	شب تابی
twisting	چندلا تابی
bioluminescence	زیست تابی
chrominance	رنگ تابی
luminescence	روشن تابی
doubling	دولا تابی
fox fire	شب تابی چوب ها
chrominance signal	پیام رنگ تابی
restlessly	از روی بی تابی یا بیقراری
She is extremly restive.	خیلی بی تابی می کند
carrier chrominance signal	پیام رنگ تابی
carrier color signal	پیام رنگ تابی
The baby is restless.	نوزاد بی تابی می کند
schiller	زرق وبرق یا شب تابی
spinning frame	چهارچوب یا دستگاه نخ تابی
chrominance channel	کانال رنگ تابی
chrominance amplifier	فزون ساز رنگ تابی
phew	برای نشان دادن بی تابی
sea fire	شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
single yarn	نخ یک لا [این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
coordinated illumination	روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
illuminations	روشنایی
luminouity	روشنایی
electric lighting	روشنایی
illumination	روشنایی
luminance	روشنایی
luminosity	روشنایی
peep	روشنایی کم
peeped	روشنایی کم
peeps	روشنایی کم
lightness	روشنایی
clearness	روشنایی
night light	روشنایی شب
lighting	روشنایی
lightest	روشنایی
lighted	روشنایی
light	روشنایی
rushlight	روشنایی کم
peeping	روشنایی کم
light adaptation	انطباق با روشنایی
light brightness control	کنترل روشنایی
lighting control	کنترل روشنایی
light conditions	نسبتهای روشنایی
light control	کنترل روشنایی
light fluctuation	نوسان روشنایی
light gap	فاصله روشنایی
light meter	روشنایی سنج
sustained illumination	روشنایی پایدار
light point	منبع روشنایی
lighting battery	باتری روشنایی
lighting effect	اثر روشنایی
sustained illumination	روشنایی مداوم
lambert	واحد روشنایی
illuminating engineering	تکنیک روشنایی
illuminating fixture	لوازم روشنایی
illuminating gas	گاز روشنایی
illuminating system	سیستم روشنایی
illumination change	تعویض روشنایی
illumination method	روش روشنایی
illumination method	سبک روشنایی
lighting engineering	مهندسی روشنایی
illuminator	دستگاه روشنایی
illuminator	وسیله روشنایی
image brightness	روشنایی تصویر
incandescent lamp	لامپ روشنایی
indirect lighting	روشنایی غیرمستقیم
intensity level	سطح روشنایی
intensity of illumination	شدت روشنایی
illuminating engineering	مهندسی روشنایی
street lighting	روشنایی خیابان
lighting unit	واحد روشنایی
photology	دانش روشنایی
phot	واحد روشنایی
ligting conditions	نسبتهای روشنایی
lux meter	روشنایی سنج
luminous power	قوه روشنایی
luminance channel	کانال روشنایی
luminance decay	کم شدن روشنایی
luminous efficiency	ضریب روشنایی
luminous flux	شاره روشنایی
luminous flux	شار روشنایی
photometer	روشنایی سنج
lighting transformer	مبدل روشنایی
search light illumination	روشنایی با نورافکن
lighting engineering	تکنیک روشنایی
room lighting	روشنایی اطاق
luminous intensity	شدت روشنایی
lighting feeder	تهیه روشنایی
lighting line	سیم روشنایی
luminous efficiency	راندمان روشنایی
lighting mains	خط روشنایی اصلی
lighting outlet	خروجی روشنایی
lighting plant	تاسیسات روشنایی
lighting scheme	ترتیب روشنایی
lighting set	دستگاه روشنایی
lighting source	منبع روشنایی
lighting switch	کلید روشنایی
luminous flux	فلوی روشنایی
illuminating device	تجهیزات روشنایی
glare	روشنایی زننده
illumination	شدت روشنایی
illuminations	شدت روشنایی
luminosity	بازده روشنایی
incandescence	روشنایی سیمابی
glimmering	روشنایی ضعیف
glimmerings	روشنایی ضعیف
artifical light	روشنایی مصنوعی
asterism	روشنایی و نور
