Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
computer serrices company
شرکت خدمات کامپیوتری
Other Matches
compaq computer corporation
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
computer utility
خدمات کامپیوتری
plug compatible manufacurer
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
performance monitor
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
apples
نوعی ریزکامپیوتر که توسط شرکت کامپیوتری APPLEساخته شده است
apple
نوعی ریزکامپیوتر که توسط شرکت کامپیوتری APPLEساخته شده است
structuring
نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن
structure
نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن
pcm
تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
structures
نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن
Quantel
شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
cross servicing
خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
macintosh
یک سیستم ریزکامپیوتری مشهور که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است مکینتاش
IBM
بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
special services
یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
independent computer
manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
macwrite
برنامه کاربردی پردازش کلمه برای ریزکامپیوتر مک اینتاش که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است
proxy server
کامپیوتری که کپی داده ها و فایلهای ذخیره شده روی سرور را ذخیره میکند تا به کاربران امکان دهد به سرعت به فایلها و داده دستیابی داشته باشند, اغلب حد وسط ی بین اینترنت یک شرکت و اینترنت عمومی است
internally stored program
کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
off line
وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
remoter
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
letterheads
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
computerised ordering systems
سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
computer graphics
نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
constituent company
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
international finance corporation
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company
شرکت مادر شرکت مرکزی
private
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
computerization
عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
automation
کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
services
خدمات
unbundled
خدمات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
houses
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
signal services
خدمات مخابراتی
service unit
یکان خدمات
social work
خدمات اجتماعی
social services
خدمات اجتماعی
Civil Service
خدمات اجتماعی
Civil Service
خدمات کشوری
service squadron
گروه خدمات
service support
پشتیبانی خدمات
services
خدمات سرویسها
sister services
خدمات وابسته
joint services
خدمات مشترک
field exercise
خدمات صحرایی
field service
خدمات رزمی
crypto service
خدمات رمز
medical services
خدمات پزشکی
field service
خدمات پایکار
civil
خدمات شهری
welfare services
خدمات رفاهی
we owe him for his services
خدمات او هستم
technical services
خدمات فنی
goods and services
کالاها و خدمات
health services
خدمات بهداشتی
hospital benefit
خدمات بیمارستانی
special services
خدمات مخصوص
urban servitudes
خدمات شهری
information service
خدمات اطلاعات
social service
خدمات اجتماعی
field duty
خدمات رزمی
service department
قسمت خدمات
personnel services
خدمات کارمندی
loyal services
خدمات صادقانه
common user
خدمات عمومی
advisory services
خدمات مشورتی
administrative services
خدمات اداری
civil services
خدمات دولتی
public services
خدمات عمومی
civil defence service
خدمات کشوری
medical service
خدمات پزشکی
service company
گروهان خدمات
service sector
بخش خدمات
personnel services
خدمات پرسنلی
service passport
پاسپورت خدمات
postal services
خدمات پستی
mail services
خدمات پستی
service force
یکان خدمات
service department
بخش خدمات
auxiliary service
خدمات جنبی
service industry
صنعت خدمات
exchange services
خدمات فروشگاهی فروشگاهها
public utilities
خدمات عمومی مانند اب
beach group
گروه خدمات ساحلی
port auxiliary service
یگان خدمات بندری
bunched income
درامد خدمات شخصی
war service chevron
علامت خدمات جنگی
agricultural extension services
خدمات ترویج کشاورزی
railroad service
خدمات راه اهن
combat service support
پشتیبانی خدمات رزمی
i am satisfied with his servic
از خدمات او راضی یا خوشنودهستم
complimentary supply
خدمات یا کلاهای مجانی
obliging
حاضر خدمات مهربان
service squadron
قسمت خدمات دریای
business group
شرکت سهامی
[شرکت]
body corporate
شرکت شرکت سهامی
giros
خدمات بانکی اداره پست
giro
خدمات بانکی اداره پست
aids to trade
خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
acquisition authority
اعتبار خرید کالاو خدمات
welfare
رعایت کردن خدمات اجتماعی
hospitalization
پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
home service
خدمات فروش در داخل کشور
remote computing services
خدمات محاسباتی از راه دور
accessorial services
خدمات بارگیری و تخلیه بار
asynchronous
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
environmental services
دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
terminal service company
گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
beach unit
یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
ordnance service
خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
service chevron
علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
joint servicing
دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
welfare state
دولتی که به خدمات اجتماعی توجه خاص دارد
procurement
تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
casualty control book
دفتر خدمات موتور ناو دفترچه خدمت موتورناو
triage
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
the source
خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
cam
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
sergeanty
انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
cams
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
service
منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
serviced
منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
legion ofholour
نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
veil of money
نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
muck rack
کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
equation of exchange
متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
beach group
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
polemarch
سرکرده سوم از نه تن سرکرده که خدمات لشگری انجام میداند
retaining fee
وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
aeronautical station
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
Tahmasb
شاه تهماسب
[پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
computer simulation
کامپیوتری
computerized
کامپیوتری
health services
خدمات بهداری قسمتهای بهداری
magazines computer oriented
مجلات کامپیوتری
computerises
کامپیوتری کردن
computerized tomography
رادیولوژی کامپیوتری
computer drawing
ترسیم کامپیوتری
computerised
کامپیوتری کردن
computerising
کامپیوتری کردن
computerizes
کامپیوتری کردن
computerization
کامپیوتری کردن
computerization
کامپیوتری شدن
computerize
کامپیوتری کردن
computerizing
کامپیوتری کردن
computer conferencing
کنفرانس کامپیوتری
computer language
زبان کامپیوتری
computer letter
حرف کامپیوتری
computer system
سیستم کامپیوتری
computer museum
موزه کامپیوتری
computer music
موسیقی کامپیوتری
computer network
شبکه کامپیوتری
computer operation
عملکرد کامپیوتری
computing system
سیستم کامپیوتری
computer printout
چاپ کامپیوتری
desktop publishing
نشر کامپیوتری
computer program
برنامه کامپیوتری
computerized
کامپیوتری شده
tools
در سیستم کامپیوتری
computer word
کلمه کامپیوتری
computerized mail
پست کامپیوتری
computer circuits
مدارهای کامپیوتری
computerized instruction
اموزش کامپیوتری
computer code
رمز کامپیوتری
business type operation
عملیات کامپیوتری
computer crime
جرم کامپیوتری
computer design
طراحی کامپیوتری
computer game
بازی کامپیوتری
computer graphicist
گرافیست کامپیوتری
computerized game playing
بازیهای کامپیوتری
business
شرکت
hand
شرکت
handing
شرکت
associations
شرکت
cahoot
شرکت
participation
شرکت
businesses
شرکت
association
شرکت
house
شرکت
housed
شرکت
houses
شرکت
concern
شرکت
concerns
شرکت
corporations
شرکت
corporation
شرکت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com