Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
styliferous
ستون دار نیزه مانند
Other Matches
styliform
نیزه مانند
lanceolate
نیزه مانند نیزهای
columniform
ستون مانند
grains
نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد نیزه چنگالی
When the water rise above ones head ,one fathom is.
<proverb>
آب که از سر گذشت چه یک نیزه چه صد نیزه .
pole
نیزه پرش با نیزه
poles
نیزه پرش با نیزه
moving pivot
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
pilaster
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
Composite Order
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
herma
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
pilaster
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
baluster
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
blocked
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
eustyle
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
there is many a slip between the cup and the lip
<proverb>
از این ستون به آن ستون فرج است
columna rostrata
[ستون های توسکانی با پایه ستون]
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
rudder post
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
deathlon
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
cells
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
band of shaft
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
from pillar to post
از این ستون بان ستون
tabulates
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
angle-leaf
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
pace-setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
trail formation
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
cadre strength column
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
piled
ستون ستون لنگرگاه
pile
ستون ستون لنگرگاه
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
lamellate
لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous
فسیل مانند سنگواره مانند
bubble cap plate column
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
acentrous
فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
socle
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
lances
نیزه
javelin
نیزه
lancer
نیزه زن
lancing
نیزه
shafts
نیزه
shaft
نیزه
lanced
نیزه
gavelock
نیزه
darting
نیزه
spear
نیزه
spearing
نیزه
spears
نیزه
pic
نیزه
darted
نیزه
lance
نیزه
harpoon
نیزه
butt shaft
نیزه
dart
نیزه
halbert
نیزه
harpoons
نیزه
halberd
نیزه
speared
نیزه
spear
نیزه دار
javelin thrower
پرتابگر نیزه
pole vault
پرش با نیزه
spears
نیزه دار
vault
پرش با نیزه
javelineer
نیزه دار
spearman
نیزه انداز
spearing
نیزه دار
barracudas
نیزه ماهی
speared
نیزه دار
throwing the javelin
پرتاب نیزه
pike
نیزه زدن
gaff
نیزه چنگک
barracuda
نیزه ماهی
fix bayonets
به نیزه فنگ نیزه فنگ
lancethrust
زخم نیزه
sarissa
نیزه مقدونی
lance
ضربت نیزه
spearheaded
نوک نیزه
spearhead
نوک نیزه
spear fisherman
ماهیگیر با نیزه
javelin throw
پرتاب نیزه
lancelet
نیزه ماهی
spearfisher
ماهیگیر با نیزه
pole vaults
پرش با نیزه
jaculator
نیزه انداز
spearheading
نوک نیزه
lancer
نیزه دار
spearheads
نوک نیزه
spearman
نیزه دار
gad
نیزه سنان
spearer
نیزه دار
pikestaff
چوب نیزه
vaults
پرش با نیزه
vaulter
پرنده با نیزه
jaculator
نیزه دار
marlinespike
نیزه ماهی
green bone
نیزه ماهی
lanced
ضربت نیزه
job
سوخمه سر نیزه
jobs
سوخمه سر نیزه
lances
ضربت نیزه
spontoon
نیزه کوتاه
marlinspike
نیزه ماهی
lancing
ضربت نیزه
needle fish
نیزه ماهی
sea needle
نیزه ماهی
gar
نیزه ماهی
sword bayonet
سر نیزه دم دار
pole vaulter
پرنده با نیزه
spiculum
نوک نیزه
spiculum
نیزه کوچک
demilance
نیم نیزه
pole vaulting
پرش با نیزه
marlin
نیزه ماهی
quarter staff
نیزه چوبی
styloid
شبیه نیزه
pikestaff
دسته چوبی نیزه
fix bayonets
نیزه فنگ کردن
jousting
نیزه بازی سواره
ox goad
نیزه گاو رانی
jousted
نیزه بازی سواره
piker
سرباز نیزه دار
lancer
تشر زن نیزه انداز
javelin
نیزه دستی سبک
javelin
زوبین پرتاب نیزه
uhlan
سوار نیزه دار
jousts
نیزه بازی سواره
pkeman
سرباز نیزه دار
spearfish
ماهیگیری با پرتاب نیزه
joust
نیزه بازی سواره
spearfishing
ماهیگیری با پرتاب نیزه
throwing circle
دایره پرتاب نیزه
orphan
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
joust
نیزه بازی از روی زین
foin
فرو بردن شمشیر یا نیزه
jousted
نیزه بازی از روی زین
jousting
نیزه بازی از روی زین
tridentate
نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
spear gun
وسیله پرتاب نیزه ماهیگیری
power head
نوک نیزه تیراندازی به ماهی
trident
نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
jousts
نیزه بازی از روی زین
barbette
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
bubble tray column
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
hop step
طرز گام برداشتن در پرتاب نیزه
banderillero
عضو تیم کمکی گاوبازماموراستفاده از نیزه
gigs
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
gigs
نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
gig
نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
gig
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
jumping event
مسابقه پرش با نیزه یاارتفاع یا طول
tilting yard
میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
tiltyard
میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
he ran the animal through
ان جانور را با شمشیریا نیزه سوراخ کرد
adjustable wheel
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
pike
نیزه دسته چوبی میخ نوک تیز
picador
عضو گروه گاوباز سوار نیزه دار
to tilt at the ring
سر سواری حلقه اویزانی رابانوک نیزه برداشتن
crossbars
ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
banderilla
نیزه خاردار برای فروبردن به گردن گاو
leister
نیزه خاردار مخصوص صیدماهی قزل الا
throwing line
نیمدایرهای که پرتابگر نیزه نباید از ان تجاوز کند
crossbar
ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
gigs
نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
finish crossover
طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
gig
نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
finish style
طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
bindings
وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
binding
وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
tilted
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
poles
چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
pole
چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
tilt
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilts
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
Lancet style
[سبک گوتیکی اواخر قرن نوزده مرسوم به سبک نیزه ای]
stopboard
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
pentathlon
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pigsticking
شکار گراز وحشی با نیزه گراز کشی
stanchion
ستون
pillars
ستون
pillar
ستون
column
ستون
plinth
ته ستون
strutted
ستون
overhead
سر ستون
columnar
در ستون ها
fasciculus gracilis
ستون گل
strut
ستون
pile
ستون پل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com