Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4 milliseconds)
English
Persian
walker
شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
walkers
شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
Other Matches
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
hurdler
شرکت کننده در مسابقه پرش از مانع
deathlete
شرکت کننده در مسابقه دهگانه دو و میدانی
pentathlete
شرکت کننده در مسابقه پنجگانه دو و میدانی
off roader
شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
walk
مسابقه راهپیمایی
walked
مسابقه راهپیمایی
race walking
مسابقه راهپیمایی
walks
مسابقه راهپیمایی
foot race
مسابقه راهپیمایی
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
route marches
راهپیمایی در روی جاده راهپیمایی پیاده فرمان قدم راه
route march
راهپیمایی در روی جاده راهپیمایی پیاده فرمان قدم راه
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
hurdling
شرکت در مسابقه دو بامانع
cup of coffeen
شرکت کوتاه بازیگر کم تجربه در مسابقه
campaing
شرکت دادن اسب در یک دوره مسابقه
motor march
راهپیمایی موتوری راهپیمایی با خودرو
to bar somebody from a competition
شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
quarterfinalist
کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
march outpost
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
starting fee
مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
marches
راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marching
راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
trail formation
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
marched
راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
march
راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
participants
شرکت کننده
contributor
شرکت کننده
participating
شرکت کننده
participative
شرکت کننده
contributors
شرکت کننده
participant
شرکت کننده
entry
شرکت کننده
play off
درمسابقه حذفی شرکت کردن وابسته به مسابقات حذفی مسابقه حدفی
supply company
شرکت تامین کننده
suppliers
شرکت تولید کننده
supplier
شرکت تولید کننده
napped
بهترین شرکت کننده
nap
بهترین شرکت کننده
marathoner
شرکت کننده ماراتون
participant observer
مشاهده گر شرکت کننده
napping
بهترین شرکت کننده
naps
بهترین شرکت کننده
symposiast
شرکت کننده درسمپوزیم
olympian
شرکت کننده بازیهای المپیک
crusader
شرکت کننده درجنگهای صلیبی
bidder
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
crusaders
شرکت کننده درجنگهای صلیبی
bidders
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
sortie reference
تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز
tenderer
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
tenderer
شرکت کننده در مزایده یامناقصه
merrymaker
شرکت کننده درجشن وسرور
semi-finalists
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-finalist
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
fleet
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
fleets
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
air force component
نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
service component
نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
sortie number
تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز
producers
شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
producer
شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
pacer
شریک نوبتی بازیگروقتی که شرکت کننده کم باشد
attack transport
ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
component change order
دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
campers
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
veterans
سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
camper
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
veteran
سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
approach march
راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
forty niner
شرکت کننده در مهاجرت سال 9481 بکالیفرنیا درجستجوی طلا
navy component
نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
air force component
نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
entrymate
اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
off roader
شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
underwriters
صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
pcm
شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
underwriter
صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
COMPAQ
شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
third party lease
توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
commitment board
هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
shot putters
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putter
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
letterhead
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
hikes
راهپیمایی
travelling
راهپیمایی
hike
راهپیمایی
road movement
راهپیمایی
hiking
راهپیمایی
hiked
راهپیمایی
constituent company
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
travelling
راهپیمایی کردن
march order
ترتیب راهپیمایی
march column
ستون راهپیمایی
road movement graph
گرافیک راهپیمایی
quick march
راهپیمایی تند
rate of march
نواخت راهپیمایی
administrative march
راهپیمایی اداری
drill marching
راهپیمایی تمرینی
road movement table
جدول راهپیمایی
route column
ستون راهپیمایی
march unit
یکان راهپیمایی
opener
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
army landing forces
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
column
صف ستون راهپیمایی یاموتوری
road movement graph
منحنی مسیر راهپیمایی
march unit
قسمتی ازستون راهپیمایی
road movement table
جدول حرکت و راهپیمایی
columns
صف ستون راهپیمایی یاموتوری
double staggered column
ستون راهپیمایی دوبله
release point
نقطه رهایی ستون راهپیمایی
army commander
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
international finance corporation
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company
شرکت مادر شرکت مرکزی
serials
سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
serial
سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
private
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
freightliner
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
outsource
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
seniors
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
combat resolution
تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
houses
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
body corporate
شرکت شرکت سهامی
business group
شرکت سهامی
[شرکت]
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
slalom
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
pace-setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
close march
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
rate of march
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
firm
شرکت
participation
شرکت
handing
شرکت
hand
شرکت
enterprise
شرکت
enterprises
شرکت
companies
شرکت
contributions
شرکت
firmer
شرکت
firmest
شرکت
contribution
شرکت
incorporation
شرکت
cahoot
شرکت
firms
شرکت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com