Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
mount
سوار شدن قله برامدگی
mounts
سوار شدن قله برامدگی
Other Matches
papillary
مانند برامدگی دارای برامدگی
staging
سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
to ride and tie
اسپیرا بشراکت سوار شدن بدین سان که یکی سوار ان شده جلورود
embarking
سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarked
سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarks
سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embark
سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
cavalry
سوار نظامی سوار اسبی
horse guards
گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
cavalry man
سوار در سوار نظام
antinode
برامدگی
knosp
برامدگی
knop
برامدگی
dome
برامدگی
domes
برامدگی
ledge
برامدگی
ledges
برامدگی
bulging
برامدگی
bump
برامدگی
bulge
برامدگی
bluging
برامدگی
overhangs
برامدگی
overhang
برامدگی
knob
برامدگی
mound
برامدگی
mounds
برامدگی
knur
برامدگی
knurl
برامدگی
knurr
برامدگی
bulges
برامدگی
bulged
برامدگی
neuroma
برامدگی پی
nub or nubble
برامدگی
nurl
برامدگی
knobs
برامدگی
burrs
برامدگی
heaved
برامدگی
whaleback
برامدگی
heave
برامدگی
cusp
برامدگی
convexity
برامدگی
granulation
برامدگی
nub
برامدگی
gibbous
برامدگی
bumpiest
پر از برامدگی
bumpier
پر از برامدگی
ganglion
برامدگی
entasis
برامدگی
nib
برامدگی
nibs
برامدگی
ridges
برامدگی
ridge
برامدگی
burr
برامدگی
burred
برامدگی
burring
برامدگی
extuberance
برامدگی
tuberosity
برامدگی
bumpy
پر از برامدگی
turgescence
برامدگی
cuspidal
دارای برامدگی
lumps
غلنبه برامدگی
circular projection
برامدگی گرد
exostosis
برامدگی استخوان
bulging test
ازمایش برامدگی
bumpiness
دارای برامدگی
bulginess
برامدگی شکم
bunchout
برامدگی یافتن
caput
نوک برامدگی
bowing of bed
برامدگی کف نهر
eminency
برامدگی بزرگی
bridge
برامدگی بینی
hump
برامدگی گرد
bosses
برامدگی تزیینی
splint
برامدگی کوچک
verrucas
گندمه برامدگی
verruca
گندمه برامدگی
promontories
پرتگاه برامدگی
promontory
پرتگاه برامدگی
lumped
غلنبه برامدگی
lump
غلنبه برامدگی
protuberances
برامدگی قلنبگی
protuberance
برامدگی قلنبگی
nodule
برامدگی عقده
nodule
برامدگی کوچک
nodules
برامدگی عقده
nodules
برامدگی کوچک
tumours
تومور برامدگی
protruding
برامدگی داشتن
humping
برامدگی گرد
humps
برامدگی گرد
boll
برامدگی مانند
annular projection
برامدگی حلقوی
tumour
تومور برامدگی
tumors
تومور برامدگی
sills
برامدگی دریایی
sill
برامدگی دریایی
bossing
برامدگی تزیینی
bossed
برامدگی تزیینی
boss
برامدگی تزیینی
protrude
برامدگی داشتن
protruded
برامدگی داشتن
protrudes
برامدگی داشتن
eminence
برامدگی بزرگی
papillose
دارای برامدگی
knar
برامدگی درچوب
villus
برامدگی مویی
jag
برامدگی تیز
protuberancy
برامدگی قلنبگی
knarred
دارای برامدگی
knuckle bone
برامدگی بندانگشت
mezzo rillievo
نیم برامدگی
midrib
خط یا برامدگی حد فاصل
tumor
تومور برامدگی
papilla
برامدگی کوچک
tubercle
برامدگی گرد
thenar
برامدگی کف دست
phyma
برامدگی پوست
phantom tumour
برامدگی موقتی
turgor
برامدگی
[تورم]
hyperostosis
برامدگی استخوان
swelling
برامدگی
[تورم]
bridges
برامدگی بینی
tumescence
برامدگی
[تورم]
protuberance
برامدگی
[تورم]
tumidity
برامدگی
[تورم]
nodes
دشواری برامدگی
lump
برامدگی
[تورم]
node
دشواری برامدگی
knobby
دارای برامدگی
bridged
برامدگی بینی
bulge
برامدگی
[تورم]
knuckles
برامدگی یا گره گیاه
nubble
برامدگی یاگره کوچک
stigmas
لکه ننگ برامدگی
tubercle
برامدگی دندان اسیاب
outgrwth
برامدگی گوشت زیادی
knuckle
برامدگی یا گره گیاه
pigeon breast
برامدگی جناغ سینه
stigma
لکه ننگ برامدگی
papula
برامدگی خارش دار
papilla
برامدگی نوک دار
projection
پیش افکنی برامدگی
projections
پیش افکنی برامدگی
inion
برامدگی پشت کله
hummock
برامدگی زمین در مرداب
cockles
گره و برامدگی پارچه
knag
گره چوب برامدگی
tubercular
برامدگی دار سلی
cockle
گره و برامدگی پارچه
hillocks
برامدگی در سطح صاف
hillock
برامدگی در سطح صاف
cams
برامدگی قطعه گوشه دار
excrescency
اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
caulk
برامدگی زیر نعل اسب
chicken breast
برامدگی عظم قص یا استخوان سینه
finger
باندازه یک انگشت میله برامدگی
tuberculous
دارای برامدگی یا دکمه مسلول
cam
برامدگی قطعه گوشه دار
tuberous
دارای برامدگی گره دار
gyrus
برامدگی چین خورده مغز
fingers
باندازه یک انگشت میله برامدگی
umbo
قبه سپر قوز برامدگی
glabella
برامدگی پیشانی میان دو ابرو
bulb
هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
tubers
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
bulbs
هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
nook
قطعه زمین پیش امده برامدگی
trochanter
برامدگی در بالای تنه استخوان ران
tuber
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
fourchette
برامدگی سه گوش درکف پای اسب
antihelix
برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
fusee
امرود برامدگی ساق پای اسب
bleb
برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
monticule
تپه کوچک اتش فشانی برامدگی
beards
هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
beard
هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
cumulus mammatus
ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
olivary body
بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
keloid
برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
interspinalis
ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
kissing button
برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
burr
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burred
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
rose gall
برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
burring
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burrs
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
trooper
سوار
outside ofa horse
سوار
boarded
سوار
pieces
سوار
horsewoman
سوار
in the saddle
سوار
horseback
سوار
piece
سوار
troopers
سوار
board
سوار
horsewomen
سوار
get on
سوار شدن
horsewomen
سوار اسب
horse breaker
چابک سوار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com