Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English
Persian
bay
فاصله بین دو نوع ستون
bayed
فاصله بین دو نوع ستون
baying
فاصله بین دو نوع ستون
bays
فاصله بین دو نوع ستون
Search result with all words
diastyle
[فاصله گذاری بین ستون ها]
ditriglyph
[فاصله گذاری بین ستون ها]
Other Matches
single space
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
following distance
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
pilaster
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
point blank range
فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
Composite Order
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
pilaster
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
herma
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
eustyle
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
baluster
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
blocked
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
interval
فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
columna rostrata
[ستون های توسکانی با پایه ستون]
rudder post
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
there is many a slip between the cup and the lip
<proverb>
از این ستون به آن ستون فرج است
spaces
فاصله دادن فاصله داشتن
space
فاصله دادن فاصله داشتن
cell
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
band of shaft
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
from pillar to post
از این ستون بان ستون
tabulate
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
angle-leaf
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulated
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
alley
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
pace setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
pace-setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
holing
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
cadre strength column
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
trail formation
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
piled
ستون ستون لنگرگاه
pile
ستون ستون لنگرگاه
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
bubble cap plate column
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
acentrous
فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
socle
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
orphans
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
bubble tray column
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
barbette
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
space
فاصله
space
جا فاصله
unremittingly
بی فاصله
blankest
فاصله
diastema
فاصله
discontinuance
فاصله
per saltum
بی فاصله
spaces
جا فاصله
distance
فاصله
equidistant
هم فاصله
interregnum
فاصله
spaces
فاصله
interregna
فاصله
tele
فاصله
interregnums
فاصله
distances
فاصله
single space
تک فاصله تو هم
space bar
فاصله زن
length
فاصله
hiatus
فاصله
blank character
فاصله
spacing
فاصله
gaps
فاصله
blank
فاصله
head space
فاصله سر
clearance
فاصله
lengths
فاصله
em dash
خط فاصله ام
en dash
خط فاصله ان
intermittence
فاصله
intermezzo
فاصله
gap
فاصله
range
فاصله
ranged
فاصله
ranges
فاصله
interval
فاصله
fiducial interval
فاصله اطمینان
focal length
فاصله کانونی
spanning
فاصله معین
normal interval
فاصله معمولی صف
respite _
فاصله استراحت
mode interval
فاصله نما
elongation
فاصله زاویهای
interim
فیمابین فاصله
stadimeter
فاصله یاب
spanned
فاصله معین
range meter
فاصله سنج
span
فاصله معین
diatessaron
فاصله یک چهارم
focal distance
فاصله کانونی
distance meter
فاصله سنج
polar distance
فاصله قطبی
vacations
فاصله دو اجلاس
piston clearnce
فاصله پیستون
vacation
فاصله دو اجلاس
lapsing
فاصله زمانی
lapses
فاصله زمانی
lapse
فاصله زمانی
interlude
بادخور فاصله
frequency distance
فاصله فرکانس
magnet gap
فاصله هوایی
interval
فاصله تاکتیکی
spaced
فاصله دار
lattice spacing
فاصله شبکه
interval
فاصله زمانی
known distance
فاصله معلوم
keyspace
فاصله کلیدی
dutter
فاصله ستونها
rivers
فاصله سفید
river
فاصله سفید
removed
فاصله خانوادگی
infighting
نبرد در فاصله کم
input gap
فاصله اولیه
interval confidence
فاصله اطمینان
ignition spark gap
فاصله جرقه
ignition gap
فاصله جرقه
line to line spacing
فاصله سطور
frequency spacing
فاصله فرکانس
spans
فاصله معین
f. distance or length
فاصله کانونی
intervalometer
فاصله سنج
hard space
فاصله واصل
haul distance
فاصله حمل
line spacing
فاصله خطوط
line spacing
فاصله سطر
line spacing
فاصله سطرها
head space
فاصله سر تیربار
light gap
فاصله روشنایی
light gap
فاصله نور
interspace
فاصله مدت
soft carriage return
خط فاصله خالی
time lags
فاصله زمانی
time out
وقفه فاصله
spacing
فاصله بندی
subinterval
فاصله فرعی
spaces
فاصله مدت
spaces
جا فاصله مدت
spaces
فاصله گذاشتن
space
فاصله مدت
space
جا فاصله مدت
space
فاصله گذاشتن
interstice
ترک فاصله
spacing bias
پیشقدر فاصله
close range
فاصله نزدیک
angular distance
فاصله زاویهای
interval
فاصله
[ریاضی]
space bar
فاصله گذار
code distance
فاصله رمز
leading
فاصله خطوط
space condition
شرط فاصله
space condition
حالت فاصله
time lag
فاصله زمانی
time span
فاصله زمان
telemeter
فاصله سنج
spacing
فاصله گذاری
gulfs
فاصله زدوری
coherence distance
فاصله همدوسی
confidence interval
فاصله اطمینان
vertical interval
فاصله عمودی
time period
فاصله زمان
white space
فاصله سفید
unspaced practice
تمرین بی فاصله
unit distance
با فاصله واحد
tritone
فاصله سه گام
terraces spacing
فاصله تراسها
clearance
فاصله باز
time interval
فاصله زمانی
tooth gap
فاصله دندانه
track pitch
فاصله شیار
tritone
فاصله سه اهنگ
period
فاصله زمان
confidence interval
فاصله اعتماد
class interval
فاصله طبقه
deflationary gap
فاصله تنزلی
shouting distance
فاصله صدا رس
sight distance
فاصله دید
gulf
فاصله زدوری
blank character
دخشه فاصله
focus
فاصله کانونی
focused
فاصله کانونی
focuses
فاصله کانونی
signal distance
فاصله علامتی
focussed
فاصله کانونی
focusses
فاصله کانونی
focussing
فاصله کانونی
shim
فاصله پرکن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com