Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (13 milliseconds)
English
Persian
piling
ستون بندی
colonnade
ستون بندی
colonnades
ستون بندی
columniation
ستون بندی
Search result with all words
colonnade
ستون بندی ردیف درخت
colonnades
ستون بندی ردیف درخت
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
arch order
[شیوه ی ستون بندی طاق]
assemblage of Order
ستون بندی مختلط
Attic Order
ستون بندی آتنی
clerestory
[ey]
[بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
clerastory
[ey]
[بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
overstorey
[بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
Other Matches
pilaster
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Composite Order
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
herma
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
pilaster
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
blocked
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
baluster
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
eustyle
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
there is many a slip between the cup and the lip
<proverb>
از این ستون به آن ستون فرج است
columna rostrata
[ستون های توسکانی با پایه ستون]
rudder post
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
cell
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
from pillar to post
از این ستون بان ستون
band of shaft
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
tabulated
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
angle-leaf
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulates
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
march outpost
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
pace setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
cadre strength column
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
trail formation
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
pile
ستون ستون لنگرگاه
piled
ستون ستون لنگرگاه
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
bubble cap plate column
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
acentrous
فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
socle
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
orphans
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording
جمله بندی کلمه بندی
laggin
اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification
طبقه بندی رده بندی
lineament
طرح بندی صورت بندی
lineaments
طرح بندی صورت بندی
classifications
طبقه بندی رده بندی
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
barbette
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
bubble tray column
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparent
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grades
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
fasciculus gracilis
ستون گل
column by column
ستون به ستون
beams
ستون
hypophyge
پا ستون
beam
ستون
overhead
سر ستون
pillars
ستون
column base
ته ستون
pillar
ستون
escape
ستون
jamb
ستون
acroterium
پا ستون
columnar
در ستون ها
jambs
ستون
acroterion
پا ستون
acroter
پا ستون
piers
ستون
bars
ستون
column
ستون
bar
ستون
posts
ستون
posted
ستون
pier
ستون
post-
ستون
post
ستون
columns
ستون
staple
ستون
columns
ستون ها
column
ستون
acantha
ستون
indian or single file
ستون یک
indian file
ستون یک
pile
ستون پل
army corpa
ستون
strut
ستون
stapled
ستون
stapling
ستون
single file
ستون یک
single file
به ستون یک
file
ستون
stanchion
ستون
filed
ستون
strutted
ستون
struts
ستون
astylar
بی ستون
cantilever bridge
ستون پل
piled
ستون
plinth
ته ستون
stud
ستون
shaft
ستون
piled
ستون پل
pile
ستون
shafts
ستون
plinths
ته ستون
pillars
ستون ساختن
vertebral column
ستون فقرات
plinth
پایه ستون
keels
ستون فقرات
pillar post of battery
ستون باتری
pile foundation
فونداسیون ستون
streeing column
ستون فرمان
opem column
ستون باز
packed column
ستون پر شده
pilaster
ستون نما
pillar of the faith
ستون دین
storming column
ستون حمله
stelar
ستون دار
stelar
ستون وار
stylar
ستون وار
debit side
ستون بدهکار
pillar
ستون ساختن
route column
ستون راهپیمایی
fractionating column
ستون تجزیه
columned
ستون دار
debtor
ستون بدهکار
single file
یک ردیف ستون
rachis
ستون فقرات
principal balustre
زیر ستون
pott's disease
سل ستون فقرات
positive column
ستون مثبت
king post
ستون جرثقیل
columniform
ستون مانند
keel
ستون فقرات
debtors
ستون بدهکار
applied
توکار ستون
comment column
ستون توضیحی
barley-sugar
ستون مارپیچی
composite column
ستون مرکب
route column
ستون راه
boomed
ستون عمودی
spine
ستون فقرات
half column
نیم ستون
vertebral column
ستون مهره
tapering
ستون سر باریک
half column
شبه ستون
echellon
ستون پله
hatch beam
ستون دریچه
hempel column
ستون همپل
monoliths
ستون یک پارچه
vigreaux cloumn
ستون ویگرو
fifth cloumn
ستون پنجم
fasciculus gracilis
ستون باریک
fasciculus cuneatus
ستون بورداخ
booming
ستون عمودی
booms
ستون عمودی
guide column
ستون راهنما
engaged column
ستون مقید
engaged column
نیم ستون
spines
ستون فقرات
boom
ستون عمودی
creditor
ستون بستانکار
columns
ستون روزنامه
trunks
بدنه ستون
trunk
بدنه ستون
column
ستون روزنامه
plinths
پایه ستون
length of column
طول ستون
longeron
ستون طولی
column
ستون نظامی
main column
ستون اصلی
march column
ستون راهپیمایی
footstall
پایه ستون
demicolumn
نیم ستون
hypostal
ستون دار
echelon
ستون پله
echelons
ستون پله
columns
ستون نظامی
hypostyle
ستون دار
foot block
بالشتک ستون
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com