Dictiornary-Farsi | شیار استقرار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
crimping groove	شیار استقرار


Search result with all words

cannelure	شیار استقرار پوکه روی گلوله
cannelure	شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
Other Matches

back frow	اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
grooves	شیار کردن فرورفتگی خان شیار
groove	شیار کردن فرورفتگی خان شیار
preposition	استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
prepositions	استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
track pitch	گام شیار درجه شیار
sessility	استقرار
settlements	استقرار
settlement	استقرار
installation	استقرار
solidification	استقرار
stability	استقرار
pitches	استقرار
pitch	استقرار
establishment	استقرار
colony	استقرار
localization	استقرار
establishments	استقرار
installations	استقرار
mounting	استقرار
downloading	استقرار
stations	استقرار یافتن
yoke	دوشاخه استقرار
stationed	استقرار یافتن
yoke	پایه استقرار
station	استقرار یافتن
tent striking	فرمان ضد استقرار
restoration	استقرار مجدد
confirmation	تثبیت استقرار
reintegration	استقرار مجدد
positioning band	حلقه استقرار
permanent emplacement	استقرار دایمی
centralization	استقرار درمرکز
centralisation	استقرار درمرکز
delocalization	عدم استقرار
posteriori	ازراه استقرار
seat	سکوی استقرار
seated	سکوی استقرار
lodgment area	منطقه استقرار
stanchion	سکوی استقرار
seats	سکوی استقرار
angle of repose	زاویه استقرار
seating	محل استقرار نشیمن
alt azimuth mounting	استقرار سمت- ارتفاعی
set up	اماده بکار استقرار
setting ring	حلقه استقرار یا ثبات
network topology	چگونگی استقرار شبکه
angle of repose	حداکثر شیب استقرار
lodgement	منزل گیری استقرار
lodgment	منزل گیری استقرار
equatorial mounting	استقرار معدل النهاری
downloading utility	برنامه کمکی استقرار
automatic font downloading	استقرار خودکار فونت
downloadable font	فونت قابل استقرار در حافظه
metacenter	نقطه استقرار وثبات یاتوازن
location of industry	تعیین محل استقرار صنعت
make up <idiom>	استقرار وسایل تزئین وآرایش
disposition	استقرار یکانها و اماد درمنطقه
settling rounds	تیر استقرار قنداق توپ
anchor line cable	کابل استقرار چتردر هواپیما
gun post	سوراخ محل استقرار لوله توپ
location theory	نظریه تعیین محل استقرار صنعت
settle	مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
settles	مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
sponson	سکوی استقرار توپ روی برجک
steric	وابسته بطرز استقرار اجزاء اتم در فضا
trailer camp	محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
rack space	محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
trailer park	محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer court	محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
waked	شیار
wakes	شیار
wake	شیار
fillister plough	شیار
tracked	شیار
rucks	خط شیار
ruck	خط شیار
fissures	شیار
corrugation	شیار
track	شیار
tracks	شیار
chamfer	شیار
fissure	شیار
guideway	شیار
slots	شیار
stria	شیار
splineway	شیار
groove	شیار
score	شیار
slot	شیار
notche	شیار
flute	شیار
grooves	شیار
slotting	شیار
raking	شیار
rut	خط شیار
scored	شیار
ruts	خط شیار
sulcus	شیار
scores	شیار
rakes	شیار
rake	شیار
armature slot	شیار ارمیچر
track pitch	فاصله شیار
trackes per inch	شیار در اینچ
armature pocket	شیار ارمیچر
vallecula	شیار خط گودی
central fissure	شیار مرکزی
valleys	گودی شیار
acme thread	شیار ذوزنقه ای
alternate track	شیار متناوب
alternate track	شیار جایگزین
canaliculus	شیار کوچک
wash out	شیار ابرو
alternate track	شیار تغییرپذیر
track density	تراکم شیار
tpi	شیار دراینچ
tooth pitch	گام شیار
keyway	شیار دراوردن
key seat	شیار خار
indenture	شیار دارکردن
feed track	شیار پیشبری
head per track disk	دیسک با هد هر شیار
fissure of rolando	شیار رولاندو
rolando's fissure	شیار رولاندو
rolando's sulcus	شیار رولاندو
fissure of sylvius	شیار سیلویوس
sylvian fissure	شیار سیلویوس
grooving plane	رنده شیار
lateral fissure	شیار جانبی
cut fuller	شیار بریدن
guide slot	شیار راهنما
striate	شیار دار
butterss thread	شیار اره
calcarine fissure	شیار مهمیزی
calcarine sulcus	شیار مهمیزی
slot insulation	عایق شیار
primary track	شیار اصلی
primary track	شیار اولیه
central sulcus	شیار مرکزی
oil groove	شیار روغن
longitudinal groove	شیار طولی
crimping groove	شیار استحکام
guide nut	شیار راهنما
valley	گودی شیار
furrow	شیار زدن
slot	روزنه شیار
channeling	روگاه شیار
channeling	شیار دراوردن
channeled	روگاه شیار
rut	شیار دارکردن
drip	شیار ابچکان
dripped	شیار ابچکان
drips	شیار ابچکان
furrows	شیار زدن
ruts	شیار دارکردن
furrowing	شیار زدن
channeled	شیار دراوردن
channel	روگاه شیار
channel	شیار دراوردن
channelled	شیار دراوردن
channelled	روگاه شیار
list	شیار نرده
slot	شیار شکاف
channels	روگاه شیار
slots	روزنه شیار
slots	شیار شکاف
slotting	روزنه شیار
flute	شیار ساختن
furrowed	شیار زدن
groove	شیار دادن
threads	شیار برجستگی
channels	شیار دراوردن
grooves	شیار دادن
slotting	شیار شکاف
thread	شیار برجستگی
clock track	شیار زمان سنجی
guideway	شیار هدایت کننده
fringing groove	شیار تقویت کننده
gutter ball	گویی که به شیار میافتد
mortise	شیار دراوردن کام
port	شیار هادی دهانه
ridge	شیار دار کردن
tpi	تعداد شیار در هر اینچ
swallows	شیار قرقره تاکل
swallowing	شیار قرقره تاکل
swallowed	شیار قرقره تاکل
chandelle	[کابل در شیار ستون ها]
swallow	شیار قرقره تاکل
ridges	شیار دار کردن
chip pocket	شیار دندانههای اره
timing track	شیار تنظیم وقت
managers	و نیز آدرس شیار را
manager	و نیز آدرس شیار را
sheave	شیار قرقره تاکل
trench	استحکامات خندقی شیار طولانی
beaded section	شیار برجسته روی گچ وچوب
grooves	خط انداختن شیار دار کردن
flute	لبه دار کردن شیار
notche sensitivity index	ضریب حساسیت در مقابل شیار