Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
deflection component of trail
شاخه سمتی مسیر
Other Matches
dog leg
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
wind component
شاخه سمتی باد
deflection component of trail
شاخه سمتی معبر حرکت
aircraft vectoring
کنترل مسیر سمتی هواپیما
receding leg
شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
leg
شاخه مسیر حرکت
legs
شاخه مسیر حرکت
descending branch
شاخه نزولی مسیر گلوله
decisions
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decision
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
directional radar prediction
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
hierarchical communications system
شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate
از شاخه به شاخه پریدن
[بازوپیمایی کردن]
deflection pattern
مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
azimuth guidance
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
straddling
احاطه هدف از نظر سمتی احاطه سمتی هدف
arborization
شاخه شاخه شدگی
branches
شاخه شاخه شدن
forkedly
بطور شاخه شاخه
branch
شاخه شاخه شدن
ramify
شاخه شاخه شدن
fast
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
groove
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
multithread
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
grooves
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
directional
سمتی
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
drifting
انحراف سمتی
drift
انحراف سمتی
drifts
انحراف سمتی
effective wind
باد سمتی
drifted
انحراف سمتی
directional traverse
پیمایش سمتی
directional stability
پایداری سمتی
direction rectifier
یکسوکننده سمتی
deflection scale
مقیاس سمتی
deflection error
اشتباه سمتی
traversing fire
اتش سمتی
cross
حرکت سمتی
deviation
انحراف سمتی
crossest
حرکت سمتی
deviations
انحراف سمتی
azimuth resolution
تقسیمات سمتی
multidrift
چند سمتی
crosser
حرکت سمتی
crosses
حرکت سمتی
traversed
حرکت سمتی پیمایش
wind shear
انحراف سمتی باد
azimuth micrometer
طبله میکرومتر سمتی
traversing
حرکت سمتی پیمایش
traverses
حرکت سمتی پیمایش
horizontal error
اشتباه بردی و سمتی
wind shear
تغییرات سمتی باد
azimuthal quzntum number
عدد کوانتومی سمتی
alternate traversing fire
اتش یدکی سمتی
aircraft vectoring
کنترل سمتی هواپیما
traverse
حرکت سمتی پیمایش
to r.someone as a
کسی را به سمتی معرفی کردن
to r.someone as a
کسی رابرای سمتی پیشنهادکردن
windage
تنظیم سمتی وسایل نشانه روی
To assume office .
عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
azimuth resolution
اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
bifurcate
چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
stickside
سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
azimuth equidistant projection
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
variations
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variation
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
windage
حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
blind side
سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
crab
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crabs
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
strong side
سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
summits
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
steadiest
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
nid
شاخه
branches
شاخه
trifid
سه شاخه
forking
سه شاخه
fork
شاخه
trifurcation
سه شاخه
branch
شاخه
branch cutter
شاخه بر
Br
شاخه
bifurcation
شاخه
virga
شاخه
fork
سه شاخه
arm
شاخه
forking
شاخه
connection plug
دو شاخه
acaulescent
بی شاخه
knag
ته شاخه
limb
شاخه
limbs
شاخه
plug
دو شاخه
variation
شاخه
variations
شاخه
pin
در شاخه
pinned
در شاخه
pinning
در شاخه
plugging
دو شاخه
plugs
دو شاخه
ramus
شاخه
ramulous
شاخه شاخه
boughs
شاخه
bough
شاخه
ramulose
شاخه شاخه
embranchment
شاخه
nibs
شاخه
branch lines
شاخه
doddered
بی شاخه
intersection leg
شاخه
three way
سه شاخه
branch line
شاخه
limbless
بی شاخه
nib
شاخه
furcate
شاخه شاخه
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
trunkair route
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
collective pitch control
کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
tributary
شاخه رود
tuning fork
دو شاخه صوتی
ramify
شاخه بستن
sprouts
جوانه شاخه
tributaries
شاخه انشعاب
ramiform
شاخه مانند
offshoot
شاخه نورسته
ramify
شاخه دادن
secateur
شاخه قطع کن
banana pin
دو شاخه رادیو
tributaries
شاخه رود
outbranch
شاخه گستردن
sprout
جوانه شاخه
bifurcate
دو شاخه شدن
tributary
شاخه انشعاب
battery charging plug
دو شاخه باتری پر کن
sprouted
جوانه شاخه
biramous
دارای دو شاخه
viminal
شاخه دهنده
tuning forks
دو شاخه صوتی
offshoots
شاخه نورسته
passerine
شاخه نشین
crotches
تیر دو شاخه
alley
شاخه ماز
alleys
شاخه ماز
alleyways
شاخه ماز
crotch
تیر دو شاخه
provine
شاخه خوابانده
three arm protractor
نقاله سه شاخه
traverse leg
شاخه پیمایش
forked
شاخه دار
ramifications
شاخه شاخگی
spray
شاخه کوچک
sprayed
شاخه کوچک
spraying
شاخه کوچک
affluent
شاخه رود
tow level forked junction
دو شاخه ناهمکف
tow level forked junction
دو شاخه دو ترازه
triradiate
سه شاخه سه شعاعی
toppers
شاخه زن سوهان
twing
شاخه کوچک
ram's horn hook
قلاب دو شاخه
arborescent
شاخه مانند
spriggy
شاخه دار
twiggy
شاخه دار
twigged
شاخه دار
twigs
: شاخه کوچک
twig
: شاخه کوچک
prongs
شاخه رودیانهر
prong
شاخه رودیانهر
subshrub
شاخه کوچک
sprigs
شاخه کوچک
sprig
شاخه کوچک
ramification
شاخه شاخگی
topper
شاخه زن سوهان
sprays
شاخه کوچک
boughed
شاخه دار
distributary
رود شاخه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com