Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
emission
صدور خروج
emissions
صدور خروج
Other Matches
export licence
جواز صدور مجوز صدور
export
[to]
صدور
[به]
issuing
صدور
emissions
صدور
issuance credit
صدور
emission
صدور
issuance
صدور
exporting
صدور
emanation
صدور
export
صدور
exported
صدور
exportation
صدور
primary emission
صدور اولیه
specific emission
ضریب صدور
thermionic emission
صدور گرمیونایی
emissions
صدور الکترون
prescriptions
صدور فرمان
exportable
قابل صدور
billing
صدور صورتحساب
prescription
صدور فرمان
issue note
برگه صدور
issues
صدور مطلب
issued
صدور مطلب
issue
صدور مطلب
secondary emission
صدور ثانوی
issue a guarantee
صدور ضمانتنامه
releases
اجازه صدور
data export
صدور داده
emissive power
قدرت صدور
export bounty
جایزه صدور
export licence
پروانه صدور
date of issuance
تاریخ صدور
date in issuing
تاریخ صدور
emission characteristic
مشخصه صدور
release
اجازه صدور
released
اجازه صدور
emission
صدور الکترون
electron emission
صدور الکترون
field emission
صدور میدانی
photo emission effect
صدور نور- برقی
perfecting bail
صدور قرارقبولی کفالت
to request issuance
تقاضای صدور کردن
secondary emission ratio
شدت صدور ثانوی
secondary emission characteristic
مشخصه صدور ثانوی
prohibition
صدور حکم منع
issues
انتشار دادن صدور
bond issue
صدور اوراق قرضه
issued
انتشار دادن صدور
issue
انتشار دادن صدور
photo electric emission
صدور نور- برقی
the export of ... is granted the premium.
صدور ... جایزه دارد.
prejudication
صدور رای پیش از رسیدگی
issue
[of something]
[ID card or check]
صدور
[چیزی]
[کارت شناسایی]
[چک]
issuable
قابل صدور انتشار دادنی
stare decisis
قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
emissions
خروج
emission
خروج
propulsion
خروج
emersion
خروج
exits
خروج
egress
خروج
egression
خروج
exit
خروج
leakage or breakage
خروج
exodus
خروج
exhausts
خروج
outgo
خروج
prolapsus
خروج
exhaust
خروج
emergency exit
در خروج اضطراری
exit point
نقطه خروج
exhaust velosity
سرعت خروج
exhaust valve
شیر خروج
exeat
اجازهء خروج
work function
انرژی خروج
transpiration
خروج نفوذ
logout
خروج از سیستم
prolapse of the uterus
خروج سیبک
log out
خروج از سیستم
log off
خروج از سیستم
order off
حکم خروج
order off the field
حکم خروج
ingress and egress
دخول و خروج
light spill
خروج نور
emergency exit
خروج اضطراری
spurting
خروج ناگهانی
eccentricities
خروج از مرکزیت
eccentricities
خروج از مرکز
eccentricity
خروج از مرکزیت
eccentricity
خروج از مرکز
out flow of capital
خروج سرمایه
capital outflow
خروج سرمایه
spurted
خروج ناگهانی
blow out
خروج ناگهانی
spurt
خروج ناگهانی
ejaculated
خروج منی
spurts
خروج ناگهانی
spermatism
خروج منی
electron affinity
انرژی خروج
ejaculates
خروج منی
dump valve
شیر خروج
outage
راه خروج
ejaculating
خروج منی
defecation
خروج مدفوع
outages
راه خروج
outlet
مجرای خروج
debouchment
خروج ازتنگنا
debouch
راه خروج
outlets
مجرای خروج
ejaculate
خروج منی
angle of emergence
زاویه خروج
indicts
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
prohibitive tax
مالیات گزافی که صدور یاورود کالا را غیر ممکن می سازد
indict
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicting
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicted
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
court of record
در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
eccentricity
گریز یا خروج از مرکز
primer leak
خروج گازاز ته چاشنی
infinite
حلقهای که خروج ندارد.
Where is the emergency exit?
در خروج اضطراری کجاست؟
eccentricities
گریز یا خروج از مرکز
shell
برنامه خروج موقت
shells
برنامه خروج موقت
undoubling
خروج از دوبلگی شطرنج
exhaust
خروج گاز یابخار
steam tight
مانع خروج بخار
exhaust
تخلیه کردن خروج
exhausts
خروج گاز یابخار
shelling
برنامه خروج موقت
exhausts
تخلیه کردن خروج
exophthalmos
خروج تخم چشم
freedom of entry and exit
ازادی ورود و خروج
gas tight
مانع خروج گاز
clearance outwards
مجوز خروج کشتی
inner work function
انرژی خروج درونی
out flow of labor
خروج نیروی کار
eccentricity of the load
خروج از مرکزیت بار
clearing outwards
اعلامیه خروج کشتی
fifo
خروج به ترتیب ورود
outer work function
انرژی خروج بیرونی
clearance papers
اسناد خروج کشتی از بندر
gangway
محل ورود و خروج از ناو
gangways
محل ورود و خروج از ناو
choke ring
حلقه مانع خروج گاز
Please show me the way out I'll show you !
لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
trap house
محل خروج هدفهای متحرک
obturator
الات مانع خروج گاز
ne exeat regno
دستور عدم خروج از مملکت
clearance outwards
مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
break cover
خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
exhaust pipe
لوله خروج بخار یا دود
procedendo
حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
muzzle energy
نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
exit
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exits
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
jet
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
exit road
راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
blowing
خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
jets
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetted
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetting
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
spermatorrhoea
خروج منی بدون اراده احتلام
lithotomy
برش مثانه برای خروج سنگ
port of exit
مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
to shut in
تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
valve
دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
valves
دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
blasts
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
to take off one
رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
blast
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
blowdown
خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
device
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
devices
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
photoemission
خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
extravasattion
خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
jet propulsion
نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
deflation port
سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
turbostarter
استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
i/o
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
surrogate
نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
surrogates
نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
jet propulsion
جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
marketing
بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
deffered entry
ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
dumping
صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
timeout
1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
antedated cheque
چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
clear air turbulence
اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
mediastinal emphsema
اسیب رسیدن به قلب و ریه درموقع خروج هوا از ریه
bifuel propulsion
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
secession
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
last in , first out
اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
muzzle energy
انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
overruns
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrun
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrunning
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
cyclotron
دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
locked in
ناتوانی موج سوار در خروج از موج
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com