English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
scalariform شبیه ماهیان باله تیز
Other Matches
fishes انواع ماهیان
fished انواع ماهیان
fish انواع ماهیان
abdominal ماهیان بطنی
bulhead انواع ماهیان سربزرگ
lungfish ماهیان ریه دار
acanthopterygii ماهیان تیغ بال
kingfish ماهیان دریایی ازخانواده Sciaenidae
jurel انواع ماهیان خارداردم چنگالی
silverfish انواع ماهیان نقره فام
sardine ماهی ساردین ماهیان ریز
sardines ماهی ساردین ماهیان ریز
grayling ماهیان وابسته به ماهی قزل الا
triggerfish ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
kipper نمک زدن و دودی کردن ماهیان
kippers نمک زدن و دودی کردن ماهیان
shiner انواع ماهیان کوچک ونقره فام امریکایی
Brits جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
Brit جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
gooseneck هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
monoplane یک باله
fins باله
fin باله
fins با باله مجهزکردن
fin با باله مجهزکردن
flap باله هواپیما
monoplane هواپیمای یک باله
flapped باله هواپیما
flaps باله هواپیما
swim fin باله شنا
tail fin باله دم ماهی
flipper باله شنا
flippers باله شنا
triplane هواپیمای سه باله
baleen بال باله
finny باله دار
forelimb باله جلو
forward lap باله جلو
biplane هواپیمای دو باله
biplanes هواپیمای دو باله
multiplane چند باله
rudders باله عقب هواپیما
vertical stabilizer تیغه یا باله عمودی
rudder باله عقب هواپیما
triplane هواپیمای سه طبقه یا سه باله
skid fin باله موازنه در هواپیمای دوباله
parasol چتر افتابی هواپیمای یک باله
finny پره دار مثل باله
paddling با باله شنا حرکت کردن
pinule بالچه باله فرعی ماهی
pinnule بالچه باله فرعی ماهی
parasols چتر افتابی هواپیمای یک باله
paddles با باله شنا حرکت کردن
paddled با باله شنا حرکت کردن
paddle با باله شنا حرکت کردن
pinnulate شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated شبیه برگچه شبیه بالچه
whiting ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
marlinespike ماهی باله نرم اعماق دریا
marlinspike ماهی باله نرم اعماق دریا
incidence wires وایرهای موربی در صفحه پایههای بین بال درهواپیماهای دو باله
cantilever wing بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
hydrofoil سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
hydrofoils سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
monoplance هواپیمایی یک باله هواپیمایی که یک جفت بال دارد
simulant شبیه
similiar شبیه
makes شبیه
similar شبیه
pygidial شبیه دم
similar to that شبیه به ان
papilionaceous شبیه
personator شبیه
make شبیه
luteous شبیه گل
more like;most like شبیه تر
feathery شبیه به پر
near- شبیه
medal شبیه
imitations شبیه
imitation شبیه
medals شبیه
simile شبیه
anthoid شبیه به گل
nears شبیه
similes شبیه
nearing شبیه
analogous شبیه
nearest شبیه
nearer شبیه
neared شبیه
wifelike شبیه زن
womanlike شبیه زن
akin <adj.> شبیه
related <adj.> شبیه
like <adj.> شبیه
quasi شبیه
similar <adj.> شبیه
alike <adj.> شبیه
near شبیه
libriform شبیه لیف
ichthyoid شبیه ماهی
stellar شبیه ستاره
simulated شبیه ساخته
keel shaped شبیه ته کشتی
like شبیه همچون
lacertilian شبیه مارمولک
astral شبیه ستاره
alike شبیه یکسان
bovine شبیه گاو
ghostliness شبیه به روح
popish شبیه کاتولیک
airily شبیه هوا
liked شبیه همچون
likes شبیه همچون
liker to god than man شبیه تر بخداتاادم
henny شبیه بمرغ
nebulous شبیه سحاب
fiddleback شبیه کمانچه
fiddleback شبیه ویولون
farfetched شبیه بعید
eugenoid شبیه اوگانا
epithelioid شبیه بشرهای
cervine شبیه گوزن
epithelial شبیه بشرهای
dermoidal شبیه پوست
dermoid شبیه پوست
chartaceous شبیه کاغذ
crystalloid شبیه بلور
chochleate شبیه صدف
citied شبیه شهر
computer simulation شبیه سازی
chylaceous شبیه کیلوس
carinal شبیه زورق
butyraceous شبیه کره
adrenergic شبیه ادرنالین
haemoid شبیه خون
haematoid شبیه بخون
aliform شبیه بال
alkaloid شبیه قلیا
encephaloid شبیه مغز
grapy شبیه انگور
goosy شبیه غاز
goosey شبیه غاز
argillaceous شبیه خاک رس
assonant شبیه در صدا
b هرشکلی شبیه به B
for all the world like کاملا` شبیه
berrylike شبیه توت
claustral شبیه حجره
lilied شبیه سوسن
soupy شبیه ابگوشت
susurrus شبیه نجوا
sylphlike شبیه جن هوایی
taffia مشروبی شبیه رم
tafia مشروبی شبیه رم
take after شبیه بودن
the d. فن شبیه سازی
the drama فن شبیه سازی
the profession اهل شبیه
susurrous شبیه نجوا
sulphurous شبیه گوگرد
spathulate شبیه مرهم کش
spatulate شبیه مرهم کش
spheroid شبیه کره
splenoid شبیه به طحال
stomatic شبیه دهان
stubbly شبیه کاهبن
styloid شبیه نیزه
sulfurous شبیه گوگرد
tonsillar شبیه لوزتین
trapezium شبیه ذوذنقه
trichoid شبیه موی
vestibular شبیه اتاقک
virgulate شبیه میله
waterish هر چیزی شبیه اب
wavelike شبیه موج
whippy شبیه شلاق
woodsy شبیه چنگل
vestibular شبیه رخت کن
vermiform شبیه کرم
trochal شبیه چرخ
typal شبیه نمونه
uncial شبیه یک دوازدهم
ungual سم دار شبیه سم
ursine شبیه خرس
vapory شبیه بخار
vaulty شبیه طاق
vee شبیه حرف v
snuffy شبیه انفیه
limaciform شبیه نرم تن
ovine شبیه گوسفند
palating شبیه کاخ
panduriform شبیه ویولون
palmate شبیه پنجه
phylloid شبیه برگ
piscine شبیه ماهی
pisiform شبیه نخود
platinoid شبیه پلاتین
osteal شبیه استخوان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com