English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
ethos صفات وشخصیت انسان
Other Matches
humanised انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanises انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanising انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanize انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanized انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizes انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizing انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
devalued از ارزش وشخصیت کسی کاستن
devaluate از ارزش وشخصیت کسی کاستن
devalues از ارزش وشخصیت کسی کاستن
devaluing از ارزش وشخصیت کسی کاستن
devalue از ارزش وشخصیت کسی کاستن
anthrop پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
makings صفات یا
paternity صفات پدری
sportmanlike صفات ورزشکارانه
womanliness صفات زنانه
secondary qualities صفات ثانوی
osculation تماس اشتراک صفات
osculate صفات مشترک داشتن
animalization واجد صفات حیوانی
epithetical دارای صفات یا القال
interosculate صفات مشترک داشتن
germanity صفات ویژه المانی
pattern الگو صفات فردی
patterns الگو صفات فردی
homozygote واجد صفات پدرومادر
attributes of god صفات یا اسامی خدا
qualities inhering in a person صفات جبلی شخص
admirable qualitics صفات پسندیده یاستوده
characterization توصیف صفات اختصاصی
quantitative بیان شده بر حسب صفات
whorish دارای صفات هرزگی وفاحشه گی
quantitatively بیان شده بر حسب صفات
to p any one's good qualities صفات نیک کسی راستودن
lineament خطوط چهره صفات مشخصه
racy دارای صفات اصلی و نژادی
lineaments خطوط چهره صفات مشخصه
dehumanization از دست دادن صفات انسانی
well conditioned نیکو خصال دارای صفات حسنه
dysgenic مضر برای صفات وخصوصیات ارثی
disfeature صفات ممتازه چیزی را از بین بردن
autosexing دارای صفات جنسی مغایر بانوع خود
recapitulating صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
These qualities are esteemed by managers. مدیران این [نوع] صفات را ارجمند می شمارند.
recombinant موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
cacogenesis فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
recapitulates صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
echinoid دارای صفات خوارپوست دریایی یاتوتیاء البحر
recapitulated صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulate صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
characters صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
character صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
genes عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
incross اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
gene عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
telegony انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
androgen هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
professionalism صفات وعادات مخصوص اهل حرفه حرفه یی
mortal انسان
homo انسان
mortals انسان
human beings انسان
human being انسان
homosapiens انسان
loard of creation انسان
man انسان
in human shape انسان
mans انسان
misanthropy انسان بیزاری
anthropomorphism انسان انگاری
human nature طبیعت انسان
palm کف دست انسان
primitive انسان اولیه
atomy اسکلت انسان
rumps کفل انسان
marginal man انسان حاشیهای
misanthrope انسان گریز
misanthropes انسان گریز
anthropologist انسان شناس
eudemonology گفتاردرسعادت انسان
manward بطرف انسان
the outward man انسان فاهر
anthropology انسان شناسی
voice صدای انسان
anthropocentrism انسان محوری
The human body بدن انسان
anthropophobia انسان هراسی
humanist انسان گرا
humanly مثل انسان
voices صدای انسان
bods بدن انسان
bod بدن انسان
voicing صدای انسان
pithecanthrope انسان میمونی
brisket سینه انسان
economic man انسان اقتصادی
rump کفل انسان
human movement حرکت انسان
superhuman برتر از انسان
anthropomorphic شبیه انسان
heidelberg man انسان هایدلبرگ
subhuman مادون انسان
godman انسان خداوار
cannibalism ادمخواری انسان
humanoid شبیه انسان
hominid جنس انسان
egalitarian طرفدارتساوی انسان
homo economicus انسان اقتصادی
humansit انسان دوست
homosapiens نوع انسان
dewlap غبغب انسان
dewlaps غبغب انسان
homo politicus انسان اجتماعی
homo faber انسان ابزارساز
humankind نوع انسان
humanoids شبیه انسان
mankind نوع انسان
palms کف دست انسان
anthropoids انسان نما
kindlity انسان وار
anthropoid انسان نما
infrahuman پایین تر از انسان
anthropoids شبه انسان
infrahuman مادون انسان
anthropoid شبه انسان
humanitarian انسان گرایانه
homosapiens نام علمی انسان
ape میمون انسان نما
anthropometry انسان سنجی جسمانی
equalitarian طرفدار تساوی انسان
cultural anthropology انسان شناسی فرهنگی
foliate mask صورت مجسمه انسان
man trap دام برای انسان
hu man وابسته ب ه انسان بشری
hypomorph انسان سرگرد وپاکوتاه
manxman اهل جزیره انسان
prehuman پیش از پیدایش انسان
kindlily بطورملایم انسان وار
pre adamite انسان پیش از ادم
theophany تجلی خدا به انسان
theophany فهور خدابه انسان
varmint انسان یاحیوان مزاحم
physical anthropology انسان شناسی جسمانی
neoanthropic شبیه انسان جدید
man of mould انسان خاکی یا فانی
neoanthropic وابسته به انسان جدید
feces مدفوع انسان وحیوان
varment انسان یاحیوان مزاحم
anthropomorphic دارای شکل انسان
humanism مکتب اصالت انسان
man-made مصنوع انسان انسانی
anthropology علم انسان شناسی
misanthropic مربوط به انسان گریزی
trunks خرطوم بینی انسان
trunk خرطوم بینی انسان
supermen موجود مافوق انسان
buffs جلا پوست انسان
buff جلا پوست انسان
man made مصنوع انسان انسانی
superman موجود مافوق انسان
man-made ساخته دست انسان
humankind بشریت نژاد انسان
aping میمون انسان نما
homo sapiens انسان اندیشه ورز
voices صدای سخنرانی انسان
voice صدای سخنرانی انسان
aped میمون انسان نما
voicing صدای سخنرانی انسان
apes میمون انسان نما
man made ساخته دست انسان
quantize با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
automatons ماشینی که کارهای انسان را میکند
gorillas بزرگترین میمون شبیه انسان
non human غیر متعلق به نژاد انسان
macaque بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
automaton ماشینی که کارهای انسان را میکند
satyr موجود نیمه انسان ونیمه بز
man-eater جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
gorilla بزرگترین میمون شبیه انسان
man is a risible creature انسان مخلوقی است خنده کن
ash بقایای جسد انسان پس از مرگ
pithecanthrope برزخ میان انسان و میمون
polygenesis پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
preadolescence دوره قبل از بلوغ انسان
man eater جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
satyrs موجود نیمه انسان ونیمه بز
macaca بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
man-eaters جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
kinesiology تشریح حرکات بدنی انسان
hu man دارای خوی انسانی انسان
non-human غیر متعلق به نژاد انسان
trichotomy تقسیم وجود انسان به سه قسمت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com