Dictiornary-Farsi | عاملیت بالفعل استعداد نهانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
potentialities	عاملیت بالفعل استعداد نهانی
potentiality	عاملیت بالفعل استعداد نهانی


Other Matches

potentially	با داشتن استعداد نهانی
potential	دارای استعداد نهانی پتانسیل
actually	بالفعل
ipso facto	بالفعل
chose in possession	حق بالفعل
efective	بالفعل
potential	عامل بالفعل
terre tenant	متصرف یا ساکن بالفعل اراضی
things in possession	اموالی که بالفعل در تصرف شخص هستند
mechanics {pl}	عاملیت
manner of functioning	عاملیت
functioning [manner of functioning]	عاملیت
workings {pl}	عاملیت
functionality	عاملیت
functional principle [Technology]	عاملیت
factoring	عاملیت
functionality	عاملیت
way of functioning	عاملیت
agencies	عاملیت
agency	عاملیت
mode of operation [Technology]	عاملیت
potentiality	عاملیت بالقوه
potentialities	عاملیت بالقوه
subagency	عاملیت جزء
factoring of credit	عاملیت اعتبار
subagent	عاملیت جزء
average strength	استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
in concealment	نهانی
on the quiet	نهانی
undercover	نهانی
necessary house	نهانی
last	نهانی
lasted	نهانی
privily	نهانی
occult	نهانی
on the sly	نهانی
covertly	نهانی
lasts	نهانی
backstair	نهانی
by stealth	نهانی
jackes	نهانی
backstairs	نهانی
suberranean	نهانی
secret	نهانی
secrets	نهانی
clandestinely	نهانی
surreptitious	نهانی
subterranean	نهانی
subterraneous	نهانی
surreptitiously	نهانی
underhand	نهانی
spy into	نهانی دیدن
tip-offs	اطلاع نهانی
tip-off	اطلاع نهانی
tip off	اطلاع نهانی
furtive	پنهان نهانی
kabbala	رازیاعلم نهانی
potential	نهانی پنهانی
things in action	اموالی که بالفعل در تصرف شخصی نیستند ولی نسبت به ان ها حقی دارد ومیتواند از طریق طرح دعوی ان ها را مطالبه کند
f.marriage	عروس نهانی یازیرجلی
irreptitious	نهانی داخل شده
potential energy	انرژی نهانی نیروی ذخیره
fully	از قبیل هر قطعه نوری یا نهانی
gnostic	دارای اسرار روحانی نهانی
deep laid	امیخته به زیرکی یا حیله نهانی
intriguingly	با دوز و کلک ازراه عشقبازی نهانی
under the rose	نهانی زیر جلی محرمانه در خفا
self discovery	کشف باطن واستعدادهای نهانی ونقاط ضعف خود شناسایی نفس
hush ship	کشتی جنگی که درجنگ بزرگ پیشین نهانی ساخته شده وبسیار کلان و تندرو بود
cabiler	استعداد
potentialities	استعداد
liability to disease	استعداد
aptness	استعداد
amplitude	استعداد
predispostion	استعداد
potentiality	استعداد
brilliance	استعداد
verve	استعداد
aptitudes	استعداد
ingenuity	استعداد
property	استعداد
inapt	بی استعداد
gormless	کم استعداد
capability	استعداد
unintelligent	بی استعداد
genius	استعداد
aptitude	استعداد
susceptibility	استعداد
turn	استعداد
turns	استعداد
gifted	با استعداد
parted	با استعداد
geniuses	استعداد
talented	استعداد
talents	استعداد
ungifted	بی استعداد
talentless	بی استعداد
susceptivity	استعداد
endowment	استعداد
simpleminded	کم استعداد
talent	استعداد
capacities	استعداد
endowments	استعداد
capacity	استعداد
reproductivity	استعداد هم اوری
imitativeness	استعداد تقلید
resistibility	استعداد مقاومت
sconce	جمجمه استعداد
reproductivity	استعداد تولید
palooka	بوکسور بی استعداد
risible faculty	استعداد خنده
child prodigy	بچهبا استعداد
mechanical aptitude	استعداد فنی
occupational aptitude	استعداد شغلی
war strenght	استعداد جنگی
