English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
mi سومین نوت گام دیاتونیک موسیقی
Other Matches
tertiery پر سومین ردیف بال مرغ سومین دوره طبقات الارضی
play by ear <idiom> توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
to sight-read something از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
melody مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
MIDI Mapper برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
tertiary سومین
MIDI file فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
third class سومین دسته
third-class سومین دسته
daisy chain سومین را و... فراخوانی می کنند
ternary سومین گروه سه تایی
tertiary consumers مصرف کنندگان سومین
tertial سومین ردیف شاهپر
ternate سومین گروه سه تایی
cee نام سومین حرف انگلیسی
forties سومین امتیاز در یک گیم تنیس
forty سومین امتیاز در یک گیم تنیس
tertial مربوط به سومین شاهپر بال پرندگان
w بیست و سومین حرف الفبای انگلیسی
autumns اخرین قسمت سومین دوره زندگی
autumn اخرین قسمت سومین دوره زندگی
earned run کسب امتیاز پیش از سوزاندن سومین نفر
mediant سومین گام واقع بین نت پنجم ومایه نما
c سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
grandfather file سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
treble clef موسیقی
ear for music موسیقی
music موسیقی
ragtime در موسیقی
treble staff موسیقی
opus قطعه موسیقی
musician موسیقی دان
concerto قطعه موسیقی
concertos قطعه موسیقی
opuses قطعه موسیقی
make music موسیقی ساختن
play music موسیقی ساختن
musical instruments الت موسیقی
musical instrument الت موسیقی
background sound موسیقی پس زمینه
quire گروه کر [موسیقی]
carillons زنگهای موسیقی
carillon زنگهای موسیقی
background music موسیقی پس زمینه
ambient music موسیقی پس زمینه
music halls سالن موسیقی
music hall سالن موسیقی
ambient music موسیقی متن
background music موسیقی متن
ragtime موسیقی ضربی
background sound موسیقی متن
pricked نقطه نت موسیقی
musicians موسیقی دان
instructor of music مشاق موسیقی
instrumentally با الت موسیقی
unvocal بدون موسیقی
subdominant نت چهارم موسیقی
music synthesizer ایجادکننده موسیقی
music therapy موسیقی درمانی
musical ability توانش موسیقی
musical language زبان موسیقی
musicality برابری با موسیقی
musicality ذوق موسیقی
musicalness ذوق موسیقی
musicologist موسیقی شناس
musicology موسیقی شناسی
noteless غیر موسیقی
boleros موسیقی بولرو
boogie موسیقی راک
boogie موسیقی بوگی
discos موسیقی دیسکو
disco موسیقی دیسکو
computer music موسیقی کامپیوتری
chamber music موسیقی مجلسی
musicalness برابری با موسیقی
electronic music موسیقی الکترونیکی
boogies موسیقی بوگی
boogies موسیقی راک
euterpe الهه موسیقی
fa چهارمین نت موسیقی
boogieing موسیقی بوگی
boogieing موسیقی راک
boogied موسیقی بوگی
boogied موسیقی راک
philharmonic عاشق موسیقی
devotion to music دلبستگی به موسیقی
jazz موسیقی جاز
beat ضربت موسیقی
beats ضربت موسیقی
prick نقطه نت موسیقی
pricking نقطه نت موسیقی
pricks نقطه نت موسیقی
fortes موسیقی بلند
note نت موسیقی نوشتن
notes نت موسیقی نوشتن
forte موسیقی بلند
noting نت موسیقی نوشتن
to harp چنگ زدن [موسیقی]
talent for musics استعداد یا ذوق موسیقی
soundtrack موسیقی ضبط شده
kettledrums دهل ها [ساز موسیقی]
timpani تیمپانی ها [ساز موسیقی]
tablature نوعی علائم موسیقی
kettledrums تیمپانی ها [ساز موسیقی]
