Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
exhaustive
شامل تمام جرئیات
Other Matches
plenaries
شامل تمام اعضاء
plenary
شامل تمام اعضاء
across the board
شامل تمام طبقات
storewide
شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
traffic
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
trafficked
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
trafficking
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
traffics
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
typeball
یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
the ins and outs
گوشه و کنار جرئیات
beta software
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminate
تمام شدن تمام کردن
terminated
تمام شدن تمام کردن
terminates
تمام شدن تمام کردن
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
containing
شامل
including
شامل
self inclusive
شامل
comprising
شامل
Inc
شامل
in
شامل
sweeping
شامل
in-
شامل
covering
شامل
far-reaching
شامل
inclusive
شامل
embracing
شامل بودن
includable
شامل کردنی
includible
شامل کردنی
inclusive or
یای شامل
comprises
شامل بودن
embraced
شامل بودن
excluding
شامل نشدن
comprise
شامل بودن
embraces
شامل بودن
comprised
شامل بودن
embrace
شامل بودن
trinomial
شامل سه نام
applying
شامل شدن
apply
شامل شدن
applies
شامل شدن
bimillenary
شامل دوهزار
butyraceous
شامل کره
butyric
شامل کره
ineligible
شامل نشدنی
do with
<idiom>
شامل شدن
retrospect
شامل گذشته
engird
شامل بودن
engirdle
شامل بودن
over all
شامل همه چیز
ex post facto
شامل اصول گذشته
exclusion
عمل شامل نشدن
retroact
شامل گذشته شدن
terraqueous
شامل خشکی ودریا
exclusive
آنچه شامل نمیشود
echaustive
شامل همهء جزئیات
inclusive or gate
دریچه یای شامل
excludes
شامل نشدن یا جداشدن
exclude
شامل نشدن یا جداشدن
encompassing
شامل بودن دربرگرفتن
encompasses
شامل بودن دربرگرفتن
encompassed
شامل بودن دربرگرفتن
encompass
شامل بودن دربرگرفتن
intraspecific
شامل گروه بخصوصی
intraspecies
شامل گروه بخصوصی
lap
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
fullest
کامل یا شامل همه چیز
contains
شامل بودن خودداری کردن
full
کامل یا شامل همه چیز
tenementary
شامل ملک استیجاری اپارتمانی
toffee
اب نبات شامل شکر زردوشیره
tetraethyl
شامل چهاردسته اتیل در هرملکول
tetrahydrate
ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
apodeictic
شامل یا مستلزم بیان حقیقت
apodictic
شامل یا مستلزم بیان حقیقت
all round
کاملا شامل هر چیز یا هرکس
thetical
وابسته به یا شامل پایان نامه
thetic
وابسته به یا شامل پایان نامه
toffy
اب نبات شامل شکر زردوشیره
toffees
اب نبات شامل شکر زردوشیره
defensive
منطقه دفاعی شامل دروازه
with average
شامل خسارات خصوصی وجزئی
entail
شامل بودن فراهم کردن
gnomic
شامل پند و ضرب المثل
contain
شامل بودن خودداری کردن
interfaces
که شامل : کانال ورودی /خروجی
contained
شامل بودن خودداری کردن
retroactively
چنانکه شامل گذشته شود
Is breakfast included?
آیا شامل صبحانه هم میشود؟
entails
شامل بودن فراهم کردن
entailing
شامل بودن فراهم کردن
entailed
شامل بودن فراهم کردن
interface
که شامل : کانال ورودی /خروجی
panoramas
تمام نما اینه تمام نما
full track
تمام شنی خودرو تمام شنی
panorama
تمام نما اینه تمام نما
twinkle box
دستگاه ورودی شامل حس کنندههای نوری
turkic
زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
bumf
اسناد شامل اطلاعات دستورالعمل چیزی
turki
زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
this proverb is not a to him
این مثل شامل حال اونیست
except
مکان دهی و ادغام شامل نیست
apply
درخواست کردن شامل حال بودن
sclav ect
عضو نژادی که شامل مردم خاوراروپاباشد
english sonnet
غزل انگلیسی که شامل دوازده سطراست
interactive
قالبها و خصوصیات فرد را شامل میشود
applying
درخواست کردن شامل حال بودن
motorola
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
applies
درخواست کردن شامل حال بودن
interfaith
شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
inclusive
چیزی هک در میان چیز دیگر شامل شود
retrospectively
چنانکه شامل گذشته شودیاعطف بماسبق کند
adder
وسیله یا تابعی که شامل نتیجه دو یا چند ورودی
alphanumeric
صفحه کلیدی که شامل حروف و اعداد است
entablature
قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
leg side
قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
adders
وسیله یا تابعی که شامل نتیجه دو یا چند ورودی
interactive
سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
subtend
در زیر چیزی بسط یافتن شامل بودن
scope
محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
foundation
اسکلت اصلی فرش
[شامل تار و پود]
lipide
مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
triathlon
مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
Is mileage included?
