English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
ideologies روش فکری فرد یا طبقه خاص
ideology روش فکری فرد یا طبقه خاص
Other Matches
entresol طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
intermediate آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower classes طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower class طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
stratify طبقه طبقه کردن
conceptual فکری
intellectual فکری
mental فکری
incogitancy بی فکری
excogitative فکری
reflectional فکری
notional فکری
inconsiderateness بی فکری
cerebral فکری
braininess فکری
intellectuals فکری
irreflection بی فکری
incogitance بی فکری
perspectives جنبه فکری
provincialism کوته فکری
reflective فکری بازتابی
indoctrination تلقین فکری
notion ادراک فکری
sentience زندگی فکری
visualization تجسم فکری
captivity گفتاری فکری
notions ادراک فکری
brain work کار فکری
mechanical غیر فکری
caprices تمایل فکری
obsession وسواس فکری
obsessive rumination نشخوار فکری
dyslogia گفتارپریشی فکری
narrow minddedness کوتع فکری
heartsease اسایش فکری
ideational shield سپر فکری
ideo motor فکری- حرکتی
enlightenment روشن فکری
fanaticism کوته فکری
ideological war جنگ فکری
intellectual capital سرمایه فکری
insularism کوته فکری
infantilism of thought کوته فکری
head work کار فکری
mental work کار فکری
perspicuity روش فکری
perspective جنبه فکری
obsessions وسواس فکری
provinciality کوته فکری
prudery کوته فکری
caprice تمایل فکری
psychopathy اختلالات فکری وروانی
brainstorm اشفتگی فکری موقتی
intellectualize بصورت فکری در اوردن
ideo motor act عمل فکری- حرکتی
he thought out a plan فکری بنظرش رسید
He is an inconderate person . آدم بی فکری است
thoughtless لاقید ناشی از بی فکری
equanimity تعادل فکری انصاف
brainstorms اشفتگی فکری موقتی
habiliment جامه استعداد فکری
that is a good idea خوب فکری است
absolute آزاد از قیود فکری
To dismiss something from ones thoughtl . فکری را از سر خود بیرون کردن
obsessive compulsive state حالت وسواس فکری- عملی
sympathizers طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathizer طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathisers طرفدار همفکر پشتیبان فکری
to be i. with an idea فکری در کسی تاثیر نمودن
She's quite a back number. <idiom> او [زن] آدم کهنه فکری است.
morons فرد فاقد رشد فکری
A penny for your thoughts . Whats exactly on your mind ? به چی؟ فکر می کنی ؟چرا در فکری ؟
moron فرد فاقد رشد فکری
pixilated دارای عدم تعادل فکری
(have a) bee in one's bonnet <idiom> فکری که مکررا به ذهن میآید
sympathetically ازروی همدردی یا هم فکری غمخوارانه
obsessive compupsive disorer روان رنجوری وسواسی فکری- عملی
mastermind دارای نبوغ فکری ابداع کردن
masterminded دارای نبوغ فکری ابداع کردن
He is most suitable for brain work . خیلی بدرد کارهای فکری می خورد
masterminding دارای نبوغ فکری ابداع کردن
radicalism اجتماعی موجود سا سیستم فکری افراطی
masterminds دارای نبوغ فکری ابداع کردن
idological parties احزاب دارای روش فکری خاص
tabula rasa مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
psychokinesis عملیات جنون امیز در اثراختلالات فکری وروانی
orthopsychiatry تداوی روحی اختلالات فکری وروحی اطفال
Mentally retarded children. کودکان عقب افتاده ( از لحاظ رشد فکری )
Marxism روش فکری کارل مارکس فیلسوف المانی
psychomotor ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
To work on someone کسی را پختن [از نظر فکری وذهنی آماده کردن]
churns بافعالیت فکری چیزی بوجود اوردن کره سازی
cult هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
churn بافعالیت فکری چیزی بوجود اوردن کره سازی
