English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
tenderer شرکت کننده در مزایده یامناقصه
Other Matches
tender guarantee ضمانت شرکت در مزایده یامناقصه
tenderer پیشنهاد دهنده در مزایده یامناقصه
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
tender bond ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
bid bond ضمانت شرکت در مناقصه یا مزایده
bid bond ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
entry شرکت کننده
participant شرکت کننده
participative شرکت کننده
participants شرکت کننده
contributors شرکت کننده
contributor شرکت کننده
participating شرکت کننده
supplier شرکت تولید کننده
naps بهترین شرکت کننده
marathoner شرکت کننده ماراتون
napping بهترین شرکت کننده
nap بهترین شرکت کننده
suppliers شرکت تولید کننده
napped بهترین شرکت کننده
supply company شرکت تامین کننده
participant observer مشاهده گر شرکت کننده
symposiast شرکت کننده درسمپوزیم
bidders شرکت کننده در مناقصه یامزایده
tenderer شرکت کننده در مناقصه یامزایده
merrymaker شرکت کننده درجشن وسرور
crusader شرکت کننده درجنگهای صلیبی
crusaders شرکت کننده درجنگهای صلیبی
sortie reference تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز
olympian شرکت کننده بازیهای المپیک
walker شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
walkers شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
bidder شرکت کننده در مناقصه یامزایده
semi-finalists شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
hurdler شرکت کننده در مسابقه پرش از مانع
semi-finalist شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
fleet گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
producer شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
air force component نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
producers شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
deathlete شرکت کننده در مسابقه دهگانه دو و میدانی
fleets گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
pentathlete شرکت کننده در مسابقه پنجگانه دو و میدانی
sortie number تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز
service component نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
pacer شریک نوبتی بازیگروقتی که شرکت کننده کم باشد
component change order دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
attack transport ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
campers شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
veteran سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
camper شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
veterans سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
forty niner شرکت کننده در مهاجرت سال 9481 بکالیفرنیا درجستجوی طلا
off roader شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
air force component نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
navy component نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
entrymate اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
COMPAQ شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
underwriters صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
underwriter صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
off roader شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
pcm شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
third party lease توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
commitment board هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
shot putter شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putters شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
letterhead مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
constituent company شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
international finance corporation شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company شرکت مادر شرکت مرکزی
public sale مزایده
high tender مزایده
high bids مزایده
tendered مزایده
tenderest مزایده
tender مزایده
tendering مزایده
auctioning مزایده
auction مزایده
auctions مزایده
bidding مزایده
auctioned مزایده
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
freightliner شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
outsource به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
appeal for tenders درخواست مزایده
invitation to tender دعوت به مزایده
bid پیشنهاد مزایده
highest bidder برنده مزایده
outcry حراج مزایده
outcries حراج مزایده
tendered مناقصه مزایده
bids مناقصه مزایده
tender مناقصه مزایده
tendering مناقصه مزایده
bids پیشنهاد مزایده
tenderest مناقصه مزایده
high tender به مزایده گذاشتن
bid مناقصه مزایده
put up to auction به مزایده گذاشتن
auctioneer متصدی مزایده
auctioneers متصدی مزایده
sell by auction به مزایده فروختن
biddability مزایده شدنی
auction sale مزایده فروش
auction of rug حراج و مزایده فرش
tender پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
by tender از طریق مزایده یا مناقصه
tendered پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
bid به مناقصه یا مزایده گذاشتن
to advertise for bids چیزی را به مزایده گذاشتن
bids به مناقصه یا مزایده گذاشتن
bidding پیشنهاد مزایده کردن
tendering پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
licit فروش ازطریق مزایده
tenderest پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
to invite tenders for something چیزی را به مزایده گذاشتن
call for tender برای مزایده یا مناقصه فراخواندن
invite to tender دعوت به مناقصه یا مزایده کردن
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
combat resolution تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
houses 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
business group شرکت سهامی [شرکت]
body corporate شرکت شرکت سهامی
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
selling race مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
bids خداحافظی کردن قیمت خریدرا معلوم کردن مزایده
bid خداحافظی کردن قیمت خریدرا معلوم کردن مزایده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
reserve price قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
firmest شرکت
firms شرکت
association شرکت
firmer شرکت
associations شرکت
corporations شرکت
enterprise شرکت
incorporation شرکت
contribution شرکت
contributions شرکت
firm شرکت
companies شرکت
businesses شرکت
partnership شرکت
participation شرکت
company شرکت
business شرکت
enterprises شرکت
corporation شرکت
partnerships شرکت
hand شرکت
house شرکت
concerns شرکت
consociation شرکت
concern شرکت
fellowsh شرکت
handing شرکت
housed شرکت
EIS ول شرکت
houses شرکت
cahoot شرکت
participation شرکت در جرم
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com