brightness control	پیچ روشنایی
brightness signal	پیام روشنایی
ceiling light	روشنایی سقفی
constant luminance	روشنایی ثابت
looms	هاله روشنایی
looming	هاله روشنایی
loomed	هاله روشنایی
glared	روشنایی زننده
glares	روشنایی زننده
ray	روشنایی تشعشع
flash	روشنایی مختصر
flashed	روشنایی مختصر
flashes	روشنایی مختصر
optics	علم روشنایی
candlelight	روشنایی شمع
glimmer	روشنایی ضعیف
glimmered	روشنایی ضعیف
glimmers	روشنایی ضعیف
loom	هاله روشنایی
continuous illumination	روشنایی مداوم
country life	زندگی روشنایی
gaslight	روشنایی گاز
electric light	روشنایی برقی
illuminating beam	پرتو روشنایی
illumniation aperture	روزنه روشنایی
emergency lighting	روشنایی اضطراری
fluorescent light	روشنایی فلورسنت
illuminating aperture	روزنه روشنایی
full beam spread	باندکامل روشنایی
illuminance	شدت روشنایی
earth light	روشنایی خاکستری
direct lighting	روشنایی مستقیم
earth shine	روشنایی خاکستری
decorative ligthing	روشنایی تزیینی
zodiacal light	روشنایی صبح کاذب
illumination plan	طرح روشنایی منطقه
to i. light from anything	گذر کردن روشنایی
neon	شبیه روشنایی نئون
front lighting	روشنایی جلو ساختمان
sensitive to light	حساس نسبت به روشنایی
g y signal	پیام روشنایی جی ایگرگ
r y signal	پیام روشنایی ار ایگرگ
train lighting battery	باتری روشنایی ترن
photomrtry	سنجش شدت روشنایی
lighting	سیستم روشنایی ماشین
photothermic	مربوط به گرماو روشنایی
gas light	نور یا روشنایی گازی
lighting cable	کابل نور روشنایی
lucifugous	گریزان از روشنایی روز
lighting point	محل یا نقطه روشنایی
lambent	دارای روشنایی ملایم
illumination photometer	شدت روشنایی سنج
it is pervious to light	روشنایی ازان می گذرد
at first light	در اولین روشنایی روز
lighting equipments	الات و ادوات روشنایی
gas lights	نور یا روشنایی گازی
b y signal b y	پیام روشنایی ب- ایگرگ
over expose	زیاد روشنایی دادن
lighting hours	زمان روشنایی یا سوختن
paraselene	روشنایی اطراف هاله ماه
photothropism	جنبش در تحت تاثیر روشنایی
photodynamics	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
will o the wisp	روشنایی مردابی فانوس شیطان
photodynamic	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
will o the wisp	روشنایی کاذب درباغ سبز
light is necessary to life	روشنایی لازمه زندگی است
continuous illumination	روشنایی پایدار منطقه رزم
illumination	روشن کردن منطقه روشنایی
photogenic	ایجاد شده در اثرنور و روشنایی
ligting conditions	شرایط روشنایی نسبتهای نور
intensity amplifier	تقویت کننده شدت روشنایی
friars lantern	روشنایی شبانه بر روی باطلاق
lambency	ملایمت در گفتگو روشنایی ملایم
photorealistic	که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
illuminations	روشن کردن منطقه روشنایی
phototherapy	معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
nits	واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
nit	واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
icebink	روشنایی که دراثرانعکاس نور یخ درافق پیدامیشود
light is necessary to life	روشنایی برای زندگی لازم است
phot	واحد شدت روشنایی در سیستم غیرمتریک
lumen	واحد فلوی روشنایی درسیستم متریک
electroluminescent	قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
flares	روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
sidelights	اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
sheet lighning	برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com