Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
indirect lighting	روشنایی غیرمستقیم
Other Matches
it is insensitive to light	روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
iceblink	روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
indirect	غیرمستقیم
out of straight	غیرمستقیم
elenctic	غیرمستقیم
circuitous	غیرمستقیم
roundabout	غیرمستقیم
circuity	غیرمستقیم
roundabouts	غیرمستقیم
backstairs	غیرمستقیم
indirect taxation	مالیات غیرمستقیم
mediately	بطور غیرمستقیم
indirect suggestion	تلقین غیرمستقیم
indirect wave	موج غیرمستقیم
insinuation	دخول غیرمستقیم
at second hand	بطور غیرمستقیم
transitive	رابطه غیرمستقیم
consequential damages	خسارت غیرمستقیم
indirect materials	مواد غیرمستقیم
indirectly	بطور غیرمستقیم
excise duties	مالیات غیرمستقیم
mitosis	تسقیم غیرمستقیم
indirect knowledge	معرفت غیرمستقیم
indirect labour	کار غیرمستقیم
spot pass	پاس غیرمستقیم
indirect laying	اتش غیرمستقیم
indirect expenses	مخارج غیرمستقیم
indirect loading	بارگذاری غیرمستقیم
indirect measurement	سنجش غیرمستقیم
indirect operation	عملکرد غیرمستقیم
on costs	هزینههای غیرمستقیم
indirect proof	برهان غیرمستقیم
indirect question	پرسش غیرمستقیم
indirect cost	هزینه غیرمستقیم
oblique question	پرسش غیرمستقیم
indirect control	کنترل غیرمستقیم
indirect induction heating	گرمایش القایی غیرمستقیم
indirect addressing	نشان دهی غیرمستقیم
indirect free kick	ضربه ازاد غیرمستقیم
sinuous	غیرمستقیم گمراه کننده
indirect resistance furnace	کوره مقاومتی غیرمستقیم
direct lighting	روشن سازی غیرمستقیم
indirect release	قطع کننده غیرمستقیم
indirect quotable	نقل قول غیرمستقیم
indirect transition	عبور یا انتقال غیرمستقیم
indirect control system	سیستم کنترل غیرمستقیم
indirect light distribution	پخش نور غیرمستقیم
indirect labour	هزینه دستمزد غیرمستقیم
image arc furnace	کوره قوس نوری غیرمستقیم
karyokinesis	تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
bricole	ضربه غیرمستقیم توپ یا گوی
predicatively	بطور غیرمستقیم در خبر جمله
to over hear any one	سخنان کسی را بطور غیرمستقیم یا بدون میل اوشنیدن
coordinated illumination	روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
luminance	روشنایی
lightness	روشنایی
lightest	روشنایی
rushlight	روشنایی کم
lighted	روشنایی
luminouity	روشنایی
light	روشنایی
peep	روشنایی کم
night light	روشنایی شب
electric lighting	روشنایی
lighting	روشنایی
peeps	روشنایی کم
peeping	روشنایی کم
illumination	روشنایی
peeped	روشنایی کم
illuminations	روشنایی
clearness	روشنایی
luminosity	روشنایی
luminous intensity	شدت روشنایی
intensity level	سطح روشنایی
luminous power	قوه روشنایی
lux meter	روشنایی سنج
luminance channel	کانال روشنایی
photology	دانش روشنایی
image brightness	روشنایی تصویر
incandescent lamp	لامپ روشنایی
emergency lighting	روشنایی اضطراری
sustained illumination	روشنایی پایدار
sustained illumination	روشنایی مداوم
street lighting	روشنایی خیابان
search light illumination	روشنایی با نورافکن
room lighting	روشنایی اطاق
photometer	روشنایی سنج
phot	واحد روشنایی
intensity of illumination	شدت روشنایی
lighting effect	اثر روشنایی
lighting engineering	تکنیک روشنایی
lighting engineering	مهندسی روشنایی
lighting feeder	تهیه روشنایی
lighting line	سیم روشنایی
luminance decay	کم شدن روشنایی
lighting mains	خط روشنایی اصلی
