Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 38 (4 milliseconds)
English	Persian
major occultation	غیبت کبری
Other Matches
the major premise	کبری
sumption	کبری
embassy	سفارت کبری
cobras	مار کبری
cobra	مار کبری
tibias	قصبه کبری
tibia	قصبه کبری
shin bone	قصبه کبری
major premise	مقدمه کبری
embassies	سفارت کبری
shank	قصبه کبری ساقه
embassy	سفارت کبری نماینده ویژهای که نزد دولت خارجی فرستاده شود
embassies	سفارت کبری نماینده ویژهای که نزد دولت خارجی فرستاده شود
fadeaway	غیبت
in absentia	در غیبت
backbiting	غیبت
absence	غیبت
absences	غیبت
absenteeism	غیبت
absence indicator	غیبت نما
minor occultation	غیبت صغری
whispery	غیبت کننده
backbite	غیبت کردن
absenteeism	غیبت از کار
during his absonce	درمدت غیبت او
backbiter	غیبت کننده
desertion	غیبت کردن
missing movement	غیبت از ستون نظامی
occultation	غیبت امام زمان
time out	ساعت غیبت کارگر
default	غیبت بازیگر یا تیم و باخت
defaulted	غیبت بازیگر یا تیم و باخت
defaulting	غیبت بازیگر یا تیم و باخت
defaults	غیبت بازیگر یا تیم و باخت
alibi	غیبت هنگام وقوع جرم جای دیگر
alibis	غیبت هنگام وقوع جرم جای دیگر
To backbite a person .	بد کسی راگفتن(پشت سر کسی غیبت کردن )

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com