Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
Chemche gul
طرح قاشقی مربوط به ترکمن ها
Other Matches
turcoman
ترکمن
turkoman
ترکمن
flute
قاشقی
gouge bit
مته قاشقی
cup test
ازمایش قاشقی
shell bit
مته قاشقی
spoon shaped spatula
کارتیغ قاشقی
spatulate
قاشقی شکل
spathulate
قاشقی شکل
Gulli motife
[نوعی گل و بته متقارن در فرش های ترکمن]
spooned
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooning
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoons
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoon
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
sainak
سایناک
[نوعی نگاره در فرش های ترکمن که نمادی از شاخ قوچ را نشان میدهد و در حواشی بافته می شود.]
Ensi
[نوعی قالیچه پرده آویز بین ترکمن ها بر سر درب ورودی به چادر استفاده می شود و حالتی از پنجره را نشان می دهد.]
Ertman gul
[نوعی طرح گل در قالی های ترکمن که بصورت لوزی بافته شده و در دو انتها جلوه ای از شاخ قوچ را نشان می دهد.]
curled leaf border
حاشیه با برگ های مجعد که در فرش های ترکمن بکار می رود.
Tekke motife
نگاره تکه
[این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
khalyk
قالیچه خالیک
[یا چالیک]
[که از دست بافته های ترکمن ها بوده و بصورت حرف یو شکل یا مستطیل شکل می باشد و جهت آویزان کردن در ورودی چادرها و یا روانداز اسب و شتر استفاده می شود.]
salor
سالور
[از قدیمی ترین ایل های ترکمن که به قرن چهارم هجری شمسی باز می گردند. عده ای هم در افغانستان زندگی می کنند. نگاره خاص فرش های آنها گل های هشت ضلعی است.]
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
Turkaman rugs
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
as for
مربوط به
curatorial
مربوط به
eight bit system
مربوط به یک
coordinate
مربوط
condequent
مربوط
cretaceous
مربوط به گچ
vespertinal
مربوط به شب
coherent
مربوط
pertinenet
مربوط
related
مربوط
pertinent
مربوط
proper
مربوط
pertinent
مربوط به
correspondent
مربوط به
pertaining
مربوط به
germane
مربوط
for
مربوط به
irrelevant
نا مربوط
lineal
مربوط به خط
apposite
مربوط
relevant
مربوط
caprine
مربوط به بز
correspondents
مربوط به
affined
مربوط
hydraulic
مربوط به اب
hawaiian
مربوط به هاوایی
affiliated
مربوط ساختن
commisural
مربوط به درزوپیوندگاه
hydropic
مربوط به استسقاء
affiliates
مربوط ساختن
affiliate
مربوط ساختن
existential
مربوط به هستی
retired
مربوط به بازنشستگی
corresponsive
مربوط بیکدیگر
collegial
مربوط به دانشکده
affiliating
مربوط ساختن
churchly
مربوط به کلیسا
electrically
مربوط به الکتریسیته
computational
مربوط به یک محاسبه
budgetary
مربوط به بودجه
dictoral
مربوط به دکتری
Hellenic
مربوط به یونان
womanish
مربوط به زن یا زنان
mammary
مربوط به پستان
hominoid
مربوط به بشر
mammary
مربوط به پستانداران
glossal
مربوط به زبان
contiguous
مربوط بهم
glyptic
مربوط به حکاکی
goidelic
مربوط بسلت
hydrographic
مربوط به اب نگاری
haemic
مربوط بخون
personal
مربوط به کسی
ecumenical
مربوط به سرتاسرجهان
verbs
مربوط به صدا
verb
مربوط به صدا
occupational
مربوط به شغل
coherently
بطور مربوط
polar
مربوط به قطب
polar
مربوط به قط بها
prospective
مربوط به اینده
parental
مربوط به والدین
divisional
مربوط به تقسیم
domiciliary
مربوط به خانه
communists
مربوط به کمونیسم
fistulous
مربوط به ناسور
operatic
مربوط به اپرا
climatic
مربوط به اب وهوا
futuristic
مربوط به اینده
vehicular
مربوط به خودرو
expiratory
مربوط به زفیر
faunae
مربوط به جانوران
filiate
مربوط ساختن
four dimensional
مربوط به بعدچهارم
gallinaceous
مربوط بماکیان
garlicky
مربوط به سیر
genethliac
مربوط به طالع
horsy
مربوط به اسب
analitical
مربوط به تجزیه
amazonian
مربوط به امازونها
Americans
مربوط بامریکا
aluminous
مربوط به الومینیوم
aguish
مربوط به تب و لرز
agrologic
مربوط بخاکشناسی
familial
مربوط به خانواده
municipal
مربوط به شهرداری
ameba
مربوط به امیب
psychiatric
مربوط به روانپزشکی
ameban
مربوط به امیب
ceremonial
مربوط به جشن
ceremonials
مربوط به جشن
ammino
مربوط به امونیاک
matrimonial
مربوط به ازدواج
marital
مربوط به زناشویی
surgical
مربوط به جراحی
ameboid
مربوط به امیب
amebic
مربوط به امیب
attached
مربوط متعلق
valedictory
مربوط به خداحافظی
adulterous
مربوط به زنا
circumstantial
مربوط به موقعیت
dependent
مربوط محتاج
concerns
مربوط بودن به
baronial
مربوط به بارون
ovarian
مربوط به تخمدان
concern
مربوط بودن به
nautical
مربوط به کشتیرانی
nasal
مربوط به بینی
outbound
مربوط به خارج
American
مربوط بامریکا
racing
مربوط بمسابقه
military
مربوط به نظام
achaian
مربوط به اخائیه
achaean
مربوط به اخائیه
commercial
مربوط به تجارت
acetarious
مربوط به سالاد
textual
مربوط به متن یا نص
fossils
مربوط بادوارگذشته
fossil
مربوط بادوارگذشته
fractional
مربوط به بخشها
chromic
مربوط به کرومیوم
speculative
مربوط به اندیشه
technological
مربوط به فناوری
fractional
مربوط به بخشهایی
technologically
مربوط به فناوری
geriatric
مربوط به پیری
centenarian
مربوط به قرن
centenarians
مربوط به قرن
bear on
مربوط بودن
britannic
مربوط به بریتانیا
brumal
مربوط به زمستان
c
مربوط به کامپیوتر
aeronautical
مربوط به فضانوردی
chromatic
مربوط به رنگها
cerebellar
مربوط به مخچه
anal
مربوط به مقعد
capitular
مربوط بفصل
acrobatic
مربوط به بندبازی
caloric
مربوط به کالری
calligraphic
مربوط به خطاطی
basal
مربوط به ته یابنیان
bardic
مربوط به رامشگری
feminine
مربوط به جنس زن
arteriovenous
مربوط به رگها
arithmeticlal
مربوط به حساب
archival
مربوط به بایگانی
arbitrative
مربوط بحکمیت
arbitral
مربوط به حکمیت
aesthetic
مربوط به علم
aesthetically
مربوط به علم
anglian
مربوط به نژاد
as to
عطف به مربوط به
astrological
مربوط به نجوم
astro
مربوط به نجوم
my
مربوط بمن
nuclear
مربوط به اتمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com