Dictiornary-Farsi | زحمات اولیه کار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
spadework	زحمات اولیه کار


Other Matches

Thank you for your efforts.	با تشکر از زحمات شما.
with much pains	با رنج فراوان با زحمات بسیار
Ideal City	[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication	گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data	دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration	احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list	اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism	مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
fundamental	اولیه
initialing	اولیه
initialled	اولیه
dispersion	اولیه
initialed	اولیه
primary	اولیه
rudimentary	اولیه
primeval	اولیه
preliminary	اولیه
initial	اولیه
preliminaries	اولیه
initials	اولیه
primitive	اولیه
basic	اولیه
basics	اولیه
earliest	اولیه
elementary	اولیه
early	اولیه
initialling	اولیه
primal	اولیه
raw	اولیه
first generation	اولیه
base loading	بار اولیه
input unit	واحد اولیه
prereduction	کاهش اولیه
input translator	مترجم اولیه
input gap	فاصله اولیه
input time	زمان اولیه
input tape	نوار اولیه
input terminal	ترمینال اولیه
input transformer	ترانسفورماتور اولیه
preliminiary work	کار اولیه
input voltage	ولتاژ اولیه
stuff	ماده اولیه
base rates	ارزش اولیه
incunabula	مراحل اولیه
stuffed	ماده اولیه
base rate	ارزش اولیه
first aid	کمکهای اولیه
raw materials	مواد اولیه
pre load	بار اولیه
pre assembly	نصب اولیه
pre loading	بارگیری اولیه
Aborigine	ساکن اولیه
embryonic	نارس اولیه
primery voltage	ولتاژ اولیه
stuffs	ماده اولیه
initial mass	جرم اولیه
initialize	مقداردهی اولیه
first notions	تصورات اولیه
first cost	هزینه اولیه
first cause	علت اولیه
first aids	کمکهای اولیه
input admittance	ادمیتانس اولیه
input attenuation	میرائی اولیه
feed stock	مواد اولیه
initial velocity	سرعت اولیه
historical costs	هزینه اولیه
i.c.	حالت اولیه
initial level	سطح اولیه
initial cost	هزینه اولیه
initial condition	شرط اولیه
initial condition	شرایط اولیه
opening capital	سرمایه اولیه
initial capital	سرمایه اولیه
initial point	نقطه اولیه
initial acceleration	شتاب اولیه
initial reserves	ذخایر اولیه
initial strength	استحکام اولیه
initial value	مقدار اولیه
input attenuation	دمفونگ اولیه
elementary cell	پیل اولیه
breaking down train	راه اولیه
input noise	پارازیت اولیه
basic standard	استاندارد اولیه
input speed	سرعت اولیه
initial speed	سرعت اولیه
basic speed	سرعت اولیه
basic size	اندازه اولیه
basic requisition number	درخواست اولیه
input reactance	راکتانس اولیه
basic data	اطلاعات اولیه
input signal	سیگنال اولیه
basic branch	رسته اولیه
input information	اطلاعات اولیه
input function	تابع اولیه
input frequency	فرکانس اولیه
input capacitance	فرفیت اولیه
input capacitor	خازن اولیه
drawing key	طرح اولیه
input circuit	مدار اولیه
input coordinate	مختصات اولیه
input coupling	تزویج اولیه
input current	جریان اولیه
cogging train	مسیر اولیه
input data	دادههای اولیه
input diode	دیود اولیه
input drift	رانش اولیه
input electrode	الکترود اولیه
input stage	طبقه اولیه
priority processing	پردازش اولیه
archetypes	نمونه اولیه
archetype	نمونه اولیه
roughed slab	برامن اولیه
rudiment	اولیه ابتدایی
prototypes	نمونه اولیه
prototype	نمونه اولیه
raw statistics	امارهای اولیه
raw products	محصولات اولیه
raw data	دادههای اولیه
stocked	ماده اولیه
stocked	ذخیره اولیه
stock	ماده اولیه
stock	ذخیره اولیه
blueprints	طرح اولیه
blueprint	طرح اولیه
proto galaxy	کهکشان اولیه
proto planets	سیارههای اولیه
radix	سرچشمه اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work .	ما یه اولیه از من کار از تو
scheme	طرح اولیه
layout	طرح اولیه
primed	نخستین اولیه
prime	نخستین اولیه
originals	نسخه اولیه
original	نسخه اولیه
layouts	طرح اولیه
integral	تابع اولیه
velocities	سرعت اولیه
basic agreement	توافق اولیه
frame agreement	توافق اولیه
master agreement	توافق اولیه
skeleton agreement	توافق اولیه
outline agreement	توافق اولیه
parent	یکان اولیه
velocity	سرعت اولیه
primary inputs	نهادههای اولیه
primary inputs	دادههای اولیه
primes	نخستین اولیه
primary products	محصولات اولیه
primary standard	استاندارد اولیه
input	سیگنال اولیه
primary storage	انباره اولیه
primary storage	حافظه اولیه
primary structure	ساختمان اولیه
primary industries	صنایع اولیه
primary emission	صدور اولیه
primary body	جسم اولیه
primary center	مرکز اولیه
inputted	سیگنال اولیه
inputted	توان اولیه
input	توان اولیه
primitive	انسان اولیه
primary cognizance	شناختهای اولیه
primary electron	الکترون اولیه
primary track	شیار اولیه
prime cost	ارزش اولیه
primery current	جریان اولیه
primery obligation	تعهدات اولیه
primery coil	پیچک اولیه
primery terminal	ترمینال اولیه
primery citcuit	مدار اولیه
primitive element	عنصر اولیه
primery battery	باطری اولیه
self aid	کمکهای اولیه
prime costs	هزینههای اولیه
primogenitors	اجداد اولیه
primeral borth	ابگوشت اولیه
prodrome	علائم اولیه مرض
input amplifier	تقویت کننده اولیه
primery coil	سیم پیچ اولیه
initialization	فرآیند مقداردهی اولیه
prim ry truths	حقایق اولیه یانخستین
input pair of terminals	زوج ترمینالهای اولیه
input resistance	مقاومت موثر اولیه
input reactance	مقاومت کور اولیه
input bias current	جریان ارام اولیه
self aid	اجرای کمکهای اولیه
input spectrum	بیناب یا طیف اولیه
chemical feedstock	مواد اولیه شیمیایی
energy feedstock	مواد اولیه انرژی
block-plan	نقشه اولیه ساختمان
raw material stock	موجودی مواد اولیه
input winding	سیم پیچی اولیه
primary standard grade	خلوص استاندارد اولیه
ultimate truths	حقایق اولیه یا اصلی
subclass	بخش اولیه یک طبقه
input impedance	مقاومت فاهری اولیه
primitivism	اتکا به مبادی اولیه
primary storage unit	واحد انبارش اولیه
carpet materials	مواد اولیه فرش
primery winding	سیم پیچی اولیه