English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
flamboyant gothic شیوه گوتیک شعله اسا
Other Matches
Gothic زبان گوتیک سبک معماری گوتیک
court style سبک کورت [دوره جدیدتری از سبک گوتیک شعاع ساز و گوتیک در فرانسه]
Gigantic Order [شیوه ستون سازی توسکاری همراه با شیوه غول ستونی] [معماری]
lurid شعله تیره شعله دودنما
luridly شعله تیره شعله دودنما
flares شعله زنی شعله
flare شعله زنی شعله
Gothic bond آجرچینی گوتیک
gothic vault طاق گوتیک
Gothic سبک معماری گوتیک
Free Gothic احیای سبک گوتیک
gothicize بسبک گوتیک در اوردن
gothicize بسبک گوتیک در امدن
branch [تیرک گوتیک در طاق]
Gothic Survival [ادامه عنصر سبک گوتیک]
High Gothic [معماری سبک گوتیک در آلمان]
tracery تزئینات ونقش ونگار پنجرههای گوتیک
gothic defence دفاع گوتیک در بازی سه اسب شطرنج
ball-flower [ابزار تزئینی به سبک گوتیک ثانوی]
Gothic cornic [کتیبه های قرن هجدهم به سبک گوتیک]
High Victorian [سبک احیای گوتیک با ساختار چند رگه]
conoid [فرمی مخروطی شکل در طاق های گوتیک]
corp [برآمدگی در مجسمه سازی سبک گوتیک به شکل برگ]
corpe [برآمدگی در مجسمه سازی سبک گوتیک به شکل برگ]
Dantesqua [منسوب به دانته احیاگر سبک گوتیک در قرن نوزدهم]
cathedral style [احیای سبک گوتیک در اوایل قرن نوزدهم میلادی]
card-cut [برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
Gothic Revival [سبک احیای گوتیک در انگلستان در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی]
Gothick [استفاده مجدد از فرمول های گوتیک در قرن هجدهم] [معماری]
Collegiate Gothic [گوتیک غیرمذهبی در کالج کمبریج و آکسفورد در قرن نوزدهم میلادی]
poppyhead تزئیناتی بشکل سرگل شقایق که درمعماری سبک گوتیک درکلیساها بکار رفته
chateau style [سبک معماری قرن نوزدهم فرانسه که ترکیب سبک های گوتیک و رنسانس بود.]
inflammable شعله ور
flame شعله
afire شعله ور
aflame شعله ور
heating flame شعله
alighted شعله ور
alighting شعله ور
alights شعله ور
bonefire شعله
flameless بی شعله
flaring شعله ور
alight شعله ور
aphlogistic بی شعله
flashproof ضد شعله
flameproof ضد شعله
flame proof ضد شعله
flaming شعله ور
flamy شعله ور
ingle شعله
flames شعله
gaslight شعله گاز
backfires پس زدن شعله
backfired پس زدن شعله
positive glow شعله مثبت
backfiring پس زدن شعله
positive glow شعله اندی
reducing flame شعله احیاگر
flashbacks پس زدن شعله
flashbacks برگشت شعله
flamy شعله مانند
flashback برگشت شعله
flashback پس زدن شعله
backfire پس زدن شعله
flashproof لباس ضد شعله
flame damper شعله خفه کن
flashless charges خرج بی شعله
inflammation شعله ور سازی
flash suppressor شعله پوش
flareback پس زهنی شعله
lurid flame شعله تیره
flamboyant شعله دار
lurid flame شعله دودنما
flame test محک شعله
flamboyant شعله مانند
flame thrower شعله افکن
fire thrower شعله افکن
fire point نقطه شعله
torch cutting [برشکاری شعله ای]
twin jet blowpipe مشعل دو شعله
white flame شعله سفید
flame holder شعله نگهدار
oxidizing flame شعله اکساینده
calenture شعله ور شدن
oriflamme شعله زرین
falmethrower شعله افکن
neutral flame شعله خنثی
anode glow شعله اندی
commissioning pennant پرچم شعله
styles شیوه
styling شیوه
habitude شیوه
do شیوه
idiom شیوه
methode شیوه
idioms شیوه
styled شیوه
practices شیوه ها
patterns شیوه
approached شیوه
technique شیوه
techniques شیوه
pattern شیوه
norms شیوه
norm شیوه
practice شیوه
approach شیوه
approaches شیوه
procedures شیوه ها
method شیوه
methods شیوه
order شیوه
procedure شیوه
device شیوه
process شیوه
custom شیوه
processes شیوه
mode شیوه
modes شیوه
style شیوه
devices شیوه
flame scraf با شعله پهن کردن
flameproof عایق شعله ضد اتش
flash reducer کم کننده شعله باروت
flashback screen توری مانع شعله
flashless charges خرج کم کننده شعله
flame harden با شعله سخت کردن
backblast شعله عقب نشینی
multi jet blowpipe بوری چند شعله
powder cutting برش توسط شعله
muzzle bell شعله پوش شیپوری
oxy hydrogen flame شعله اکسی ئیدروژن
multi flame burner اجاق چند شعله
to smother a flame شعله ای را خاموش کردن
blind coal زغال سنگ بی شعله
acetylene oxygen flame شعله استیلن اکسیژن
reducer کم کننده شعله یا حرارت
inflammable قابل شعله ورشدن
rate of flame propagation سرعت انتشار شعله
flame adjustment wheel چرخ تنظیم شعله
orientalizing style شیوه خاورمابی
severe style شیوه جدی
mode of vibration شیوه ارتعاش
technic صناعت شیوه
vibrational mode شیوه ارتعاش
mode of production شیوه تولید
research method شیوه پژوهش
pens شیوه نگارش
mentality شیوه اندیشه
cloze technique شیوه بندش
modus vivendi شیوه زیست
method ایین شیوه
methods ایین شیوه
modus operandi شیوه کار
tactic رزم شیوه
shaken موافق شیوه
elocution شیوه سخنوری
procedure روش شیوه
civics شیوه کشورداری
paces شیوه تندی
mentalities شیوه اندیشه
pen شیوه نگارش
penned شیوه نگارش
penning شیوه نگارش
paced شیوه تندی
pace شیوه تندی
flopped شیوه فاسبوری
flop شیوه فاسبوری
oratory شیوه سخنرانی
flopping شیوه فاسبوری
employment practice شیوه استخدامی
flops شیوه فاسبوری
endorcement procedure شیوه اجرا
muzzle brake شعله پوش لوله توپ
to burn blue شعله یا نور ابی دادن
flames شعله زدن زبانه کشیدن
flame safety ایمنی در مقابل شعله اتش
blaze شعله درخشان یا اتش مشتعل
blazed شعله درخشان یا اتش مشتعل
flame شعله زدن زبانه کشیدن
blazes شعله درخشان یا اتش مشتعل
whiffle نا بهنگام وزیدن جنبیدن شعله
iconic mode شیوه تصویرسازی حسی
sound practices شیوه های درست
gait شیوه راه رفتن
paces شیوه گام برداشتن
holtzman inkblot technique شیوه لکههای هولتسمان
critical incidents technique شیوه رویدادهای شاخص
concertina fold شیوه تا کردن کاغذ
paced شیوه گام برداشتن
flooding technique شیوه غرقه سازی
lever watch شیوه بکار بردن
error choice technique شیوه خطا گزینی
assets liabilities technique شیوه محاسن- معایب
pace شیوه گام برداشتن
preferred cognitive mode شیوه شناختی مرجح
prestressing method شیوه پیش تنیدگی
prototaxic mode شیوه ادراکی ابتدایی
modulus operadi شیوه با طرز کار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com