Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
intraline
فاصله تامینی ساختمانها ازیکدیگر
Other Matches
security
تامین اقدامات تامینی نیروی تامینی
facilities
تسهیلات ساختمانها
decorators
متخصص ارایش داخلی ساختمانها
decorator
متخصص ارایش داخلی ساختمانها
reserved for security purposes
تامینی
following distance
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
point blank range
فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
preventive action
اقدامات تامینی
insurance stockage
ذخیره تامینی
security countermeasures
اقدامات تامینی
safety fuze
ماسوره تامینی
preventive justice
حقوق تامینی
security force
نیروی تامینی
hedging
خرید و فروش تامینی
hedges
خرید و فروش تامینی
hedged
خرید و فروش تامینی
hedge
خرید و فروش تامینی
interval
فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
hedges
داد وستد تامینی کردن
hedged
داد وستد تامینی کردن
security monitoring
نظارت یا مراقبت تامینی یاحفافتی
hedge
داد وستد تامینی کردن
precautions
درنظرگرفتن احتیاط و جنبههای تامینی لازم
precaution
درنظرگرفتن احتیاط و جنبههای تامینی لازم
space
فاصله دادن فاصله داشتن
spaces
فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alleyways
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
hole
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
restrictive fire plan
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
escorts
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escort
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
preventive detention
تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
submarine havens
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
distances
فاصله
blankest
فاصله
single space
تک فاصله تو هم
gap
فاصله
distance
فاصله
gaps
فاصله
hiatus
فاصله
interregna
فاصله
interregnum
فاصله
interregnums
فاصله
equidistant
هم فاصله
range
فاصله
ranged
فاصله
ranges
فاصله
tele
فاصله
length
فاصله
unremittingly
بی فاصله
spacing
فاصله
lengths
فاصله
interval
فاصله
spaces
جا فاصله
space
فاصله
space
جا فاصله
space bar
فاصله زن
blank
فاصله
diastema
فاصله
discontinuance
فاصله
clearance
فاصله
em dash
خط فاصله ام
en dash
خط فاصله ان
head space
فاصله سر
intermittence
فاصله
intermezzo
فاصله
blank character
فاصله
spaces
فاصله
per saltum
بی فاصله
social distance
فاصله اجتماعی
focal length
فاصله کانونی
interval confidence
فاصله اطمینان
shim
فاصله پرکن
shouting distance
فاصله صدا رس
focal distance
فاصله کانونی
intervalometer
فاصله سنج
fiducial interval
فاصله اطمینان
f. distance or length
فاصله کانونی
respite _
فاصله استراحت
elongation
فاصله زاویهای
center distance
فاصله مرکزی
dutter
فاصله ستونها
interim
فیمابین فاصله
sight distance
فاصله دید
input gap
فاصله اولیه
infighting
نبرد در فاصله کم
ignition spark gap
فاصله جرقه
ignition gap
فاصله جرقه
blank character
دخشه فاصله
polar distance
فاصله قطبی
head space
فاصله سر تیربار
range meter
فاصله سنج
haul distance
فاصله حمل
hard space
فاصله واصل
interspace
فاصله مدت
frequency spacing
فاصله فرکانس
frequency distance
فاصله فرکانس
angular distance
فاصله زاویهای
signal distance
فاصله علامتی
piston clearnce
فاصله پیستون
interlude
بادخور فاصله
keyspace
فاصله کلیدی
code distance
فاصله رمز
line spacing
فاصله سطرها
coherence distance
فاصله همدوسی
line spacing
فاصله سطر
line spacing
فاصله خطوط
gulfs
فاصله زدوری
confidence interval
فاصله اطمینان
safe distance
فاصله بی خطر
spacing
فاصله گذاری
confidence interval
فاصله اعتماد
spacing
فاصله بندی
line to line spacing
فاصله سطور
close range
فاصله نزدیک
interstice
ترک فاصله
magnet gap
فاصله هوایی
dead rise
فاصله مرده
light gap
فاصله روشنایی
known distance
فاصله معلوم
distance meter
فاصله سنج
interludes
بادخور فاصله
center distance
فاصله ازمرکز
diatessaron
فاصله یک چهارم
class interval
فاصله طبقه
lattice spacing
فاصله شبکه
deflationary gap
فاصله تنزلی
normal interval
فاصله معمولی صف
time lag
فاصله زمانی
time lags
فاصله زمانی
time out
وقفه فاصله
terraces spacing
فاصله تراسها
mode interval
فاصله نما
light gap
فاصله نور
gulf
فاصله زدوری
intermission
فاصله عود
tritone
فاصله سه گام
tritone
فاصله سه اهنگ
leading
فاصله خطوط
interrupted
فاصله دار
track pitch
فاصله شیار
tooth gap
فاصله دندانه
spaced
فاصله دار
spaces
فاصله مدت
time period
فاصله زمان
time interval
فاصله زمانی
interval
فاصله
[ریاضی]
period
فاصله زمان
intermissions
فاصله عود
distant
فاصله دار
vacation
فاصله دو اجلاس
vacations
فاصله دو اجلاس
space
جا فاصله مدت
clearance
فاصله باز
white space
فاصله سفید
vertical interval
فاصله عمودی
unspaced practice
تمرین بی فاصله
unit distance
با فاصله واحد
time span
فاصله زمان
telemeter
فاصله سنج
spans
فاصله معین
space
فاصله گذاشتن
space
فاصله مدت
lapse
فاصله زمانی
lapses
فاصله زمانی
lapsing
فاصله زمانی
span
فاصله معین
space condition
حالت فاصله
space condition
شرط فاصله
soft carriage return
خط فاصله خالی
spanned
فاصله معین
space bar
فاصله گذار
rivers
فاصله سفید
spanning
فاصله معین
focus
فاصله کانونی
focused
فاصله کانونی
spaces
فاصله گذاشتن
interval
فاصله تاکتیکی
interval
فاصله زمانی
river
فاصله سفید
removed
فاصله خانوادگی
subinterval
فاصله فرعی
focussing
فاصله کانونی
focusses
فاصله کانونی
spaces
جا فاصله مدت
focuses
فاصله کانونی
focussed
فاصله کانونی
spacing bias
پیشقدر فاصله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com