English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (6 milliseconds)
English Persian
caul غشاء پوششی
tegmentum غشاء پوششی
tegumnentum غشاء پوششی
tunica غشاء پوششی
Search result with all words
intima درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
Other Matches
embryonic layer غشاء جنینی غشاء سلولی
integumentary پوششی
tegumentary پوششی
hedging تبدیل پوششی
covering letters نامه پوششی
covering letter نامه پوششی
covering troops یکانهای پوششی
full back مدافع پوششی
covering barrier مانع پوششی
covering force نیروی پوششی
sheeting پوششی لفاف
screening force نیروی پوششی
fullback دفاع پوششی
lap joint اتصال پوششی
coverage دفاع پوششی
screening fire اتش پوششی
screening effect اثر پوششی
tympanon غشاء
tympan غشاء
membrane غشاء
membrance غشاء
membranes غشاء
epithelialize بافت پوششی شدن
fascia لایه پوششی فیبری
epithelize بافت پوششی شدن
fascias لایه پوششی فیبری
coating پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
magnetic film غشاء مغناطیسی
postsynaptic membrance غشاء پس سیناپسی
hyaloid غشاء زجاجی
pellicle غشاء نازک
pelliculate غشاء دار
reticular membrane غشاء شبکهای
mantle layer غشاء جنینی مخ
hyaloid membrane غشاء زجاجی
serosa غشاء سروزی
curtains حجاجب غشاء
basilar membrane غشاء پایه
decidua غشاء فانی
embryonic membrane غشاء جنینی
landaulet n گردونه کوچکی که پوششی دارد
hypoblast غشاء داخلی جنین
endosporium غشاء درونی تخم
scruff پرده نازک غشاء
endospore غشاء درونی تخم
magnetic thin film غشاء نازک مغناطیسی
cerebritis ورم غشاء دماغ
presynaptic membrane غشاء پیش سیناپسی
endometrium غشاء داخلی رحم
dermis غشاء میانی پوست
diploblastic دارای دو غشاء سلولی
endocarditis اماس غشاء درونی دل
pericardium غشاء خارجی قلب
slipcover پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
acanthoma اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
triploblastic دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
rhinitis ورم غشاء مخاطی بینی
turgor اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
cerate دارای غشاء یاشامه مومی
plasma membrane غشاء خارجی سفیده یاخته
wing covert پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
pleura پرده جنب غشاء مایی ریوی
rhinopharyngitis ورم غشاء مخاطی بینی و حلق
lodicule یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان
hydathode ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
antistatic mat پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
gonidium یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
rear party نیروی پوششی عقب نشینی یا عقب دار
sound پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sounded پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
soundest پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sounds پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
membranaceous دارای غشاء پرده پرده غشایی
screening electrons الکترونهای پوششی الکترونهای پوشاننده
screen دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screens دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screening, screenings دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com