Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (6 milliseconds)
English
Persian
slide
ریل لغزنده سرسره
slides
ریل لغزنده سرسره
Search result with all words
race ring
رینگ لغزنده سرسره لغزنده طوقه دوار
Other Matches
glide bomb
بمب یا موشک لغزنده در هوا بمب لغزنده
ways
سرسره
docks
سرسره
chutes
سرسره
docked
سرسره
chute
سرسره
dock
سرسره
sliding board
سرسره
slipway
سرسره
slide
سرسره
slides
سرسره
races
سرسره ریل
raced
سرسره ریل
race
سرسره ریل
beaching gear
سرسره قایق
snowslide
سرسره برفی
discharge chute
سرسره تخلیه
slithery
لغزنده
slipover
لغزنده
lubricious
لغزنده
slipper
لغزنده
slippers
لغزنده
slippery
لغزنده
slide
[for children]
سورتمه
[سرسره ]
[در برف]
sleighs
سرسره عاید ودافع
slide
سرسره گهواره توپ
sleigh
سرسره عاید ودافع
slides
سرسره گهواره توپ
slideway
راه لغزنده
bottom slide
لغزنده زیرین
slip form
قالب لغزنده
pilot bearing
بلبرینگ لغزنده
cutter slide
لغزنده فرز
races
سینی لغزنده
races
طوقه لغزنده
races
ریل لغزنده
race
ریل لغزنده
slides
طوقه لغزنده
slide
طوقه لغزنده
slide
اسباب لغزنده
race
طوقه لغزنده
race
سینی لغزنده
raced
ریل لغزنده
raced
طوقه لغزنده
raced
سینی لغزنده
slides
اسباب لغزنده
arresting sheave span
محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
arresting sheave
ریل و سرسره مهار هواپیما
rattletrap
دارای صدای تق تق لغزنده
cross slide
کشوی لغزنده عرضی
slides
صفحه لغزنده چهارچوب
slide
صفحه لغزنده چهارچوب
fasted
سطح لغزنده یا سفت
fastest
سطح لغزنده یا سفت
fast
سطح لغزنده یا سفت
fasts
سطح لغزنده یا سفت
skated
سرسره بازی کردن کفش چرخدار
skates
سرسره بازی کردن کفش چرخدار
skate
سرسره بازی کردن کفش چرخدار
racers
ریل یا سرسره دوار برجک توپ
bearing
یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
racer
ریل یا سرسره دوار برجک توپ
The road was greasy.
جاده چرب بود ( لغزنده )
racers
رینگ لغزنده برجک توپ
racer
رینگ لغزنده برجک توپ
marbles
شن و خاک و سنگریزه لغزنده روی مسیر
marble
شن و خاک و سنگریزه لغزنده روی مسیر
chutes
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
chute
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
slides
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
cuban fork ball
پرتاب توپی که بامایعی اغشته و لغزنده شده
slide
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
bezel
حلقه لغزنده مخروطی شکل شیشه ساعت را در جای خودنگه میدارد
autotransformer
ترانسفورماتوری با یک سیم پیچ که بوسیله یک لغزنده کربنی تعدادی از دورهای سیم پیچ را بعنوان ثانویه جدامیکند
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com