timpani دهل ها [ساز موسیقی]
timpani کوسها [ساز موسیقی]
kettledrums کوسها [ساز موسیقی]
tin pan alley جماعت موسیقی دانان
timpano کوس [ساز موسیقی]
to play [the] harp چنگ زدن [موسیقی]
timpano دهل [ساز موسیقی]
anvil سندان [آلت موسیقی]
stroke [guitar] زدن [گیتار] [موسیقی]
soul music موسیقی مذهبی سیاهپوستان
soundtracks موسیقی ضبط شده
Beautiful music ( weather ) . موسیقی ( هوای ) قشنگ
postlude قطعه موسیقی پایان
plainsong سرودمناجاتی و بدون موسیقی
chiming ترتیب زنگهای موسیقی
etude قطعهء موسیقی کوتاه
euphonium یکجورالت موسیقی بادی
chimes ترتیب زنگهای موسیقی
gavote موسیقی این رقص
gavotte موسیقی این رقص
glockenspiel نوعی الت موسیقی
chimed ترتیب زنگهای موسیقی
chime ترتیب زنگهای موسیقی
duets قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duet قطعه موسیقی یا اوازدونفری
immusical خارج ازقواعد موسیقی
note اهنگ صدا نت موسیقی
notes اهنگ صدا نت موسیقی
noting اهنگ صدا نت موسیقی
musically مطابق اصول موسیقی
bandsmen عضو دستهء موسیقی
bandsman عضو دستهء موسیقی
dulcet نوعی الت موسیقی
castanet یک نوع الت موسیقی
duos اواز یا موسیقی دونفری
symphony قطعه طولانی موسیقی
symphonies قطعه طولانی موسیقی
banstand محل دستهء موسیقی
reed الت موسیقی بادی
lyrical غزلی موسیقی یا شعربزمی
duo اواز یا موسیقی دونفری
intermezzo قطعه موسیقی کوتاه
octaves نتهای هشتگانه موسیقی
wind instruments الات موسیقی بادی
serenading قطعه موسیقی عاشقانه
percussion instrument الات موسیقی ضربی
serenades قطعه موسیقی عاشقانه
play الت موسیقی نواختن
played الت موسیقی نواختن
wind instrument الات موسیقی بادی
playing الت موسیقی نواختن
marching موسیقی نظامی یا مارش
marches موسیقی نظامی یا مارش
octave نتهای هشتگانه موسیقی
marched موسیقی نظامی یا مارش
bands دستهء موسیقی اتحاد
medleys قطعه موسیقی مختلط
medley قطعه موسیقی مختلط
serenaded قطعه موسیقی عاشقانه
serenade قطعه موسیقی عاشقانه
band دستهء موسیقی اتحاد
march موسیقی نظامی یا مارش
melody صدای موسیقی نوا
melodies صدای موسیقی نوا
plays الت موسیقی نواختن
rhapsody قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
preattunement کوک از قبل [آلت موسیقی]
fugue نوعی الت بادی موسیقی
saxophones نوعی الت موسیقی بادی
combos دسته کوچک موسیقی جاز
combo دسته کوچک موسیقی جاز
offbeat قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
nocturnes قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
saxophone نوعی الت موسیقی بادی
harmonica الت موسیقی شبیه سنتور
glee ساز و نواز اسباب موسیقی
rhapsodies قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
harmonicas الت موسیقی شبیه سنتور
go-go وابسته به رقصگر موسیقی راک
go-go وابسته به رقص با موسیقی راک
cithara یکنوع الت موسیقی قدیمی
masque نمایش توام با موسیقی ورقص
nocturne قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
He is a mediocre musician . موسیقی دان پرمایه یی نیست
musical instrument digital interface میانجی رقمی الات موسیقی
orpheus ارفیوس موسیقی دادن و شاعر
sext یک ششم نوعی الت موسیقی
range of music حدود یا میدان علم موسیقی
phrasing ترتیب بندی قطعات موسیقی
reed organ یکنوع الت موسیقی بادی
fugues نوعی الت بادی موسیقی
accent mark یکی از علائم تکیه در موسیقی
midi میانجی رقمی الات موسیقی
earless بی دسته فاقدگوش موسیقی یاگوش ضربی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com