frost susceptibility	استعداد یخزدگی
cleverness	هوشیاری استعداد
artistic aptitude	استعداد هنری
capacities	استعداد مقام
capability	استعداد پیشرفت
liability	بدهکاری استعداد
liabilities	بدهکاری استعداد
strengths	استعداد رزمی
strength	استعداد رزمی
authorized strength	استعداد مجاز
capacities	گنجایش استعداد
capacity	استعداد مقام
indisposition	عدم استعداد
indispositions	عدم استعداد
flair	استعداد خصیصه
academic aptitude	استعداد تحصیلی
scholastic aptitude	استعداد تحصیلی
artistry	استعداد هنرپیشگی
aptitude tests	ازمون استعداد
capacity	گنجایش استعداد
arts	استعداد استادی
art	استعداد استادی
command strength	استعداد یکان
end strength	استعداد نهایی
capable	با استعداد صلاحیتدار
shift	نوبتی استعداد
shifted	نوبتی استعداد
division slice	استعداد لشگری
shifts	نوبتی استعداد
tendencies	توجه استعداد
cleverer	باهوش با استعداد
indisposedness	عدم استعداد
clever	باهوش با استعداد
caliber	گنجایش استعداد
cleverest	باهوش با استعداد
tendency	توجه استعداد
aptitude test	ازمون استعداد
gifts	دارای استعداد کردن
gifts	استعداد پیشکش کردن
reduced strenght	حداقل استعداد جنگی
natural	مسلم استعداد ذاتی
gift	دارای استعداد کردن
vocational aptitude test	ازمون استعداد شغلی
gift	استعداد پیشکش کردن
knack	صدای شلاق استعداد
versatile	دارای استعداد و ذوق
talent for musics	استعداد یا ذوق موسیقی
able	با استعداد صلاحیت دار
the talnet of the country	مردم با استعداد کشور
gifted	موید شخص با استعداد
flatlander	موج سوار کم استعداد
naturals	مسلم استعداد ذاتی
fabllibility	استعداد خطا کردن
differential aptitude tests	ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
level of strength	سطح استعداد رزمی
peak strenght	حداکثر استعداد مجاز
manpower cieling	سطح استعداد پرسنل
accountable strength	استعداد قابل توجه
level of strength	میزان استعداد رزمی
allotropy	استعداد تغییر و تبدیل
physical aptitude test	ازمون استعداد جسمانی
accountable strength	استعداد قابل محاسبه
scholastic aptitude test	ازمون استعداد تحصیلی
effective strength	استعداد رزمی موثر
habiliment	جامه استعداد فکری
attack size	استعداد وسایل درگیر در تک
potentialize	دارای استعداد کردن
dwelling house	در CL درقوانین مربوط به هتک حرمت منازل و ورود در شب به منازل به قصد ارتکاب جرم مطرح میشود و عبارت ازمحلی است که عملا" و بالفعل محل سکنی باشد و یا ازملحقات عرفی محل سکنی محسوب شود
battle bill	فهرست استعداد رزمی ناو
strengths	قدرت رزمی استعداد نفری
edacity	استعداد خوردن شکم پرستی
strength	قدرت رزمی استعداد نفری
means end capacity	استعداد درک وسیله- هدف
Iranians have a gift of tongues.	ایرانیها استعداد زبان دارند
personnel ceiling	سقف استعداد مجاز پرسنلی
faculty	استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
self rating	تعیین میزان استعداد خود
peace time complement	استعداد مجاز زمان صلح
rhymester	شاعربی استعداد وکم مایه
faculties	استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
seashore musical ability tests	آزمون های استعداد موسیقی سیشور
peace time establishment	جدول استعداد مجاز زمان صلح
authorized strength of theater	استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
minnesota clerical aptitude test	ازمون استعداد امور دفتری مینه سوتا
green thumb	استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان