Dictiornary-Farsi | عکاسی بوسیله املاح پلاتین | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
platinotype	عکاسی بوسیله املاح پلاتین


Other Matches

platinum black	گرد سیاه پلاتین حاصله از حل املاح ان
photocopying	رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photoengraving	گراور سازی بوسیله عکاسی
photomap	نقشه برداری بوسیله عکاسی
photocopied	رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies	رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy	رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photoengrave	بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
latensification	تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی
imagery sortie	پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
phototostat	رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
accelerator winding	سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
continuous strip imagery	عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
spectrozonal photography	عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
water hardness	[میزان املاح موجود در آب]
desalination plant	واحدی جهت گرفتن املاح
halomorphic	دارای املاح خنثی وقلیایی
trimetrogon	عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
country cover diagram	دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
platinum	پلاتین
breaker point	پلاتین
ignition points	پلاتین
contact piece	پلاتین
breaker contact	پلاتین
tin plate bar	پلاتین
circular blank	پلاتین
platinium	پلاتین
platinum black	پلاتین سیاه
platinous	محتوی پلاتین
interrupter arm	اهرم پلاتین
ignition breaker	پلاتین دلکو
platinoid	شبیه پلاتین
platiforming	تبدیل با پلاتین
platinic	وابسته به پلاتین
platiniferous	پلاتین دار
interrupter lever	اهرم پلاتین
interrupter spring	فنر پلاتین
points	قطبهای پلاتین
points	پلاتین دلکو
ignition points	پلاتین دلکو
ignition vibrator	پلاتین دلکو
ignition interrupter	پلاتین دلکو
interrupter gap	دهانه پلاتین
interrupter contact	کنتاکت پلاتین
interrupter cam	بادامک پلاتین
platinum iridium alloy	الیاژ پلاتین- ایریدیم
platinum	پلاتین یا طلای سفید
lens distortion	خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
platinize	پلاتین روی چیزی کشیدن
platinize	با پلاتین و ترکیبات ان مخلوط کردن یا اندودن
platinum metal	ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
anticathode	قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
photogeny	عکاسی
photography	عکاسی
white gold	الیاژی از طلا شبیه به پلاتین که از ترکیب نیکل یا سایرفلزات و طلا بدست می اید
film	فیلم عکاسی
shutterbug	عاشق عکاسی
dark room	تاریکخانه عکاسی
photography	لوازم عکاسی
photographic	وابسته به عکاسی
flashlights	لامپ عکاسی
flashlight	لامپ عکاسی
wirephoto	عکاسی رادیویی
aerial photography	عکاسی هوائی
telephotography	عکاسی رادیویی
photographic accessories	لوازم عکاسی
telephoto	عکاسی رادیویی
filmed	فیلم عکاسی
imagery	عکاسی هوایی
facsimiles	عکاسی رادیویی
photochromy	عکاسی رنگی
photographic fixing	ثبوت عکاسی
radiophoto	عکاسی رادیویی
flash photography	عکاسی شب بابرق
photoionization	یونش عکاسی
kodak	دوربین عکاسی
heliochrome	عکاسی رنگی
facsimile	عکاسی رادیویی
photographic strip	نوار عکاسی
photographic strip	باند عکاسی
photographic scale	مقیاس عکاسی
photographic chemistry	شیمی عکاسی
line of collimation	خط محور عکاسی
brownies	یکجوردوربین عکاسی
brownie	یکجوردوربین عکاسی
phototelegraphy	عکاسی رادیویی
flashes	فلاش عکاسی
flashed	فلاش عکاسی
flash	فلاش عکاسی
faxed	عکاسی رادیویی
faxes	عکاسی رادیویی
fax	عکاسی رادیویی
faxing	عکاسی رادیویی
image format	اندازه شیشه عکاسی
camera	دوربین یا جعبه عکاسی
exposure station	ایستگاه عکاسی هوایی
Dont move . Hold it. Keep stI'll.	بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
cameras	دوربین یا جعبه عکاسی
isocentre	خط المرکزین دوربین عکاسی
image format	اندازه فیلم عکاسی
negative photo plane	افق شیشه عکاسی
photoflash	فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
flash bulb	فلاش دوربین عکاسی
camera nadir	محورلولایی دوربین عکاسی
camera axis	محور دوربین عکاسی
safelight	چراغ تاریکخانه عکاسی
bombardment photography	عکاسی از بمباران هوایی
fan cameras	دوربینهای عکاسی منظرهای
filmstrip	فیلم عکاسی 53 میلمتری
telephotography	عکاسی از راه دور
thermal imagery	عکاسی مادون قرمز
flash lamp	لامپ پر نور عکاسی
to print out	چاپ کردن در عکاسی
vidicon	لوله دوربین عکاسی
heliocheomy	عکاسی بارنگ طبیعی
photographically	از روی علم عکاسی
fixer	دوای ثبوت عکاسی
dicing photography	عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
exposure scale	جدول پرتوگیری [عکاسی]
iris	دیافراگم [دوربین عکاسی]
(iris) diaphragm	دیافراگم [دوربین عکاسی]
camera magazine	جعبه محتوی فیلم عکاسی
imagery	شبیه سازی عکاسی کردن
camera obscura	اطاقک تاریک جعبه عکاسی
folded optics	وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
flashbulb	لامپ پرنور فلاش عکاسی
radar imagery	عکاسی به وسیله امواج رادار
flashbulbs	لامپ پرنور فلاش عکاسی
time exposure	مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
photogravure	گراور سازی از روی شیشه عکاسی
thermal imagery	عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
ground position	نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
sortie plot	شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
telecamera	دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
thermal crossover	تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
zoom lenses	عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
canadian , grid	سیستم شبکه بندی عکاسی برجسته منشوری
zoom lens	عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
cover search	جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
sonne photography	روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
panoramic	دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
negative	گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
negatives	گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
continuous strip photography	عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
infrared resolution	تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
coverage index	کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
denitometer	وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
box camera	دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box cameras	دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
crab angle	زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
tipping	در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
image	[وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
images	وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
tip	در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
pantoscope	دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
camera cycling rate	نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
panoramic camera	دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
light trap	اسبابی که حائل نور بوده ولوازم عکاسی دران حرکت کند
comouflage detection photography	نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
platina	پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
holidays	تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday	تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
photo offset	چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد
multispectral	استفاده از چند طیف نوری عکاسی چند طبقه
angle of view	زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
camera station	ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
per	بوسیله
by	بوسیله
thruogh the a of	بوسیله
whereby	که بوسیله ان
at the hand of	بوسیله
wherewithal	که بوسیله ان
of	بوسیله
via	بوسیله
perprep	بوسیله
by the instrumentality of	بوسیله
by dint of	بوسیله
with	بوسیله
cassettes	کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassette	کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
reflight	پرواز مجدد روی منطقه عکاسی شده برای تجدیدعکسبرداری از نقاطی که دردور اول حذف شده اند
osmose	نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
per pais	بوسیله مملکت
electrically	بوسیله برق
hydromancy	تفال بوسیله اب
by depty	بوسیله نماینده
by the f.	بوسیله لمس
hydrolysis	تجزیه بوسیله اب
by wire	بوسیله تلگراف
per pais	بوسیله کشور
municipally	بوسیله شهرداری
photocomposition	کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
blueprint	نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
blueprints	نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
facsimile recorder	دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
leaching	تصفیه بوسیله شستشو
radar scan	مراقبت بوسیله رادار
pipe down	بوسیله شیپور یا نای
pour	تراوش بوسیله ریزش
poured	تراوش بوسیله ریزش