cults هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
radicalism روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
churned بافعالیت فکری چیزی بوجود اوردن کره سازی
aeolist انسانی غلط انداز که ادعای روشن فکری دارد
stalinism سیستم فکری مارکسیسم به نحوی که استالین ان را تعبیر و تفسیرکرده است
evolutionism روش فکری کسانی که در جمیع امورمعتقد به سیر تکاملی هستند
parochialism محدودیت فکری و دلبستگی به انجام کارهای محلی و ناحیهای محدود
feel out <idiom> صحبت یا انجام باشخص به صورتیکه متوجه بشوی که چه فکری میکند
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
outside agency شخصی که مجاز نیست درزمین گلف به بازیگر کمک فکری کند
trotskism سیستم فکری تروتسکی همکار لنین که به وسیله استالین از روسیه طرد شد
egalitaire روش فکری است که طرفدارمساوات ابناء بشر در جمیع شئون میباشد
prepossess تحت تاثیرعقیده یامسلکی قرار دادن قبلا تبعیض فکری داشتن
dialectic البته باتفاوتهایی که ناشی از روش فکری خاص هر یک بود به کار می بردند
poomse نتیجه حرکت فکری ارادی باتوجه به ایستادن سرعت شتاب و نیروی اولیه
escapism هر روش فکری که متضمن عزلت و گوشه گیری و فرار از فعالیتهای اجتماعی باشد
idealism روش فکری کسانی که معتقدندسیاست باید تابع ایده الهای انسانی باشد
ideology روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
rationalism سیستم فکری که عقل و استدلال عقلی را مقدم بر هر چیز جهت کشف حقیقت می داند
objectivism روش فکری که مبتنی بر اصالت حقایقی است که به وسیله درک حسی استنباط میشود
ideologies روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
ideologies بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
commitment board هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
erastianism سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
ideology بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
dogmatism دگماتیسم روش فکری که به موجب ان "دگمها" یا سنن و سوابق مسلمه باید بدون پرسش وکورکورانه مورد تبعیت قرارگیرند
internationalism روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
controvrsism روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
conservatism عقیده معتقدین به حفظ وضع موجود روش فکری احزاب " توری " درانگلستان که محتوای عقایدشان محافظه کارانه بوده است
plank قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
whiggism روش فکری منتسب به حزب "ویگ " که در واقع حزب لیبرال و ازادیخواه انگلستان بود
terrorism عقیده به لزوم ادمکشی و ایجاد وحشت دربین مردم و یا سیستم فکری یی که هر نوع عملی را برای رسیدن به اهداف سیاسی جایز می داند
horizon افق فکری بوسیله افق محدود کردن
horizons افق فکری بوسیله افق محدود کردن
mercantilism روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
individualism فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
category طبقه
of all sorts از هر طبقه
story طبقه
classes طبقه
laminate طبقه طبقه
grade طبقه
stages طبقه
stage طبقه
ranks طبقه
ranked طبقه
folium طبقه
first class طبقه یک
phase طبقه
phased طبقه
phases طبقه
rank طبقه
class طبقه
classed طبقه
grades طبقه
genre طبقه
ilk طبقه
castes طبقه
two storeyed دو طبقه
ranged طبقه
stories طبقه
ranges طبقه
storeys طبقه
bed طبقه
caste طبقه
storey طبقه
genres طبقه
general طبقه
generals طبقه
beds طبقه
lain طبقه
beds طبقه ته
bed طبقه ته
courses طبقه
coursed طبقه
course طبقه
classing طبقه
layers طبقه
floored طبقه
floor طبقه
single stage یک طبقه
range طبقه
grain طبقه
stratum طبقه
storey=story طبقه
story=storey طبقه
straticulate طبقه طبقه
stepless بی طبقه
strips طبقه
pigeonhole طبقه
layer طبقه
floors طبقه
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
class ii supplies اماد طبقه 2
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com