English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
intonation زیر وبمی صدا تکیه صدا
intonations زیر وبمی صدا تکیه صدا
Other Matches
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
enclitic متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
lolling لم تکیه
enclitic بی تکیه
recumbency تکیه
lolls لم تکیه
atonic بی تکیه
accumbency تکیه
accent تکیه
accented تکیه
accenting تکیه
accents تکیه
lolled لم تکیه
emphasis تکیه
leanings تکیه
reliance تکیه
loll لم تکیه
leaning تکیه
unaccented بی تکیه
insisted تکیه کردن بر
slump over تکیه زدن
prop تکیه گاه
propped تکیه گاه
insisting تکیه کردن بر
insists تکیه کردن بر
recline تکیه کردن
reclined تکیه کردن
reclines تکیه کردن
anchorage تکیه گاه
anchorages تکیه گاه
boilerplate تکیه کلام
propping تکیه گاه
lean تکیه کردن
lean تکیه زدن
maulstick تکیه دست
point of support تکیه گاه
postpositive الحاقی و بی تکیه
catch-phrase تکیه کلام
saddle bearer تکیه گاه
support bearing تکیه گاه
support roller تکیه گاه
to base one self تکیه کردن
to lean on a reed تکیه بر اب کردن
mahlstick تکیه دست
catch-phrases تکیه کلام
leaned تکیه کردن
leaned تکیه زدن
leans تکیه کردن
leans تکیه زدن
accentual تکیه دار
bridge seat تکیه گاه
arm rest تکیه گاه
backrest تکیه گاه
counterfort دیوار تکیه
heel rest تکیه گاه
to throw oneself on تکیه کردن بر
rest تکیه دادن
bolstered تکیه دادن
support تکیه گاه
bolsters تکیه دادن
relying تکیه کردن
rely تکیه کردن
relies تکیه کردن
rests تکیه دادن
relied تکیه کردن
stand تکیه گاه
rests تکیه گاه
bearing تکیه گاه
bolster تکیه دادن
fulcrum تکیه گاه
anchor تکیه گاه
rest تکیه گاه
anchoring تکیه گاه
stay تکیه مهار
anchors تکیه گاه
stayed تکیه مهار
insist تکیه کردن بر
support conditions شرایط تکیه گاهی
bearing stress تنش تکیه گاهی
bearing pressure فشار تکیه گاهی
settlement of abutments نشست تکیه گاه
elastic support تکیه گاه ارتجاعی
support تکیه گاه پایه
arch abutment تکیه گاه قوس
solid support تکیه گاه جامد
bearing plate صفحه تکیه گاه
support pression فشار تکیه گاه
bearing width عرض تکیه گاه
bench wall دیوار تکیه گاه
perceptual anchorage تکیه گاه ادراکی
movable support تکیه گاه متحرک
simple support تکیه گاه ساده
lateral support تکیه گاه جانبی
indirect support تکیه گاه بی واسطه
hinged support تکیه گاه مفصلی
free support تکیه گاه ازاد
fixed support تکیه گاه گیردار
direct support تکیه گاه بی واسطه
core print تکیه گاه ماهیچه
restraining support تکیه گاه گیردار
accentually مطابق تکیه صدا
bow hand دسته تکیه گاه
lateral support تکیه گاه کناری
seat bars میلههای تکیه گاه
anchoring effect اثر تکیه گاهی
anchorage distance فاصله تکیه گاهی
accentuated با تکیه تلفظ کردن
leaned تکیه دادن بطرف
armpits تکیه گاه ارنج
slogan تکیه کلام شعار
to lean out of the window به پنجره تکیه دادن
lean تکیه دادن بطرف
journal تکیه گاه اصلی
slogans تکیه کلام شعار
journals تکیه گاه اصلی
accentuate با تکیه تلفظ کردن
propping تیر شمع تکیه
to lean against the wall به دیوار تکیه دادن
propped تیر شمع تکیه
prop تیر شمع تکیه
armpit تکیه گاه ارنج
leans تکیه دادن بطرف
rest تکیه گاه استراحت
abutment تکیه گاه نیمپایه
accentuating با تکیه تلفظ کردن
to lean against something تکیه زدن به چیزی
rests تکیه گاه استراحت
accumbent تکیه کننده سرغذا
accentuates با تکیه تلفظ کردن
accumbent تکیه دار خوابیده
support movement تغییر مکان تکیه گاه
accentuating تکیه دادن تاکید کردن
accentuate تکیه دادن تاکید کردن
accentuates تکیه دادن تاکید کردن
movable support تکیه گاه قابل انتقال
stretchers تکیه گاه پای پاروزن
spanning فاصله دو تکیه گاه تیر
stretcher تکیه گاه پای پاروزن
accentuated تکیه دادن تاکید کردن
support resistance واکنش یا مقاومت تکیه گاه
back پشتی کنندگان تکیه گاه
staddle چوب دستی تکیه گاه
span فاصله دو تکیه گاه تیر
spanned فاصله دو تکیه گاه تیر
stiffened at the supports تقویت شده در تکیه گاهها
backs پشتی کنندگان تکیه گاه
reaction of support عکس العمل تکیه گاه
spans فاصله دو تکیه گاه تیر
boss تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bearing support تکیه گاه متحمل بار
bossed تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bosses تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bearing pressure on foundation فشار تکیه گاهی شالوده
bossing تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bearing pile تکیه گاه پایه کوب
accent mark یکی از علائم تکیه در موسیقی
accentually بدانسان که تکیه صدارانشان دهد
support تکیه گاه تصدیق کردن
accubation تکیه دادن یادرازکشیدن سرخوراک
catchword تکیه سخن مفتاح کلام
bolster تکیه گاه حافظ دهانه پل
to emphasize تکیه کردن [زبان شناسی]
bolsters تکیه گاه حافظ دهانه پل
bolstered تکیه گاه حافظ دهانه پل
Do not lean out! به پنجره تکیه ندهید! [در اتوبوس یا مترو]
slugged گلوله تکیه گاه فنر تنبل
slugs گلوله تکیه گاه فنر تنبل
i rely solely on god... تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
benchrest سکو برای تکیه دادن تیرانداز
barytone کلمهای که اخران بی تکیه است میانه
arrow rest تکیه گاه تیر روی کمان
postposition لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
accentuation بکار بردن ایین تکیه صدا
slug گلوله تکیه گاه فنر تنبل
slab for bearing سنگ بتنی کف تاوه تکیه گاه
beam on elastic supports تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
armpits چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpit چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
support تکیه بدن ژیمناست روی دستها
be raise to the bench بر مسند قضاوت تکیه زدن دادرس شدن
fulcrum تکیه گاه ساختن پایه دار کردن
do [verb] روی [فعلی که همراه می آید] تکیه میکند
simply supported deep beam تیره تیغه روی دو تکیه گاه ساده
cheekpiece تکیه گاه گونه تیرانداز روی تفنگ
flying buttress طاق مایلی که بدیوارساختمانی تکیه کرده وانرانگه میدار د
expansion bearing تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
string board تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
flying buttresses طاق مایلی که بدیوارساختمانی تکیه کرده وانرانگه میدار د
pretone هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
lay back spin چرخش روی یک پا با تکیه بعقب و بالابردن دستها و پای دیگر
masculinerhme قافیه کلماتی که نه به eبلکه بهجای تکیه دار منتهی میشود
false work تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
cantilever تیرکی که تنها در یک انتهابصورت صلب به تکیه گاهی متصل شده است
seat وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seated وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seats وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
abutments تکیه گاههای انتهائی دیوارهای پشتیبان دیوارههای انتهائی دوطرف پل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com