English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
elastic design طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
Other Matches
collapse design محاسبه در محیط خمیری
list 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
flop اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flops اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
mflops اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
rezone محیط چیزی را اصلاح کردن محیط را تغییر دادن
bioecology رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
computation of replacement factors محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
to tip something [British E] رسوب کردن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
to tip something [British E] ته نشین شدن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
to tip something [British E] ذخیره کردن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
environmental test ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
resillient ارتجاعی
reactionist ارتجاعی
reactionary ارتجاعی
elasticity ارتجاعی
elastic limit حد ارتجاعی
limit of elasticity حد ارتجاعی
elastic ارتجاعی
reactionaries ارتجاعی
elastic limit مرز ارتجاعی
resilience حالت ارتجاعی
elastic modulus ضریب ارتجاعی
elastic properties خواص ارتجاعی
elastic restraint گیرداری ارتجاعی
elasticity قابلیت ارتجاعی
elastic stability پایداری ارتجاعی
inelastic غیر ارتجاعی
elastic buffer میانگیر ارتجاعی
modulus of elasticity ضریب ارتجاعی
elastic buckling کمانش ارتجاعی
resiliency حالت ارتجاعی
recessive ارتجاعی بازگشتی
elastic limit حد بر جهندگی حد ارتجاعی
elastic behavior حرکت ارتجاعی
tonicity نیروی ارتجاعی
elastic design طرح ارتجاعی
elastic behavior رفتار ارتجاعی
elastic equilibrium تعادل ارتجاعی
yield strength تاب ارتجاعی
elastic deformation تغییر شکل ارتجاعی
elastic support تکیه گاه ارتجاعی
delayed elastic response واکنش ارتجاعی تاخیری
inelastic بدون قوه ارتجاعی
non linerly elastic ارتجاعی غیر خطی
rebound دارای قوه ارتجاعی
one track فاقد قوه ارتجاعی
rebounded دارای قوه ارتجاعی
rebounding دارای قوه ارتجاعی
shear modulus of elasticity ضریب ارتجاعی برشی
rebounds دارای قوه ارتجاعی
modulus of elasticity in shear ضریب ارتجاعی برشی
tangent modules theory تئوری ضریب ارتجاعی مماسی
springs حالت ارتجاعی فنر پریدن
spring حالت ارتجاعی فنر پریدن
instantaneous elastic deformation تغییر شکل ارتجاعی لحظهای
elastic strain تغییر شکل نسبی ارتجاعی
beam on elastic supports تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
mechanical percentage حاصلضرب مقدار درصدهندسی در نسبت حد ارتجاعی فولاد به مقاومت محاسباتی بتن
rebounded دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounding دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebound دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounds دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
ether جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
slide rules خط کش محاسبه
calculation محاسبه
computation محاسبه
computations محاسبه
slide rule خط کش محاسبه
computing محاسبه
prediction محاسبه
analysis محاسبه
predictions محاسبه
unit of account واحد محاسبه
computational اشتباه در محاسبه
arithmetic unit واحد محاسبه
computations نتیجه محاسبه
computational مربوط به یک محاسبه
design load بارمبنای محاسبه
double counting محاسبه مضاعف
dyscalculia محاسبه پریشی
uncomputable محاسبه ناپذیر
recalculation تجدید محاسبه
nautical slide rule خط کش محاسبه دریایی
engineer's scale خط کش محاسبه مهندسی
computable محاسبه پذیر
computability قابلیت محاسبه
miscalculations محاسبه اشتباه
miscalculation محاسبه اشتباه
predicted محاسبه شده
accounting price قیمت محاسبه
design طرح و محاسبه
calculated field فیلد محاسبه
calculating factor ضریب محاسبه
calculating machine ماشین محاسبه
calculation sheet برگ محاسبه
calk محاسبه کردن
cam calculation محاسبه کرو
computation نتیجه محاسبه
approximations محاسبه ملایم
designs طرح و محاسبه
approximation محاسبه ملایم
compute محاسبه کردن
computes محاسبه کردن
computed محاسبه کردن
account محاسبه نمودن
computing سرعت محاسبه یک کامپیوتر
computed goto جهش بر مبنای محاسبه
computation نتیجه شمارش محاسبه
optimal recalculation محاسبه مجدد بهینه
computed price قیمت محاسبه شده
reculaulation order تنظیم محاسبه مجدد
row wise recalculation محاسبه مجدد سطری
recalculation method روش محاسبه عدد
computations نتیجه شمارش محاسبه
natural recalculation محاسبه مجدد طبیعی
accountable strength استعداد قابل محاسبه
background recalculation محاسبه مجدد پس زمینه
automatic recalculation محاسبه مجدد خودکار
manual recalculation محاسبه مجدد دستی
ration factor ضریب محاسبه جیره
tallying محاسبه چوب خط زدن
miscalculating اشتباه محاسبه کردن
integral calculus محاسبه انتگرال [ریاضی]
miscalculates اشتباه محاسبه کردن
tally محاسبه چوب خط زدن
miscalculate اشتباه محاسبه کردن
column wise recalculation محاسبه مجدد ستونی
tallies محاسبه چوب خط زدن
miscalculated اشتباه محاسبه کردن
evaluate محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluated محاسبه یک مقدار یا کمیت
computable function تابع محاسبه پذیر
load adjuster خط کش محاسبه برایند بارهواپیما
calculated altitude ارتفاع محاسبه شده
predicted از قبل محاسبه شده
tallied محاسبه چوب خط زدن
evaluating محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluates محاسبه یک مقدار یا کمیت
incomputable غیر قابل محاسبه
long run period دوران محاسبه بلند مدت
computes انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
evaluation عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluations عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
boxes مربع روی ورقه محاسبه
computed انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
algorithm محاسبه عددی حساب رقومی
algorithms محاسبه عددی حساب رقومی
compute انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
basis of freight پایه محاسبه هزینه حمل
computable آنچه قابل محاسبه است
strategically <adv.> طرح ریزی [محاسبه] شده
computer generations روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
computing sight وسیله محاسبه عناصر تیر
ration cycle سیکل محاسبه جیره 42ساعته
box مربع روی ورقه محاسبه
ration basis مبنای محاسبه جیره غذایی
measure روش محاسبه اندازه یا کمیت
date of acquisition از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
design for flexture and shear طرح و محاسبه از نظرخمیدگی و برش
environments محیط
environment محیط
perimeters محیط
sphere محیط
spheres محیط
circuity محیط
setting محیط
settings محیط
outlined محیط
outsides محیط
circumferences محیط
outward things محیط
circumference محیط
perimeter محیط
outlines محیط
entourage محیط
entourages محیط
girth محیط
girths محیط
peripheries محیط
periphery محیط
outline محیط
outside محیط
millieu محیط
surroundings محیط
outlining محیط
lapped محیط
medium محیط
lap محیط
milieu محیط
milieus محیط
ambiance محیط
milieux محیط
ambience محیط
mediums محیط
basket purchase خرید کلی بدون محاسبه جزئیات
ration scale مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
scaling law ضریب محاسبه قدرت بمب اتمی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com