آیا شامل مایل مسافت پیموده شده هم میشود؟
distance medley
دو استقامت امدادی شامل 004 008 0021 و 0061متر
lipid
مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
cpu
بخش اصلی CPU شامل ALU واحد کنترل
radio sheck
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
bible
کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
bibles
کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
slot
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slotting
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
eighty track disk
دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
slots
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
catchall
بخشی که شامل مواد مختلف وبدون دسته بندی باشد
handshaking
سیگنال ارسالی بین دو وسیله ارتباطی شامل آماده ارسال
traveling fellowship
بورس تحصیلی شامل هزینه مسافرت وتحقیقات در خارج از محل خود
CD I
این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است
bios
که معمولاگ شامل کنترل صفحه نمایش و صفح کلید و دیسک درایوهاست
landplane
هواپیمایی که قادر به برخاستن از سطح زمین که شامل برف و یخ نیز میگرددمیباشد
config.sys
در DOS و 2/OS یک فایل متن اسکی که شامل فرمانهای پیکر بندی است
reprographics
تکنولوژی ای که شامل واردزیر است فرایندهای تولیدمجدد و نسخه برداری ازمستندات
alphanumeric
عملوندی که میتواند شامل حروف الفبا- عددی مانند رشته ها باشد
sash
قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
sashes
قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
motorola
تولید کننده قط عات الکترونیکی شامل پردازندههای کامپیوتری Apple Macintosh
inductor
قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
chromel
الیاژی شامل اهن نیکل کرم برای ساختن ترموکوپلهای با حرارت زیاد
leg
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
legs
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
voodooism
ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
executed contract
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
epididymis
زائده طویل و باریک عقب بیضه که شامل مجاری خروجی منی است
chips
کامپیوتر کامل ساده شامل CPU حافظه و پورتهای ورودی / خروجی روی یک قطعه
Pidgin English
<idiom>
انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
chip
کامپیوتر کامل ساده شامل CPU حافظه و پورتهای ورودی / خروجی روی یک قطعه
gems
IB و اتاری اس تی اضافه میکندرا به ریزکامپیوترهای گوناگونی شامل کامپیوترشخصی acpaintبرنامهای که کیفیتهای مشابه acintosh
gem
IB و اتاری اس تی اضافه میکندرا به ریزکامپیوترهای گوناگونی شامل کامپیوترشخصی acpaintبرنامهای که کیفیتهای مشابه acintosh
zeugma
اسعتمال صفت یا قید یافعلی برای دو یاچندکلمه بطوری که شامل همه یایکی شود
string
متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
columnar and trabeated
[نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
bells and whistles
یک توضیح غیر رسمی ازویژگیهای بیشتر یک سیستم کامپیوتری که شامل گرافیک نمایش رنگی
homes
ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
nibble
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
home
ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
nibbling
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbled
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbles
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
AUTOEXEC.BAT
فایل دستهای که شامل دستوراتی است که وقتی کامپیوتر شروع به کار میکند اجرا می شوند
cryoelectronic storage
یک وسیله ذخیره شامل موادی که در دماهای بسیار پایین بعنوان هادیهای عالی عمل می کنند
word star
یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
qwerty
صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است
sprint medley
دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
input/output
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
alien
دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
aliens
دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
accumulator
مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CPU که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است
accumulator register
مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CUP که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است
card
تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
back plane
یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
cards
تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
plotter
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
plotters
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
chain
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chains
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
the law is not retroactive
قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
thru
تمام
all night
در تمام شب
lion's share
تمام
through
تمام
whole
تمام
whole length
تمام قد
rounded
پر تمام
full length
تمام قد
full-length
تمام قد
incomplete
نا تمام
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com