English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
cannelure شیار استقرار پوکه روی گلوله
Other Matches
cannelure شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
sabot کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
crimping groove شیار استقرار
crimping نشاندن گلوله روی پوکه
shelling بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
positioning band حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
back frow اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
grooves شیار کردن فرورفتگی خان شیار
groove شیار کردن فرورفتگی خان شیار
prepositions استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
preposition استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
track pitch گام شیار درجه شیار
trends مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sensing تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trend مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
misses موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
clue گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
fire ball گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
frangible bullet گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clues گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
ogive ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
catridge پوکه
cartridge case پوکه
wads پوکه
bullet case پوکه
shell پوکه
wads زه پوکه
shelling پوکه
wad پوکه
shells پوکه
wad زه پوکه
cartridge case پوکه فشنگ
shells پوکه فشنگ
breeze concrete بتن پوکه
shell پوکه فشنگ
shelling پوکه فشنگ
breeze concrete بتن پوکه
cartridge shell بدنه پوکه
cartridge shell بدنه پوکه فشنگ
mandrel قالب پوکه فشنگ
ejector پوکه کش بیرون کشنده
splinterproof ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
distance wadding بوش داخل پوکه فشنگ
velocity jump جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
extracting گلنگدن زدن اخراج کردن پوکه
extracted گلنگدن زدن اخراج کردن پوکه
ejector وسیله پرتاب کننده پوکه به خارج
extract گلنگدن زدن اخراج کردن پوکه
extracts گلنگدن زدن اخراج کردن پوکه
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
establishment استقرار
mounting استقرار
establishments استقرار
solidification استقرار
colony استقرار
sessility استقرار
localization استقرار
pitches استقرار
pitch استقرار
downloading استقرار
settlements استقرار
installation استقرار
installations استقرار
settlement استقرار
stability استقرار
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
seated سکوی استقرار
permanent emplacement استقرار دایمی
yoke پایه استقرار
stanchion سکوی استقرار
station استقرار یافتن
stationed استقرار یافتن
stations استقرار یافتن
delocalization عدم استقرار
tent striking فرمان ضد استقرار
lodgment area منطقه استقرار
confirmation تثبیت استقرار
restoration استقرار مجدد
positioning band حلقه استقرار
centralisation استقرار درمرکز
posteriori ازراه استقرار
yoke دوشاخه استقرار
reintegration استقرار مجدد
centralization استقرار درمرکز
seats سکوی استقرار
seat سکوی استقرار
angle of repose زاویه استقرار
setting ring حلقه استقرار یا ثبات
angle of repose حداکثر شیب استقرار
lodgement منزل گیری استقرار
lodgment منزل گیری استقرار
automatic font downloading استقرار خودکار فونت
set up اماده بکار استقرار
downloading utility برنامه کمکی استقرار
network topology چگونگی استقرار شبکه
seating محل استقرار نشیمن
alt azimuth mounting استقرار سمت- ارتفاعی
equatorial mounting استقرار معدل النهاری
side spray بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
downloadable font فونت قابل استقرار در حافظه
location of industry تعیین محل استقرار صنعت
make up <idiom> استقرار وسایل تزئین وآرایش
anchor line cable کابل استقرار چتردر هواپیما
settling rounds تیر استقرار قنداق توپ
metacenter نقطه استقرار وثبات یاتوازن
disposition استقرار یکانها و اماد درمنطقه
location theory نظریه تعیین محل استقرار صنعت
sponson سکوی استقرار توپ روی برجک
settle مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
settles مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
gun post سوراخ محل استقرار لوله توپ
steric وابسته بطرز استقرار اجزاء اتم در فضا
trailer camp محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer court محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer park محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
rack space محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
ballistics of penetration شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
fillister plough شیار
slots شیار
wake شیار
rucks خط شیار
ruck خط شیار
waked شیار
wakes شیار
slotting شیار
slot شیار
fissures شیار
fissure شیار
flute شیار
chamfer شیار
corrugation شیار
tracked شیار
track شیار
tracks شیار
ruts خط شیار
raking شیار
scored شیار
scores شیار
guideway شیار
grooves شیار
rakes شیار
rut خط شیار
groove شیار
splineway شیار
score شیار
notche شیار
stria شیار
sulcus شیار
rake شیار
track density تراکم شیار
armature pocket شیار ارمیچر
vallecula شیار خط گودی
armature slot شیار ارمیچر
slot insulation عایق شیار
primary track شیار اصلی
central fissure شیار مرکزی
lateral fissure شیار جانبی
longitudinal groove شیار طولی
list شیار نرده
oil groove شیار روغن
calcarine sulcus شیار مهمیزی
calcarine fissure شیار مهمیزی
butterss thread شیار اره
primary track شیار اولیه
trackes per inch شیار در اینچ
track pitch فاصله شیار
thread شیار برجستگی
furrowed شیار زدن
striate شیار دار
furrow شیار زدن
threads شیار برجستگی
tooth pitch گام شیار
drip شیار ابچکان
dripped شیار ابچکان
groove شیار دادن
furrowing شیار زدن
furrows شیار زدن
tpi شیار دراینچ
grooves شیار دادن
alternate track شیار تغییرپذیر
alternate track شیار جایگزین
alternate track شیار متناوب
acme thread شیار ذوزنقه ای
valleys گودی شیار
valley گودی شیار
drips شیار ابچکان
channel روگاه شیار
grooving plane رنده شیار
channeled شیار دراوردن
channeled روگاه شیار
channeling شیار دراوردن
channeling روگاه شیار
channelled شیار دراوردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com