English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
curvilinear ornament زینتکاری با خطوط خمیده
Other Matches
stepped lines خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
isotherm خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobars خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobar خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isohaline خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
coragne line خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
isobath خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
auxiliary contours خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
circumflex خمیده
curvilinear خمیده
tortile خمیده
embowed خمیده
superincumbent خمیده
lank خمیده
retorted خمیده
in a stooping position خمیده
pronate خمیده
reclinate خمیده
inflexed خمیده
crooked خمیده
curved خمیده
curvate خمیده
circumflexes خمیده
geniculate خمیده
riffler خمیده
curves خط خمیده
curve خط خمیده
curving خط خمیده
limber خمیده
slumping خمیده شدن
slouchy خمیده تنبل
c.q.r. anchor لنگر خمیده
decurved خمیده بپایین
hell bent زیاد خمیده
limber خمیده کردن
hell-bent زیاد خمیده
slumps خمیده شدن
imbrex کاشی خمیده
slump خمیده شدن
slumped خمیده شدن
incurvate خمیده کردن
curved beam تیر خمیده
bent bond پیوند خمیده
cambers خمیده کردن
bent adaptor رابط خمیده
circumflex accent صدای خمیده
bended kness زانوهای خمیده
bent طاق خمیده
camber خمیده کردن
joggle shackle بخوی خمیده
siphoned لوله خمیده یا شترگلو
curviform دارای شکل خمیده
incurved خمیده سوی درون
cambers تیریا الوار خمیده و کج
siphons لوله خمیده یا شترگلو
curvilinear coordinates مختصات خمیده خط [ریاضی]
siphon لوله خمیده یا شترگلو
bent gun ion trap یونربایی لوله خمیده
camber تیریا الوار خمیده و کج
sicklebill مرغان منقار خمیده
syphons لوله خمیده یا شترگلو
syphoned لوله خمیده یا شترگلو
swan neck انتهای خمیده لوله
old-style حروف باریک و خمیده به جلو
pigeon toed دارای پنجه خمیده بداخل
antrorse خمیده بجلو یا متمایل ببالا
retroflex خمیده بعقب قفا رفتن زبان
hagbut نوعی تفنگ شمخال که ته قنداق ان خمیده است
hackbut نوعی تفنگ شمخال که ته قنداق ان خمیده است
bow string truss خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
opisometer الت پیمایش خطهای خمیده که دارای چرخی است و ان چرخ روی پیچی می غلتد
trick خطوط
tricked خطوط
tricking خطوط
cotidal lines خطوط هم مد
emission spectrum lines خطوط نشری
equipotential lines خطوط هم پتانسیل
extension lines خطوط دنباله
dedicated lines خطوط اختصاصی
isovent خطوط هم باد
front lines خطوط مقدم
isochromatique خطوط همرنگ
curvature lines خطوط مدور
dark lines خطوط تاریک
flowlines خطوط جریان
grid lines خطوط شبکه
fraunhofer lines خطوط فرانهوفر
cotidal lines خطوط مدیکسان
isostatic lines خطوط ایزواستاتیک
isocline خطوط هم شیب
flow lines خطوط جریان
curvature lines خطوط منحنی
air way station خطوط هوایی
lines of force خطوط نیرو
spectral lines خطوط طیفی
symmetry lines خطوط تقارن
outside lines خطوط حمله
stream lines خطوط جریان
street railway خطوط تراموا
leading فاصله خطوط
zigzags خطوط منکسر
zigzagging خطوط منکسر
zigzagged خطوط منکسر
zigzag خطوط منکسر
closed traverse خطوط متقاطع
lines of force خطوط قوا
absorption lines خطوط دراشامی
absorption spectrum خطوط جذبی
line of flux خطوط قوا
line of communications خطوط مواصلات
along line در امتداد خطوط
line of induction خطوط القا
lines of communication خطوط مواصلاتی
line to line fault تماس خطوط
balmer lines خطوط بالمر
line spacing فاصله خطوط
vermiculate دارای خطوط موجی
line of communications خطوط ارتباطی زمین
rivulose دارای خطوط مارپیچی
grid interval فاصله خطوط شبکه
trackage خطوط راه اهن
voltage between lines ولتاژ بین خطوط
leased line network شبکه با خطوط استیجاری
front lines خطوط جلو جبهه
inside lines خطوط حمله شمشیربازی
hoseline خطوط لوله لاستیکی
magnetic lines of force خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force خطوط نیروی مغناطیسی
magnetic path مسیر خطوط قوا
isohyetal map نقشه خطوط هم باران
open lines خطوط باز شطرنج
phraseogram خط یا خطوط نماینده عبارات
retrace blanking خاموشی خطوط بازگشتی
hypen ladder خطوط تیره نردبانی
sheetlines خطوط کناره نقشه
sheetlines خطوط حاشیه نقشه
magnetic line of force خطوط قوای مغناطیسی
hypen ladder ردیف خطوط تیره
gules خطوط موازی عمودی
contour interval فاصله خطوط واصل
diplomatics شناسایی خطوط باستانی
rivers سفیدی بین خطوط
zigzagged خطوط جناغی پیوسته
zigzagging خطوط جناغی پیوسته
collimate منطبق کردن خطوط
dark line spectrum طیف خطوط تاریک
zigzags خطوط جناغی پیوسته
cutting line of force قطع خطوط قوا
contour lines خطوط میزان منحنی
crawl trench خطوط رابط سنگرها
advance of defensive line در جلو خطوط پدافندی
domestic air traffic خطوط هوایی داخلی
river سفیدی بین خطوط
microwave transmission lines خطوط انتقال ریزموج
zigzag خطوط جناغی پیوسته
contours خطوط تراز زمین
contours خطوط کناره نما
communications خطوط مواصلاتی ارتباطات
equal cost lines خطوط هزینه برابر
air line of communications خطوط مواصلات هوایی
endline خطوط موازی با 04 مترفاصله
meridian خطوط نصف النهار
electric line of force خطوط نیروی برق
meridians خطوط نصف النهار
bubble turn and slip الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
overhead trolley خطوط هوایی ترن برقی
paleography شناسایی وکشف خطوط قدیمه
lineament خطوط چهره صفات مشخصه
lightface حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
lineaments خطوط چهره صفات مشخصه
lpm تعداد خطوط دردقیقه inutes
infiltrate در خطوط دشمن نفوذ کردن
magnetic path length طول مسیر خطوط قوا
infiltrated در خطوط دشمن نفوذ کردن
lineolate خط دار دارای خطوط ریز
lineolated خط دار دارای خطوط ریز
infiltrating در خطوط دشمن نفوذ کردن
sidelining خطوط طرفین میدان بازی
boundry lines خطوط اطراف زمین والیبال
infiltrates در خطوط دشمن نفوذ کردن
converge تقارب خطوط وجود تشابه
converged تقارب خطوط وجود تشابه
floating lines خطوط مواج عکس هوایی
ingrain خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
convergent خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
converges تقارب خطوط وجود تشابه
converging تقارب خطوط وجود تشابه
sideline خطوط طرفین میدان بازی
sidelined خطوط طرفین میدان بازی
sidelines خطوط طرفین میدان بازی
gridiron خطوط یا میلههای فلزی مشبک
t square خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
ring straked دارای خطوط گرد در روی بدن
stria نوار باریک هریک از خطوط موازی
ring streaked دارای خطوط گرد در روی بدن
neatline خطوط باریک حدود کناره نقشه
crawl trench سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
agonic line خطوط رسم شده روی نقشه
hierologist متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com