English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
hierarchical communications system شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
Search result with all words
root بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
roots بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
Other Matches
current دایرکتوری از درخت دایرکتوری که در حال استفاده شدن است
currents دایرکتوری از درخت دایرکتوری که در حال استفاده شدن است
directory روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است
directories روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است
parent directory دایرکتوری بالای یک زیر دایرکتوری
hierarchical communications system شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
branch شاخه شاخه شدن
arborization شاخه شاخه شدگی
branches شاخه شاخه شدن
forkedly بطور شاخه شاخه
ramify شاخه شاخه شدن
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
directory دایرکتوری
directory دایرکتوری در یک دایرکتوری
directories دایرکتوری در یک دایرکتوری
directories دایرکتوری
shared دایرکتوری
shares دایرکتوری
share دایرکتوری
directory markers نشانههای دایرکتوری
parent directory دایرکتوری بالاتر
root directory دایرکتوری ریشه
root directory دایرکتوری اصلی
full شرح محل یک دایرکتوری
fullest شرح محل یک دایرکتوری
hierarchical communications system با نمایش دایرکتوری اصلی
current directory دایرکتوری جاری یا فعلی
CDs دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
hierarchical communications system لیست دایرکتوری فایلهای دیسک
default directory دایرکتوری پیش فرض یاقراردادی
CD دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
rm دستور حذف زیر دایرکتوری خالی
Rd دستور حذف زیر دایرکتوری خالی
rmdir دستور حذف زیر دایرکتوری خالی
subdirectory زیر فهرست راهنما دایرکتوری فرعی
paths محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
path محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
bifurcate چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
MD دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
subdirectory دایرکتورهای محتوای دیسک یا نوار مربوط به دایرکتوری اصلی
MDs دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
directories SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
directory SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
directory در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
mkdir دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک
directories در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
directories در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
directory در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
folders گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS
folder گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS
CD دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
CDs دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
hidden فایلهای سیستم مهم که در لیست دایرکتوری نشان داده نمیشوند و توسط کاربر قابل خواندن نیستند
backslash کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
receding leg شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
directory روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directories روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
knag ته شاخه
intersection leg شاخه
trifurcation سه شاخه
three way سه شاخه
bough شاخه
boughs شاخه
acaulescent بی شاخه
limbless بی شاخه
plug دو شاخه
nid شاخه
plugs دو شاخه
nibs شاخه
nib شاخه
branches شاخه
branch lines شاخه
branch line شاخه
ramulose شاخه شاخه
ramulous شاخه شاخه
ramus شاخه
plugging دو شاخه
fork شاخه
embranchment شاخه
limbs شاخه
limb شاخه
branch شاخه
trifid سه شاخه
doddered بی شاخه
branch cutter شاخه بر
bifurcation شاخه
variation شاخه
variations شاخه
forking سه شاخه
Br شاخه
fork سه شاخه
pinning در شاخه
furcate شاخه شاخه
forking شاخه
pinned در شاخه
arm شاخه
connection plug دو شاخه
pin در شاخه
virga شاخه
distributary رود شاخه
branch شاخه دراوردن
passerine شاخه نشین
bifurcate دو شاخه شدن
linear portion شاخه خطی
dog leg شاخه فرعی
blind alley شاخه بن بست
fork of ... river شاخه رودخانه ...
insessorial شاخه نشین
blind alleys شاخه بن بست
intersection leg شاخه یک همبر
lamin شاخه پردهای
lamina شاخه پردهای
female plug دو شاخه ماده
easing out line شاخه شل کننده
disbranch بی شاخه کردن
gray ramus شاخه خاکستری
outbranch شاخه گستردن
twigged شاخه دار
twiggy شاخه دار
twing شاخه کوچک
viminal شاخه دهنده
Dont break that branch off. آن شاخه رانشکن
grain شاخه چنگال
line of business شاخه پیشه
division شاخه [دانشی]
area شاخه [دانشی]
field شاخه [دانشی]
branch شاخه [دانشی]
triradiate سه شاخه سه شعاعی
traverse leg شاخه پیمایش
provine شاخه خوابانده
ram's horn hook قلاب دو شاخه
ramiform شاخه مانند
ramify شاخه دادن
ramify شاخه بستن
winging شاخه شعبه
wing شاخه شعبه
secateur شاخه قطع کن
spriggy شاخه دار
link شاخه رابط
subshrub شاخه کوچک
three arm protractor نقاله سه شاخه
tow level forked junction دو شاخه ناهمکف
tow level forked junction دو شاخه دو ترازه
branches شاخه دراوردن
tuning forks دو شاخه صوتی
offshoot شاخه نورسته
offshoots شاخه نورسته
forked شاخه دار
sprays شاخه کوچک
sprayed شاخه کوچک
ramification شاخه شاخگی
ramifications شاخه شاخگی
topper شاخه زن سوهان
toppers شاخه زن سوهان
twigs : شاخه کوچک
spraying شاخه کوچک
crotches تیر دو شاخه
sprigs شاخه کوچک
tributaries شاخه انشعاب
coppice شاخه زاد
tributary شاخه انشعاب
tributary شاخه رود
sprout جوانه شاخه
coppices شاخه زاد
sprouted جوانه شاخه
sprouts جوانه شاخه
crotch تیر دو شاخه
affluent شاخه رود
arborescent شاخه مانند
branchy شاخه دار
twig : شاخه کوچک
tributaries شاخه رود
branching شاخه گزینی
branchlet شاخه کوچک
boughed شاخه دار
cable connector دو شاخه کابل
spray شاخه کوچک
prong شاخه رودیانهر
alleyways شاخه ماز
prongs شاخه رودیانهر
alleys شاخه ماز
alley شاخه ماز
biramous دارای دو شاخه
sprig شاخه کوچک
banana pin دو شاخه رادیو
battery charging plug دو شاخه باتری پر کن
tuning fork دو شاخه صوتی
strick شاخه درخت کتان
wind component شاخه سمتی باد
To cut off a branch . شاخه ای را قطع کردن
legs شاخه مسیر حرکت
utensil plug دو شاخه وسایل برقی
two pin plug دو شاخه وسایل برقی
tine نوک شاخه یاسیخ
twin plug دو شاخه وسایل برقی
dog-leg [شاخه فرعی پله]
tri corn کلاه سه گوشه سه شاخه
leg شاخه مسیر حرکت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com