English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
English Persian
substructure زیرساخت زیر سازی
substructures زیرساخت زیر سازی
substruction زیرساخت زیر سازی
Other Matches
infrastucture زیرساخت
nitty-gritty زیرساخت
infrastructure زیرساخت
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
pavements کف سازی
compaction تو پر سازی
pavement کف سازی
individualises تک سازی
local anasthesia سر سازی
individualising تک سازی
idolization بت سازی
individualized تک سازی
individualizes تک سازی
deflexion خم سازی
flection خم سازی
individualised تک سازی
padding له سازی
repk lection پر سازی
bridgework پل سازی
truncation بی سر سازی
retortion کج سازی
stylization مد سازی
individualization تک سازی
individualize تک سازی
individualizing تک سازی
flooring کف سازی
individuation تک سازی
bridge building پل سازی
retortion خم سازی
oblieration پاک سازی
fumigation ضد عفونی سازی
implementation پیاده سازی
reduction ساده سازی
revelation فاش سازی
forgery سند سازی
stripping برهنه سازی
roofing سقف سازی
solution چاره سازی
forgeries صورت سازی
schemed سامان سازی
schemes سامان سازی
separating جدا سازی
scheme سامان سازی
solutions چاره سازی
municipalize شهر سازی
forgeries سند سازی
forgery صورت سازی
obscuration تیره سازی
obliteration پاک سازی
reductions ساده سازی
nonlinear optimization بهینه سازی
simulations همانند سازی
simulations فاهر سازی
simulations شبیه سازی
mortar mixing ملات سازی
gold beating زرورق سازی
gnomonics فن شاخص سازی
glycogenesis گلیکوژن سازی
glasswork شیشه سازی
mutualization دو طرفه سازی
mystification گیج سازی
gemination جفت سازی
simulation همانند سازی
portrayal مجسم سازی
nest building لانه سازی
networking شبکه سازی
nidificate لانه سازی
nidification اشیانه سازی
mythopoetic اساطیر سازی
gaingiving مشتبه سازی
immunization ایمن سازی
severance جدا سازی
frame-ups پرونده سازی
simulation فاهر سازی
simulation شبیه سازی
gelatination دلمه سازی
notification اگاه سازی
relocation جابجا سازی
frame-up پرونده سازی
portrayals مجسم سازی
inversion وارون سازی
pulverization پودر سازی
punctation نقطه سازی
puppydom خود سازی
puppyhood خود سازی
purification خالص سازی
quadrature مربع سازی
accommodation برون سازی
individuation جدا سازی
proportionment متناسب سازی
procurance فراهم سازی
precipitousness work خلاصه سازی
inversions وارون سازی
prefabrication پیش سازی
flatting تنکه سازی
weaponry اسلحه سازی
preformation پیش سازی
accommodations برون سازی
rarafaction رقیق سازی
statues پیکر سازی
statue پیکر سازی
rectification دائم سازی
decentralization نامتمرکز سازی
refrigerating technique فن سرما سازی
mutilation معیوب سازی
restoration to life زنده سازی
retardment کند سازی
simplification ساده سازی
rarafaction لطیف سازی
re construction دوباره سازی
rearrngement پس وپیش سازی
ordering مرتب سازی
simplifications ساده سازی
unification یکی سازی
foundation materials مصالح پی سازی
popularization محبوب سازی
optimality بهینه سازی
urbanization شهری سازی
abbreviations کوته سازی
abbreviation کوته سازی
replacements جانشین سازی
replacement جانشین سازی
optometry عینک سازی
extinction خاموش سازی
forging signatures امضا سازی
form work کاذب سازی
formularization فرمول سازی
optimization بهینه سازی
curtailment کوتاه سازی
optimize بهینه سازی
revelations فاش سازی
ostosis استخوان سازی
overconditioning پرشرطی سازی
suffocation خفه سازی
perpetuation جاودان سازی
enslavement بنده سازی
netting تور سازی
pilework foundation پی سازی با شمع
pimpling حباب سازی
plasticization نرم سازی
peneplanation دشت سازی
pedogenesis جلگه سازی
pattern making مدل سازی
paling نرده سازی
panel work تنکه سازی
paneling قاب سازی
panification نان سازی
paralysation فلج سازی
paralyzation فلج سازی
vaporization بخار سازی
pattern making نمونه سازی
foliation برگ سازی
regionalism منطقه سازی
inceration موم سازی
refreshments تازه سازی
refreshment تازه سازی
coaching اماده سازی
inculcation جایگیر سازی
renewal تازه سازی
renewals تازه سازی
strangling خفه سازی
incavation پوک سازی
impregnation ابستن سازی
formulation قاعده سازی
shipbuilding کشتی سازی
image formation تصویر سازی
brazier برنج سازی
immortalization جاوید سازی
braziers برنج سازی
negation خنثی سازی
evacuation تهی سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com