lighting outlet	خروجی روشنایی
lighting plant	تاسیسات روشنایی
lighting scheme	ترتیب روشنایی
lighting set	دستگاه روشنایی
lighting source	منبع روشنایی
lighting switch	کلید روشنایی
lighting transformer	مبدل روشنایی
lighting unit	واحد روشنایی
luminous efficiency	ضریب روشنایی
luminous efficiency	راندمان روشنایی
lighting battery	باتری روشنایی
luminous flux	فلوی روشنایی
lambert	واحد روشنایی
light adaptation	انطباق با روشنایی
light brightness control	کنترل روشنایی
lighting control	کنترل روشنایی
light conditions	نسبتهای روشنایی
light control	کنترل روشنایی
light fluctuation	نوسان روشنایی
light gap	فاصله روشنایی
luminous flux	شار روشنایی
luminous flux	شاره روشنایی
light meter	روشنایی سنج
light point	منبع روشنایی
ligting conditions	نسبتهای روشنایی
optics	علم روشنایی
glimmerings	روشنایی ضعیف
asterism	روشنایی و نور
brightness control	پیچ روشنایی
brightness signal	پیام روشنایی
ceiling light	روشنایی سقفی
ray	روشنایی تشعشع
artifical light	روشنایی مصنوعی
constant luminance	روشنایی ثابت
continuous illumination	روشنایی مداوم
glares	روشنایی زننده
glared	روشنایی زننده
country life	زندگی روشنایی
glare	روشنایی زننده
decorative ligthing	روشنایی تزیینی
direct lighting	روشنایی مستقیم
glimmering	روشنایی ضعیف
incandescence	روشنایی سیمابی
candlelight	روشنایی شمع
flashes	روشنایی مختصر
glimmer	روشنایی ضعیف
glimmered	روشنایی ضعیف
glimmers	روشنایی ضعیف
loom	هاله روشنایی
loomed	هاله روشنایی
looming	هاله روشنایی
looms	هاله روشنایی
flashed	روشنایی مختصر
flash	روشنایی مختصر
illumination	شدت روشنایی
phosphorescence	روشنایی شب تابی
illuminations	شدت روشنایی
luminosity	بازده روشنایی
earth light	روشنایی خاکستری
illuminator	وسیله روشنایی
illuminating gas	گاز روشنایی
illuminating fixture	لوازم روشنایی
gaslight	روشنایی گاز
illuminating engineering	تکنیک روشنایی
illuminating engineering	مهندسی روشنایی
illuminating device	تجهیزات روشنایی
illuminating beam	پرتو روشنایی
illumniation aperture	روزنه روشنایی
illuminance	شدت روشنایی
full beam spread	باندکامل روشنایی
illuminating system	سیستم روشنایی
illumination change	تعویض روشنایی
illuminator	دستگاه روشنایی
earth shine	روشنایی خاکستری
electric light	روشنایی برقی
illuminating aperture	روزنه روشنایی
illumination method	سبک روشنایی
illumination method	روش روشنایی
fluorescent light	روشنایی فلورسنت
gas lights	نور یا روشنایی گازی
neon	شبیه روشنایی نئون
lighting	سیستم روشنایی ماشین
gas light	نور یا روشنایی گازی
photothermic	مربوط به گرماو روشنایی
illumination plan	طرح روشنایی منطقه
lucifugous	گریزان از روشنایی روز
lighting equipments	الات و ادوات روشنایی
over expose	زیاد روشنایی دادن
lighting point	محل یا نقطه روشنایی
it is pervious to light	روشنایی ازان می گذرد
sensitive to light	حساس نسبت به روشنایی
to i. light from anything	گذر کردن روشنایی
train lighting battery	باتری روشنایی ترن
illumination photometer	شدت روشنایی سنج
zodiacal light	روشنایی صبح کاذب
front lighting	روشنایی جلو ساختمان
g y signal	پیام روشنایی جی ایگرگ
lambent	دارای روشنایی ملایم
lighting cable	کابل نور روشنایی
photomrtry	سنجش شدت روشنایی
b y signal b y	پیام روشنایی ب- ایگرگ
lighting hours	زمان روشنایی یا سوختن
at first light	در اولین روشنایی روز
r y signal	پیام روشنایی ار ایگرگ

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com